خب بذارید یه داستان جذاب براتون تعریف کنم. الان دانشگاههای چین پر شده از دانشجوهای بینالمللی و خب قطعاً یکی از چالشهای اصلی واسه تیم مدیریت دانشگاهها اینه که چطوری حال خوب دانشجوهای خارجی رو حفظ کنن و کمکشون کنن زودتر جا بیفتن و حس غربت نکنن.
توی این تحقیق که خیلی جالب طراحی شده بود، محققها اومدن سراغ یه مفهوم باحال به اسم «Cultural Regulatory Fit». حالا بذارید توضیح بدم این یعنی چی: Cultural Regulatory Fit یعنی اینکه فرد چقدر میتونه خودش رو با سبک قوانین، هنجارها و ارزشهای فرهنگی کشور مقصد (اینجا چین) هماهنگ کنه. عملاً مثل این میمونه که شما چقدر تو جمع جدید میتونی قلق جمع رو به دست بیاری و حس جدا بودن نکنی.
محققها دادههاشون رو تو سه تا بازه زمانی گرفتن و از بین کلی شرکتکننده، ۳۲۷ نفر بودن که تو هر سه مرحله حضور داشتن و نتایجشون کامل ثبت شده. مدل تحقیقشون هم یه مدل دو مرحلهای بود که اومده بود دوتا واسطه بررسی میکرد: اول «فرایند سازگاری فرهنگی» (یعنی چقدر دانشجوها میتونن خودشونو وفق بدن و با محیط جدید کنار بیان) و دوم «فشار هویتی» (Identity Strain). این فشار هویتی یعنی همون حس غریبی و جابهجا شدن که انگار آدم یه تیکه از هویت و فرهنگش رو جا گذاشته باشه.
یه نکته فان دیگه هم تو این تحقیق بررسی شد که اسمش «دیدگاه فردگرایانه» بود. منظورش اینه که یه سری آدمها ذاتاً بیشتر دنبال استقلال و شخصیت فردی هستن و یه سری دیگه بیشتر با جمع بودن حال میکنن. محققها خواستن بدونن این موضوع تاثیری تو این مسیر سازگاری داره یا نه.
نتیجه چی شد؟ چندتا نکته خیلی اصلی پیدا کردن:
۱. هر چقدر دانشجوها بیشتر بتونن خودشونو با جو فرهنگی چین مچ کنن (همون Cultural Regulatory Fit)، سازگاریشون راحتتر پیش میره، فشار هویتی کمتری حس میکنن و آخرش هم حس خوشبختی و رضایت بیشتری میگیرن. خلاصه، این فیت شدن با فرهنگ میزبان، کلی حالشون رو بهتر میکنه!
۲. اون دوتا چیزی که گفتم (سازگاری فرهنگی و فشار هویتی) واقعاً نقش مهمی داشتن. یعنی این دوتا، وسط راه مثل پل بین فرهنگی شدن و حس خوب گرفتن عمل میکردن.
۳. جالب اینجاست که اون نگرش فردگرایانه، برخلاف انتظار، خیلی تو این مسیر تاثیرگذار نبود. یعنی فرقی نمیکرد دانشجوها خودشون رو خیلی فردگرا بدونن یا جمعگرا، مسیر اصلی همون فیت فرهنگیه که مهمتره. از اون طرف هم، وقتی مدل رو برای دو گروه آسیایی و غیرآسیایی بررسی کردن، دیدن تقریباً همین داستان پابرجاست و فقط محدود به یه فرهنگ خاص نمیشه.
تهش هم محققها یه پیشنهاد مهم دادن: دانشگاهها و مشاورها اگر بخوان حال و روحیه این بچهها رو واقعاً خوب کنن، باید حواسشون خیلی به اون بحث فیت و سازگاری فرهنگی باشه. یعنی کمکشون کنن شجاعتر، راحتتر و بیاسترستر با محیط کنار بیان و کمتر دچار حس غریبی، فشار و کم بودن بشن.
خلاصه اگر شما یا دوستاتون قصد دارید هرجای دنیا دانشجو بشید، بهترین راه اینه که قلق فرهنگ جدید رو دربیارید، خودتون رو با جمع جدید هماهنگ کنید و استرسِ از خود بیگانگی رو کمتر حس کنید. اینطوری هر جای دنیا باشید، حس تعلق و حال خوب بیشتری نصیبتون میشه!
منبع: +