حتماً تا حالا شنیدین که سلامت روح و روان چقدر تو کیفیت زندگی تأثیرگذاره، مگه نه؟ حالا با اومدن گوشی‌های هوشمند، ساعت‌های هوشمند و البته هوش مصنوعی (که همون هوشیه که مثل آدم می‌تونه چیز بسازه یا تصمیم بگیره)، فرصت‌های جدیدی واسه اینکه بفهمیم هر روز تو چه حال و احساساتی هستیم به وجود اومده.
ولی خب این وسط یه مشکلی هست: اینکه هوش مصنوعی واقعاً بتونه بفهمه ما تو دنیای واقعی چه حسی داریم، نیاز به یه عالمه داده درست و حسابی و با کیفیت داره. یعنی باید بتونیم احساساتمون رو دقیق و واقعی ثبت کنیم، اونم نه فقط تو آزمایشگاه، بلکه تو زندگی واقعی و روزمره که هیجان‌ها و احساس‌ها کاملاً طبیعی هستن.
اما ثبت این داده‌ها تو دنیای واقعی، اصلاً کار آسونی نیست. آدم‌ها تو محیط‌های مختلف، شرایط متفاوتی دارن و حس‌هاشون لحظه‌به‌لحظه تغییر می‌کنه. حالا فکر کن بخوای از همه این لحظه‌ها و شرایط، داده جمع کنی!
یه تیم پژوهشی خفن اومدن سراغ همین موضوع و چارچوبی به اسم AnnoSense ساختن. مثلاً AnnoSense همون چارچوب یا ساختاریه که بهمون کمک می‌کنه داده‌های احساسی رو خیلی راحت‌تر و دقیق‌تر تو زندگی روزمره جمع‌آوری کنیم تا هوش مصنوعی بتونه بهتر بفهمه کی ناراحته، کی خوشحاله، یا مثلاً کی نیاز به حمایت روحی داره.
حالا این تیم اول اومدن از چند جهت مختلف موضوع رو بررسی کردن. ابتدا ۷۵ نفر از عموم مردم رو تو یه نظرسنجی شرکت دادن و صدای دلشونو شنیدن. بعدش با ۳۲ نفر مصاحبه عمیق انجام دادن و یه سری جلسات گروهی (Focus Group Discussion) هم با دوازده تا متخصص سلامت روان داشتن. (توی هر جلسه گروهیِ بحث، چند نفر متخصص جمع میشن و راجع به یه موضوع حرف می‌زنن تا نظر حرفه‌ای بدن.)
در مجموع، صد و نوزده نفر تو کل مراحل تحقیق وارد ماجرا شدن و نظرشون رو گفتن! خروجی همه این نظرات شد طراحی چارچوب AnnoSense که هدفش دقیقاً همینه: جمع کردن داده واقعی و سالم از احساسات تو زندگی روزمره واسه آموزش و بهبود سیستم‌های هوش مصنوعی. یعنی یه جور راهنما و ابزار واسه هر کسی که بخواد چنین داده‌هایی جمع کنه.
بعد از طراحی این چارچوب، تیم تحقیق AnnoSenseشون رو دادن دست ۲۵ نفر از متخصصین هوش مصنوعی که تو زمینه «هوش مصنوعی احساسات» کار می‌کنن تا نظر بدن. (هوش مصنوعی احساساتی یعنی مدلی از هوش مصنوعی که می‌تونه احساسات انسان‌ها رو درک یا حتی پیش‌بینی کنه، مثلاً بفهمه کی ناراحت یا خوشحاله.) اون متخصص‌ها هم چارچوب رو از نظر شفافیت، کاربردی بودن و اینکه تو موقعیت‌های مختلف چقدر قابل استفاده‌ست، بررسی کردن.
در نهایت تو این مقاله اومدن درباره آینده این چارچوب و اینکه AnnoSense چه تأثیرهایی می‌تونه روی تحقیقات هوش مصنوعی احساسی بذاره حرف زدن. مثلاً گفتن به کمک این چارچوب، جمع‌آوری داده‌های واقعی از زندگی روزمره کلی پیشرفت خواهد کرد و کار محقق‌ها و طراح‌های هوش مصنوعی رو راحت‌تر می‌کنه. خلاصه، این پروژه می‌تونه قدم بزرگی باشه واسه اینکه هوش مصنوعی‌ها احساسات ما رو خیلی بهتر بفهمن و تو دنیای واقعی واقعاً به درد بخورن!
منبع: +
