رفتارهای دعوایی یا کمک کردن؟! نگاهی به ارتباط رفتار نوجوان‌ها با حال خوبشون

خب بچه‌ها، بیاید یه کم در مورد دو مدل رفتار خیلی متضاد که توی نوجوانی خیلی شایع هست، حرف بزنیم: یکی رفتارهای خشونت‌آمیز یا همون دعوا و اذیت کردن، یکی هم رفتارهای مهربون و کمک‌کننده. شاید فک کنین این دوتا کامل برعکس هم باشن و هر کی خوش‌اخلاقه دیگه دعوایی نیست یا بالعکس. اما بذارید یه نظریه باحال رو معرفی کنم: اسمش Resource Control Theory هست. یعنی نظریه کنترل منابع – این میگه اتفاقاً بعضیا توی جامعه (و مخصوصاً بین نوجوان‌ها) هم از رفتارای خشن و هم از رفتارای خوشگل برای رسیدن به هدفاشون استفاده می‌کنن! مثلاً هم دعوا می‌کنن وقتی لازمه، هم هوای بقیه رو دارن تا روابط‌شون محکم بمونه!

حالا بذار یه کم بیشتر توضیح بدم خشونت یعنی چی تو این داستان. توی این تحقیق گفتن خشونت فقط یه مدل نیست؛ سه جور خشونت بررسی شده: Overt Aggression یعنی دعوا و کتک و مستقیم – مثل همون چیزی که همه می‌شناسیم. Relational Aggression یعنی آسیب زدن به روابط دوستی آدم‌ها – مثلاً یکی رو از جمع بیرون انداختن یا پشت‌سرش حرف زدن. و Reputational Aggression یعنی خراب کردن آبرو یا اعتبار یکی پیش بقیه (یعنی آدم رو پیش دیگران بد جلوه دادن). البته رفتار Prosocial هم بوده که یعنی اون کارهای خوب مثل مهربونی کردن، کمک رسوندن به بقیه و کلاً حال دادن به جامعه!

تو این تحقیق اومدن ۳۵۰ تا نوجوان ۱۱ تا ۱۸ ساله رو بررسی کردن (میانگین سن‌شون چیزی حدود ۱۳.۴ سال بوده) که دختر و پسر هم توشون بودن. اینا پرسشنامه‌هایی رو پر کردن که مشخص می‌کرد کدوم‌شون تو کدوم مدل رفتار قوی‌ترن و وضعیت آرامش روانی و شادی و حال خوبشون (یعنی هم سلامت عاطفی، هم اجتماعی، هم روانشناختی – که هر کدوم به یه جور از احساس خوشبختی ارتباط داره) چطوریه.

حالا قسمت جالب ماجرا: با یه متد آماری خاص به اسم Latent Profile Analysis (یعنی بررسی و دسته‌بندی افراد بر اساس الگوهای پنهان رفتاری که دارن) فهمیدن که توی بچه‌ها دو دسته مشخص پیدا میشه:

  • یه عده فقط رفتارهای عادی و نرمال دارن.
  • یه عده دیگه هم همزمان هم رفتارای خیلی پروسوشال (کمک‌کننده) نشون می‌دن، هم انواع مختلف رفتار خشن رو دارن! که به اینا می‌گن بای‌استراتژیک (Bi-strategic) یعنی دو نقشه‌ای.

جالب‌تر اینکه موقع مقایسه این دوتا دسته، دیدن اتفاقاً از نظر رفتار مهربونانه (پروسوشال بودن) و از نظر میزان شادی و حال خوب (چه از لحاظ احساسی، چه اجتماعی، چه روانی) این دو گروه با هم فرقی نداشتن. اما توی زمینه دعوا و اذیت‌گری و خراب کردن آبرو و اینا فرق جدی داشتن.

نتیجه‌ای که گرفتن این بود: خیلی از نوجوان‌ها، نه فقط با یه مدل رفتار، بلکه ترکیبی عمل می‌کنن تا هم نیازهای رفتاری و همون حس قوی بودن تو جمع رو برآورده کنن، هم حالشون بد نشه! یعنی حتی اگه مثلا یه آدم خیلی مهربون باشه، ممکنه در کنارش وقتی لازمه از راهکارهای دعوا یا خراب کردن آبروی کسی هم برای رسیدن به هدفش استفاده کنه، طوری که تعادل روانی و اجتماعی خودش رو هم حفظ کنه.

حالا چی می‌شه برداشت کرد؟ شاید اگه می‌خوایم توی مدارس جوری بچه‌ها رو تشویق کنیم که فقط مهربون باشن و هیچ وقت سراغ خشونت نرن، باید به نیت آدم‌ها هم توجه کنیم. یعنی باید بفهمیم چرا کسی داره کمک می‌کنه یا چرا یکی دیگه داره تندی می‌کنه؛ چون هر دو ممکنه راهی برای بهتر شدن حال خودشون و رشد اجتماعی‌شون باشه. خلاصه اینکه نوجوان‌ها خیلی پیچیده‌تر از چیزی‌ان که تصور می‌شه و نباید هیچ جنبه‌ای از رفتارشون رو به تنهایی منفی یا مثبت دونست!

پس اگه اطرافت یه نوجوان داری یا خودت نوجوانی، بدون اینکه هم مهربونی خوبه هم بعضی وقتا (البته خیلی کنترل‌شده!) جنگیدن واسه چیزی که می‌خوای می‌تونه بخشی از رشدت باشه، فقط مهم اینه که بفهمی چرا و چطور داری این کارا رو می‌کنی!

منبع: +