خب رفقا، اگه دنبال موجودی هستید که همهچی تمیز داره: چشمهای گرد جغد، گوشهای خفاش، دندونهای جوندگان (یعنی همون دندونهایی که دائم رشد میکنن و هیچوقت نمیافتن)، یه دم خیلی پشمالو و درازتر از بدنش، و یه سری انگشت عجیب غریب و بلند، آیهآیه (Aye-aye) همون موجودیه که باید بشناسین! اسم علمیش هم Daubentonia madagascariensis هست، تا اگه تو سری فیلمهای تخیلی خواستن پیداش کنن، جا نمونین.
آیهآیه یه نوع لمور خاصه که فقط تو ماداگاسکار زندگی میکنه (ماداگاسکار یه جزیره خیلی بزرگ تو شرق آفریقاست که خیلی از حیوونهاش خاص خودشه). این لمورها شبها بیدارن و روزا تو لونههای کروی شکل که با شاخه و برگ برای خودشون میسازن، چرت میزنن. تازه بزرگترین نوع لمور شبزندهدار هم هستن؛ وزنشون حدود ۱.۸ کیلوگرم و طولشون از نوک دماغ تا ته دم، ممکنه به ۶۰ سانتیمتر هم برسه!
وقتی بچهان، قسمت جلو بدنشون نقرهایه و یه خط راهراه هم وسط پشتشون هست، اما بزرگتر که میشن، خز ضخیمشون زرد-قهوهای میشه با نوکهای سفید. اصلاً برای کاموفلاژ (یعنی پنهان شدن تو شب بین درختا) عالیه!
غذای مورد علاقهشون هم کلاً یه سبد متنوعه: انواع دونه، آجیل، میوه، شهد، گیاه، قارچ، لارو حشرات (یعنی بچهحشرههای تو چوب) و حتی عسل! اما باحالترین قسمت شکارشون اینه که یه انگشت وسط خیلی بلند و استخونی دارن که باهاش هی به شاخههای درخت ضربه میزنن، بعد با گوشهای خیلی حساسی که دارن، صدا رو گوش میدن تا بفهمن تو چوب کجاش خالی و مثلاً لارو پیدا میشه. اگه چیزی پیدا کردن، با دندوناشون (که مثل جوندگان همیشگی رشد میکنه)، چوب رو سوراخ میکنن، بعد اون انگشت فوق بلند رو فرو میکنن و باهاش لارو رو در میارن. انگشت وسطشون خیلی انعطافپذیره، یعنی Ball-and-socket joint داره؛ یعنی مثل مفصلِ شونه که میچرخه و راحت هرطرف حرکت میکنه.
حالا یه نکته جالبتر: سال ۲۰۲۲ تو یه مقاله علمی، فهمیدن آیهآیهها با همین انگشتِ درازشون دماغشون رو میخارونن و حتی گاهی تا حلق داخل میبرن و مخاط (یعنی همون «بینی») رو درمیارن و میخورن! احتمالاً به خاطر بافت و مزهش دوستش دارن و دانشمندها گفتن شاید نمک و مواد خاص مخاط، باعث بشه باکتریا اینجوری به دندوناشون نچسبه.
یه نکته باحال دیگه اینکه برعکس خیلی از حیوونای دیگه، دندونای جلویی (یعنی Incisors) آیهآیه هیچوقت رشدش متوقف نمیشه (مثل موشها). هی باید با جویدن چوب و آجیل بسابنش که خیلی بلند نشه و اذیتشون نکنه!
بدبختی این موجود بامزه از اونجا شروع شد که تو فرهنگ مردم ماداگاسکار، افسانه بوده که اگه آیهآیه بهت انگشتش رو نشون بده، مرگه! یعنی یه جور فال بد و شومی حساب میشده. واسه همین یک عده هنوز هروقت آیهآیه میبینن، نابودش میکنن و خب این باعث کم شدن جمعیتشون شده. حتی یه زمانی فکر میکردن منقرض شده، اما تو دهه ۱۹۵۰ دوباره چندتاشون رو تو طبیعت پیدا کردن. با این حال هنوزم وضعشون قرمز و در خطر انقراضه.
برای دفاع از خودشون خیلی به مخفی بودن و همرنگی با محیط متکی هستن. اون خز تیرهشون تو شب حسابی به کارشون میاد و گوشهای بزرگشون صداهای ریز برگ یا حرکت شکارچیها رو میشنوه. اگه خطر حس کنن، یه گوشه ساکت و بیحرکت میمونن تا شکارچیها نبیننشون؛ یا با مهارت از شاخههای درخت، سریع میپرن و بالا و پایین میرن تا فرار کنن. شکارچیهای طبیعیشون مثلاً فوسا (Fossa) هست، یه گوشتخوار منحصر به ماداگاسکار.
در کل، آیهآیهها هم عجیبن، هم باحال و مهمتر از همه، نیاز به محافظت دارن. اگه یک روز راهتون به ماداگاسکار افتاد و آیهآیه دیدین، یه عکس بگیرین ولی به افسانهها محل نذارین و دست بهش نزنین!
راستی اگه دنبال اطلاعات باحالتر راجعبه حیوانای عجیب هستین مثل “بینتورونگ” که بوی پاپکورن کرهای میده یا نهنگهای کوچیک که موقع ترس حجم زیادی مایع از رودهشون میزنن بیرون (!) یا پرندهای شبیه دایناسور با پاهای بزرگ، یه سر به مقالههای مرتبط بزنید!
منبع: +