تا حالا شده بخوای شغلت رو به یه بچه کوچیک توضیح بدی؟ مخصوصاً اگه عنوان شغلت خودش مبهم باشه یا خیلی رسمی باشه؟ یعنی واقعاً گاهی خودمون هم دقیق نمی‌دونیم طرف مقابل چه کاری انجام میده، وای به حال بچه‌ها!
یه نفر تو ردیت (Reddit، یه انجمن اینترنتی معروف که مردم اونجا درباره همه چی حرف می‌زنن) یه پست باحال گذاشته بود. این بنده خدا عنوان شغلیش Senior Data Analytics Consultant بود. خلاصه اومده بود از ChatGPT پرسیده بود: «شغل من رو جوری توضیح بده که یه بچه‌ی پنج‌ساله بفهمه.» خب حالا جوابت رو بشنو! ChatGPT گفته بود: «من اسباب‌بازی‌ها رو می‌شمرم و به بقیه می‌گم کدوم اسباب‌بازی‌ها رو بیشتر بازی می‌کنن.» یعنی هم خنده‌داره، هم اصل حرف رو زده! خود طرف توی کامنت نوشته بود: «هیچ وقت تا این حد حس نکرده بودم شغلم رو اینقدر دقیق و در عین حال بی‌رحمانه توصیف کنن!»
خلاصه خود نویسنده‌ی مقاله وسوسه شده بود و به ChatGPT گفت: «شغل روزنامه‌نگاری رو طوری توضیح بده که بچه پنج‌ساله بفهمه.» جواب چی شد؟ ChatGPT گفت: «روزنامه‌نگار مثل یه قصه‌گوه که می‌ره بیرون از خونه ببینه چه خبره. مثلاً صدای بلندی می‌شنوی و خیلی کنجکاوی بدونی جریان چیه. روزنامه‌نگار هم می‌ره بررسی می‌کنه، سوال می‌پرسه و بعد همه چیزو طوری تعریف می‌کنه که بقیه هم بفهمن ماجرا از چه قراره.» راستش خیلی ساده و قشنگ گفته، هرچند شاید خیلی دقیق حال و هوای کار تو دنیای دیجیتال رو توصیف نکنه. ولی خب به نظرم اگه کارت رو واسه بچه تعریف کنی همین که بدونن “قصه‌گو” هستی خودش خیلیه!
یه بخش جالب دیگه هم اینه که از ChatGPT خواسته بودن واسه این توضیح‌ها تصویر درست کنه. مثلا تصویر شغلِ روزنامه‌نگار رو یه جوری کشیده که واقعاً کلی حس بچگی می‌زنه و باعث لبخند میشه!
حالا نویسنده وسوسه شد و تصمیم گرفت برخی شغل‌های عجیب‌تر و با عنوان‌های مبهم‌تر رو هم امتحان کنه. مثلاً Management Consultant که خودش معنیه شفاف و واحدی نداره (مدیر مشاور – کسی که به شرکت‌ها کمک می‌کنه بهتر کار کنن). جواب ChatGPT چی بود؟ «مدیر مشاور مثل یه کمک‌رسانه که وقتی اوضاع خوب پیش نمی‌ره راه‌حل میده. فرض کن داری یه دکه لیموناد می‌زنی و مشکلی پیش میاد؛ مثلاً لیوان کم میاری یا مشتریا زیاد میشه یا پولت آخر روز کم میاد. مدیر مشاور میاد همه کارهات رو می‌بینه، بررسی می‌کنه چی اذیتت می‌کنه و بعد می‌گه مثلاً لیوان‌ها رو اینجا بذار، از دوستت کمک بگیر و لیمو رو دسته‌ای بخر تا وضع بهتر بشه. خودش نه لیموناد می‌فروشه نه کار تو رو انجام میده، فقط روش‌های باهوش‌تر رو نشونت میده.»
حتی واسه CTO هم پرسیدن (CTO یعنی مدیرارشد فناوری. کسی که مسئول همه کارهای فناوری شرکت ـ مثلاً سایت و برنامه‌ها و وسایل کامپیوتریه). ChatGPT گفت: «CTO مثل کاپیتان تکنولوژیه؛ فکر کن یه کشتی بزرگ داری که باید ایمن و سریع حرکت کنه. این کاپیتان باید تصمیم بگیره کشتی کدوم سمت بره، مراقب باشه همه کارمندها بدونن چیکار باید بکنن، و همه چیز رو چک کنه که اگه طوفانی شد، کشتی دوام بیاره. این دقیقاً کاریه که CTO می‌کنه اما به‌جای بادبان و طناب، با کامپیوتر و اپ و گجت‌ها سر و کار داره!»
تازه، سراغ یه عنوان خاص‌تر هم رفته بودن: «Vice President of Strategic Initiatives» که من خودم همیشه فکر می‌کردم یه جور نقش تزئینی باشه (یعنی معاون پروژه‌های استراتژیک!). این بار هم جواب ChatGPT جالب بود: «این شخص مثل برنامه‌ریز سفرهای ماجراجویانه‌ست. فرض کن خانواده‌ت قراره برن یه سفر حسابی؛ فقط موضوع جمع کردن خوراکی نیست! یکی باید معلوم کنه کجا بریم، با چی بریم، اونجا چکار کنیم و چطور مطمئن بشیم همه خوش می‌گذرونن و پولمون تموم نمی‌شه. این آدم همین کار رو واسه یه شرکت انجام میده.»
نکته بامزه دیگه این بود که وقتی این شغل‌ها رو از حالت رسمی و پر از اصطلاحات شیک درمیارن و مثل حرف زدن با یه کوچولو توضیح می‌دن، آدم تازه می‌فهمه اصل ماجرا چیه! یعنی تهش یا داری داستان تعریف می‌کنی، یا مشکل حل می‌کنی، یا مواظبی همه دستگاه‌ها درست کار کنن. خب صدالبته این توضیح‌ها خیلی کامل نیست، اما قلب شغل رو نشون میده و روح کار آدم‌ها رو تکنیکی یا خیلی پیچیده نشون نمی‌ده.
برخی‌ها شاید فکر کنن این نوع تعریف کردن، شغل رو ساده‌لوحانه یا مسخره نشون میده، ولی واقعیتش اینه که اتفاقاً باعث میشه ارزش واقعی شغل رو بهتر بفهمیم و اون پیچیدگی و ابهام عنوان رو بریزیم دور. چه بسا تو دنیایی که هوش مصنوعی (AI یا Artificial Intelligence، یعنی برنامه‌هایی که خودشون می‌تونن فکر کنن و تصمیم بگیرن!) داره روز به روز مشاغل بیشتری رو می‌بلعه، شاید بد نباشه آدم‌ها خودشون بدونن دقیقاً چه کاری انجام می‌دن! یعنی مثلاً فقط چون CTO شدی، نرو پشت سکان کشتی واقعی!
در کل، اگه هروقت خواستی کارت رو معرفی کنی یا حتی با خودت رو راست باشی که دقیقاً چیکار می‌کنی، برو از هوش مصنوعی بخواه برات توضیح بده… اون هم نه برای بزرگ‌ترها، بلکه جوری که یه بچه پنج‌ساله‌بفهمه! کلی چیز یاد می‌گیری و شاید دیدِ خودتم به شغلت یه کم عوض بشه.
منبع: +
