نمونه‌گیر فضایی فرهنگی: چطور هوش مصنوعی می‌تونه هنر متفاوت و باحال خلق کنه؟

Fall Back

خب رفقا، بیاید یه موضوع جالب رو با هم بررسی کنیم: چطور هوش مصنوعی می‌تونه برای ما هنرهای کاملاً جدید و متفاوت بسازه؟ می‌خوام درباره یه پروژه‌ عجیب به اسم “Cultural Alien Sampler” یا همون “نمونه‌گیر فضایی فرهنگی” براتون تعریف کنم که واقعاً حرفی برای گفتن داره!

تا حالا شده از یه هوش مصنوعی مثل ChatGPT یا مدل‌هایی که بر اساس زبان کار می‌کنن (به اینا می‌گیم LLM، یعنی Large Language Model که یعنی مدل زبانی خیلی بزرگ)، بخواید چیزی بسازه که هم جدید باشه هم منطقی؟ معمولاً یا هوش مصنوعی میره سراغ چیزای خیلی کلیشه‌ای که تو فرهنگ خودمون زیاد دیدیم، یا اگه بخواد خلاق باشه، دیگه از منطق درمیاد و کاراش بهم نمی‌خوره! واقعاً آدم رو کفری می‌کنه!

حالا این تیم محقق اومدن با یه ایده باحال وارد ماجرا شدن و گفتن: باید روشی داشته باشیم که هوش مصنوعی بتونه کارهایی بسازه که هم قشنگ سرجاش باشه (یعنی عناصرش به هم بیاد و معنادار باشن)، هم اونقدر متفاوت باشه که دیگه تو آثار قبلی کسی راحت پیدا نشه.

اینجاست که Cultural Alien Sampler یا همون CAS وارد میشه! حالا CAS چیه؟ واقعیتش اینه که یه جور قرارداد ذهنی برای انتخاب ایده‌های هنریه که دو تا نکته مهم رو جدا جدا بررسی می‌کنه: اول اینکه آیا اجزای این اثر پیش هم می‌تونن ظاهر بشن یا نه؟ (بهش می‌گن compositional fit یا همون انسجام ترکیبی) و دوم اینکه آیا اون ترکیب تکراریه یا خاص و متفاوت؟ (بهش می‌گن cultural typicality، یعنی چقدر اون اثر تو فرهنگ هنری ما رایج بوده)

برای این کار، از دو تا مدل هوش مصنوعی GPT-2 که روی دیتابیس عظیم هنرهای WikiArt آموزش داده شده استفاده کردن. یکی از این مدل‌ها بررسی می‌کنه که آیا ایده‌های مختلف واقعاً با هم همراه می‌شن یا نه؟ (اسمش رو گذاشتن Concept Coherence Model یا مدل انسجام مفهومی) مثلاً آیا گلابی با موش‌ماهیه تو یه نقاشی کنار هم قابل تصوره؟ مدل دوم هم می‌گه که چنین ترکیبی تو نقاشی کدوم هنرمندها معمولاً دیده میشه؟ (بهش می‌گن Cultural Context Model یعنی مدل زمینه فرهنگی برای دیدن تکرار آثار)

حالا CAS دنبال ترکیب‌هایی می‌چرخه که نمره‌ی بالایی تو انسجام داشته باشه، اما از نظر فرهنگی زیاد نیومده باشه. یعنی یه نقاشی بسازه که شبیه کارهای قبلی نباشه اما عجیب و بی‌ربط هم نباشه، برعکس خیلی از خروجی‌های هوش مصنوعی که یا آش شله قلمکار می‌سازن یا فقط چیزایی که همه جا بوده رو تکرار می‌کنن.

نکته جالب اینه که تو یه آزمایش با 100 نفر (N=100 یعنی تعداد نمونه)، این روش تونسته بهتر از انتخاب تصادفی و حتی بهتر از GPT-4o (یکی از مدل‌های قوی هوش مصنوعی جدید) عمل کنه. تو دو تا معیار «تازگی و اورجینال بودن» و «هماهنگی داخلی»، خروجی‌های CAS تقریباً به پای بچه‌های دانشجوی هنر رسیده!

یه بخش دیگه‌ی تحقیق هم نشون داده که ایده‌های CAS واقعاً متنوع‌تر و گسترده‌تر از چیزی هستن که مثلاً GPT-4o می‌تونه بسازه. یعنی CAS به هوش مصنوعی این قدرت رو می‌ده که حتی مفاهیم نسبتاً فضایی یا نامعمول رو هم پیدا کنه و با شکل منطقی کنار هم بچینه.

در کل، این نمونه‌گیر فضایی فرهنگی یه قدم بزرگ به سمت اینه که هوش مصنوعی واقعاً بتونه نقش یه هنرمند خلاق رو بازی کنه، نه صرفاً یه کپی‌کننده آثار قدیمی. اگه روزی ربات‌ها نمایشگاه نقاشی زدن و شما رو با کاراشون شگفت‌زده کردن، بدونید از همین الان دارن رو این مدل‌ها کار می‌کنن!

خلاصه که هوش مصنوعی داره کم کم از کلیشه‌ها جدا میشه و میره به سمت تولید هنرهایی که ملهم از فرهنگ نیست ولی تعادل و انسجام داره—و این دقیقاً همون چیزیه که یه هنرمند خلاق بهش احتیاج داره!

منبع: +