احتمالاً شنیدی که تو انتخاباتها چقدر تبلیغات سیاسی خرج میشه و چقدر هر حزب سعی میکنه نظر مردم رو تغییر بده. ولی این بار یه داستان جالب داریم: توی سال ۲۰۲۴، تو پنسیلوانیا آمریکا، یکی از کاندیداهای حزب دموکرات به اسم شامین دنیلز اومد از یه چتبات هوش مصنوعی به نام اشلی استفاده کرد که با رایدهندهها تماس میگرفت و واقعاً باهاشون حرف میزد! پیامش اینجوری بود: “سلام، من اشلی هستم، یه داوطلب هوش مصنوعی برای کمپین شامین دنیلز”. درسته که اون خانم در نهایت برنده نشد، ولی شاید این هوش مصنوعی تونسته باشه نظر بعضیا رو تغییر بده، چون تحقیقات جدید میگن این چتباتها واقعاً میتونن رایدهندهها رو قانع کنن، حتی بیشتر از تبلیغات سیاسی سنتی!
حالا بریم سر اصل ماجرا.
یه گروه از محققین از چندتا دانشگاه روی این موضوع کار کردن و فهمیدن که حرف زدن با یه چتبات سیاسی حتی مؤثرتر از تبلیغات تلویزیونی یا اینترنتیه! جالبه که این چتباتها وقتی با مردم وارد بحث میشن، مثلاً میان کلی آمار و مدرک میارن (آمار و مدرک یعنی عدد و دلیلهایی که نشون بدن یه حرفی درسته). ولی یه نکته مهم: همه چیزایی که میگفتن درست نبود! اتفاقاً متقاعدکنندهترین چتباتها همونهایی بودن که بیشترین اطلاعات اشتباه رو به مردم میدادن.
داستان توی مجلههای معروف Nature و Science منتشر شده و فهموندن که این هوش مصنوعیهایی که بهشون میگن LLM (یعنی مدلهای زبانی خیلی بزرگ که میتونن شبیه انسان حرف بزنن)، قدرت قانعکنندگی خیلی عجیبی دارن. حتی دارن سوالهای اساسی درباره آینده انتخاباتها و تاثیر هوش مصنوعی تو این روندها مطرح میکنن.
برگردیم به تحقیقات. اونا اومدن بیش از ۲۳۰۰ نفر رو توی ماهها قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نشوندن پای چتبات که هر کدوم طرفدار یکی از دو نامزد مهم بودن. مثلاً یه چتبات طرفدار کامالا هریس بود، یکی دیگه طرفدار ترامپ. جالبیش اینه که حامیان ترامپ که با چتبات طرفدار هریس حرف زدن، تمایلشون نسبت به اون حدود ۳.۹ امتیاز (توی یه مقیاس صدتایی) افزایش پیدا کرد، یعنی تقریباً چهار برابر تأثیری که تبلیغات سنتی تو انتخاباتهای قبلی داشتن! اگه برعکسش بود، چتبات طرفدار ترامپ تونست رای حامیهای هریس رو ۲.۳ واحد بکشه سمت ترامپ.
این آزمایش تو کانادا و لهستان برای انتخابات ۲۰۲۵ هم تکرار شد و تاثیرات حتی شدیدتر بود: تو این کشورها هم تقریباً ۱۰ امتیاز تغییر جهت دیدن، یعنی چتباتها تونستن کلی آدم رو متقاعد کنن نظرشون رو عوض کنن!
نکته جالبتر اینه که تئوریهای سیاسی قدیمی همیشه میگفتن رایدهندههای طرفدار یه حزب، به سختی نظرشون با واقعیت و آمار تغییر میکنه. اما این تحقیق نشون داد وقتی چتباتها با استفاده از آمار و مدرک حرف میزنن (و نه فقط شعار خالی)، حتی مخالفها هم نظرشون رو کمی تغییر میدن. البته مدلهایی مثل GPT و DeepSeek هم استفاده شده بودن (این مدلها هوش مصنوعیهایی هستن که میتونن متن تولید کنن).
