خب بذار داستان رو برات تعریف کنم! چند وقتیه خیلی از مریضایی که مجبورن مدام دیالیز بشن، یعنی همون دیالیز طولانی مدت یا همیشگی (به این میگن Maintenance Hemodialysis که با MHD نشون میدن)، دارن از افسردگی رنج میبرن. حالا جالب اینه که انگار یه موضوع مهم وسط این ماجراست: الکسیتیمیا!
حالا الکسیتیمیا چیه؟ یه جور حالتیه که آدم نمیتونه احساساتش رو بشناسه یا بیان کنه. مثلاً خودش حال بدی داره اما نمیدونه ناراحته، عصبیه یا… فقط انگار یه بار سنگین روشه و زورش نمیرسه بگه چی تو دلشه.
یه مطالعه جدید اومده سراغ ۳۸۰ نفر از این بیماران دیالیزی تو یه مرکز دیالیز، میانگین سنشون هم تقریباً ۵۹ سال بوده. واسه اینکه دقیق بفهمن، یه سری تست و پرسشنامه براشون استفاده کردن؛ مثلاً پرسشنامه مخصوص الکسیتیمیا که با نام TAS-20 معروفه (همون تستی که میگه چقدر مشکل تو شناخت و بیان احساسات داری)، مقیاس افسردگی (مثلاً همون پرسشنامه PHQ-9 که سطح افسردگی رو میسنجه)، و یه مقیاس برای بررسی شدت علائم فیزیکی که تجربه میکنن.
عدد و رقمها هم جالبه بدونی: نمره شدت علائم (DFSSBI که خلاصه Disease Factors Symptom Burden Index هست) به طور میانگین حدود ۷۷ بود، نمره الکسیتیمیا حدود ۵۵ و افسردگی میانگینش ۶ از ۲۷ بوده (عددها کمی بالا مخصوصا سمت الکسیتیمیا و علائم فیزیکی!).
اما اصل قضیه: وقتی اومدن این دادهها رو تحلیل کردن (با مدل معادلات ساختاری که یه جور مدلسازی آماری خیلی پیشرفتهس و کمک میکنه نقش هر عامل رو دقیقتر بفهمی)، دیدن که این سه تا یعنی بار علائم، الکسیتیمیا، و افسردگی حسابی بهم ربط دارن. یعنی هرکی علائم فیزیکیش بیشتره، الکسیتیمیاش هم بالاتره (ضریبش 0.296 شد، یعنی رابطه مثبت حساب میشه). و هر چقدر الکسیتیمیا بالاتر، افسردگیش هم بیشتره (ضریبش 0.752 بود، خیلی قوی!). جالبتر اینکه بار علائم مستقیماً هم روی افسردگی تاثیر داره ولی این تاثیر خیلی کمتر از تاثیر الکسیتیمیا بود (ضریبش 0.141).
یعنی چی؟ یعنی وقتی مریض دیالیز علامتهای زیاد و اذیتکننده داره، احتمال اینکه گرفتار الکسیتیمیا بشه بالا میره و همین مشکل تو بیان احساسات، خودش عامل قویای برای افسردگی میشه.
نتیجه کلی اینه که فقط دنبال درمان علائم یا حتی فقط داروی ضدافسردگی کافی نیست. باید حواسمون باشه خیلی از این مریضها واقعاً بلد نیستن احساساتشون رو بگن یا اصلاً نمیدونن تو دلشون چی میگذره. اگه بتونیم کمکشون کنیم احساسات رو بهتر بشناسن و بیان کنن، شاید بتونیم افسردگیشون رو هم سبکتر کنیم. خلاصه اینکه بخش بزرگی از حال بد روانی این افراد به خاطر همون الکسیتیمیا هست که یه جور پل بین علامتهای آزاردهنده بدنی و افسردگیه.
این یعنی تیم درمانی باید هم به علائم جسمی برسند هم روی سلامت احساسی و آموزش ابراز احساسات کار کنن. چون اگر این وسط الکسیتیمیا حل بشه، احساس افسردگی هم خیلی کمتر میشه و بیمارا بهتر زندگی میکنن.
منبع: +