اما یه مشکل بزرگ این وسط هست: خیلی از این «آمار و مدارک» که چتبات میاره، صحت نداره! جالبه تو هر سه کشور، چتباتهایی که طرفدار سیاستمدارهای راستگرا بودن، اطلاعات غلط بیشتری نسبت به چتباتهای چپگرا آوردن. چون این مدلهای هوش مصنوعی با خوندن حجم زیادی متن از اینترنت و شبکههای اجتماعی آموزش میبینن و متاسفانه حرفهای نادرست و شایع هم یاد میگیرن.
توی آزمایش دیگهای که تو انگلیس انجام شد، تقریباً ۷۷ هزار نفر وارد بحث با ۱۹ تا مدل LLM مختلف شدن، اونم روی بیش از ۷۰۰ موضوع سیاسی مختلف! اتفاقاً وقتی چتباتها دستور میگرفتن پر از آمار و مدرک بشن و براشون مکالمههای قانعکننده نمونهسازی میشد، قدرت متقاعدکنندگیشون یهویی بیشتر میشد. حتی تو یه مورد تونستن نظر آدمهایی که مخالف سرسخت بودن رو تا ۲۶ امتیاز به سمت موافقت ببرن!
اما هر چی چتبات قانعکنندهتر میشه، اطلاعات غلط هم بیشتر تولید میکنه! چرا؟ کسی دقیق نمیدونه؛ شاید چون مدل برای قانع کردن همهی چیزهایی که میدونه رو رو میکنه، حتی اطلاعاتی که زیاد کیفی نیستن.
حالا سوال بزرگتر اینه: اگه این چتباتها اینقدر راحت میتونن نظر مردم رو بالا پایین کنن، پس آینده دموکراسی چی میشه؟ اگه کمپینهای انتخاباتی حسابی از این هوش مصنوعیها استفاده کنن، شاید دیگه مردم نتونن رای خودشون رو کاملاً مستقل و از روی اطلاعات درست انتخاب کنن.
البته یه عالمه سوال باز وجود داره. مثلاً بعضیها میگن شاید مردم حوصله نداشته باشن پای چتبات باهاش بحث سیاسی کنن. یا شاید این یه سرگرمی و تفریح خاص باقی بمونه و فراگیر نشه. هنوز معلوم نیست چقدر این تکنولوژی تو انتخاباتهای آینده اثرگذار خواهد بود.
یه نگرانی دیگه: چون اطلاعات غلط تو کمپینها معمولاً بهتر پخش میشه، با ورود این AIها ممکنه بیشتر به سمت «فاجعه» بریم و دنیای سیاست پر از پخش اطلاعات اشتباه بشه. البته از اون طرف، شاید باعث بشه اطلاعات درست هم بهتر و گستردهتر منتقل بشه، چون هر طرف میتونه هوش مصنوعی خودش رو راه بندازه و سریعتر پیامش رو برسونه.
اما حتی اگه هر دو جناح سیاسی به هوش مصنوعی دسترسی داشته باشن، باز هم بالانس کامل ایجاد نمیشه. مثلاً اگر حامیهای یه حزب بلد باشن بهتر از چتباتها استفاده کنن یا بیشتر دنبال اینجور بحثها باشن، تاثیر این تکنولوژی براشون بیشتر میشه.
در نهایت، هوش مصنوعی داره میاد تو تمام ابعاد زندگیمون، حتی انتخاب کاندیدا! اگه قرار باشه مردم از چتباتها مشورت رای گرفتن بپرسن (حتی اگه کمپینها بهشون مستقیم نگن)، باید سیستمهایی باشه که جلوی گمراهی رو بگیره و accuracy یا همون صحت جوابهای این مدلها رو حسابی بررسی کنه. شاید اولین قدم همین باشه که کل مکالمات سیاسی چتباتها حسابرسی و مستندسازی بشه تا بشه جلو شایعات رو گرفت.
خلاصه، آینده انتخابات شاید خیلی متفاوتتر از چیزی باشه که الان فکرش رو میکنیم — با چتباتهایی که گاهی راهنما هستن، گاهی رهزن!
منبع: +