نگاهی بامزه و راحت به دنیای جدید روان‌شناسی: از خاطره تا محیط زیست!

Fall Back

خب رفقا، اگه دنبال تازه‌ترین و جالب‌ترین موضوعات روان‌شناسی هستین، همین الان وقتشه که یه گشت و گذاری با هم توی دنیای تحقیقات جدید بندازیم و با زبونی خودمونی براتون خلاصه کنیم چی به چیه! همه‌اشم کوتاه و راحت، مثل این که دارم براتون تعریف می‌کنم سر یه چای عصرانه.

اول بریم سراغ کلیشه‌های ذهنی یا همون استریوتایپ‌هایی که داریم درباره گروه‌های مختلف تو جامعه. محقق‌ها گفتن ما آدم‌ها معمولاً وقتی یه گروه رو می‌بینیم، بر اساس ۶ تا بُعد مختلف قضاوتشون می‌کنیم: اخلاق (مثلاً چقدر راستگوان)، دوستانه بودن، توانایی (یعنی چقدر زرنگن)، قاطعیت (چقدر می‌تونن حرفشونو به کرسی بنشونن)، جایگاه اجتماعی یا وضع اقتصادی (یعنی مثلاً پولدار یا فقیر بودن) و باورها و عقاید. هرکدوم از این ابعاد روی رفتار ما تاثیر داره، مثلا تصمیم می‌گیریم باهاشون همکاری کنیم یا نه. جالب اینجاست که تو موقعیت‌های مختلف، این بُعدها می‌تونن همسو یا حتی مخالف هم عمل کنن! مثلاً اگه دنبال عدالت باشیم، ممکنه بعضی قضاوتهامون برعکس بشه.

یه موضوع خیلی باحال دیگه درباره سال‌خوردگی و احساساته. شاید شنیده باشین که آدمای مسن‌تر معمولا روحیه بهتری دارن و بهتر از پس کنترل احساساتشون برمیان. اما محقق‌ها برگشتن گفتن: نه همیشه اینطوری نیست. بیاین یه چیزی رو بررسی کنیم به اسم تاکتیک‌های مثبت (Adaptive Positive Tactic یا همون حرکت به سمت تاکتیک‌های مثبت)، یعنی روشی که افراد مسن‌تر بیشتر رو آوردن به واکنش‌های مثبت‌تر تو موقعیت‌ها و این کار معمولا جواب بهتری میده تا این‌که از موقعیت فرار کنیم یا روش منفی بریم جلو.

حالا برسیم به مهاجرت و فرهنگی شدن احساسات. تو روان‌شناسی یه مفهومی داریم به اسم تطبیق عاطفی (Emotional Acculturation)، یعنی وقتی رفتی یه فرهنگ جدید و هی کم‌کم یاد می‌گیری مثل اونا احساس نشون بدی. این خودش یه راه ورود به جامعه جدیده و هرچی “فیت” احساسی با اون جامعه بشی، راحت‌تر جا می‌افتی. خلاصه، هرچی بهتر بتونی احساساتتو با محیط جدید هماهنگ کنی، احتمالش بیشتره تو اون جامعه حس تعلق پیدا کنی.

اگر درباره اسکیزوفرنی (یعنی اختلال روانی خاص که باعث می‌شه درک واقعیت فرد تغییر کنه) شنیده باشین، محقق‌ها تازه فهمیدن داستانای مربوط به خاطرات شخصی تو این افراد خیلی پیچیده‌ست. قبلاً می‌گفتن همیشه مشکل دارن با یادآوری خاطرات؛ ولی حالا میگن بعضی وقت‌ها خاطرات ناگهانی و بی‌دعوت حتی بیشتر سراغ‌شون میاد! بسته به این که علائمشون چقدر شدید باشه، ممکنه یادآوری خاطره‌ها قوی‌تر یا ضعیف‌تر بشه.

یه بحث بامزه دیگه رو هم در مورد محیط زیست و سلامت روان داریم، به اسم “ارتباط با طبیعت” (Nature Relatedness). یعنی هرچی بیشتر با طبیعت و بیرون دوست باشی، هم روحیه‌ت بهتر میشه هم بیشتر به فکر زمین می‌افتی. دیدن گل و گیاه، نفس کشیدن تو پارک یا حتی مدیتیشن تو طبیعت می‌تونه حال‌تو خوب‌تر کنه و باعث بشه به فکر پایداری محیط زیست هم بیفتی.

برگردیم سر نوجوان‌ها و افسردگی. یه مدل جدید به اسم مدل ایمنی-پاداش (Immuno-Reward Model) توی روان‌شناسی اومده که میگه: افسردگی تو دوران نوجوانی می‌تونه به خاطر تداخل بین التهاب بدنی و سیستم پاداش (یعنی اون حس خوشی که مثلا بعد یه موفقیت یا جایزه می‌گیریم) باشه. استرس و تجربه‌های تلخ کودکی هم این ماجرا رو قوی‌تر می‌کنن. خلاصه‌اش اینه که باید هم بدن، هم احساسات دم دستی نوجوانا رو با هم در نظر بگیریم.

تا حالا به این فکر کردین که تو اختلالات روانی، اصلاً خبرای خوب هم میشه پیدا کرد؟ محقق‌ها میگن بله، اگه فقط دنبال جنبه‌های منفی باشیم، یه چیزی رو از قلم انداختیم به نام “نقاط روشن” (Silver Linings). یعنی شاید افراد با اختلالات روانی تو زمینه‌های دیگه، مثل مقاومت، خلاقیت یا روابط اجتماعی، رشد کنن و اتفاقاً کلی فرصت نو براشون پیش بیاد.

حافظه و توجه هم همیشه بحث داغی داشتن! تحقیقات جدید میگن که چطور دقت ما روی یه موضوع، یادآوری خاطرات رو کنترل می‌کنه. حتی فهمیدن این ریتم‌ها (Rhythmic Nature) و این که مغز چجوری با «فاز»های مختلف به مسائل فکر می‌کنه، می‌تونه کمک کنه تا بهتر یاد بگیریم و بهتر یادمون بیاد.

تو جهان امروز که همه از این فرهنگ به اون فرهنگ می‌پرن، تحقیق‌ها نشون میدن کسایی که تجربه فرهنگی زیادی جمع می‌کنن یا بهش میگن “ذهن چندفرهنگی” (Multicultural Mind)، معمولاً قابل انعطاف‌تر و حتی خلاق‌تر میشن. البته گاهی ممکنه حس تهدید فرهنگی کنن؛ اما اگه به فرهنگ خودشون اطمینان داشته باشن، این حس تهدید کمتر میشه.

یه مشکل قدیمی توی روان‌شناسی هست به اسم “اشتباه جینگل-جنگل” (Jingle-Jangle Fallacies). یعنی اصطلاحات جورواجور برای یه مفهوم وجود داره یا برعکس، یه اصطلاح برای چندتا مفهوم به کار میره. الان دارن با هوش مصنوعی بزرگ (Large Language Models یا مدل‌های زبانی بزرگ مثل ChatGPT) دنبال راهی می‌گردن این بهم‌ریختگی رو جمع کنند تا مفاهیم‌رو بهتر و دقیق‌تر کنن.

در آخر بریم سراغ سلول‌های بدن! تا چند وقت پیش فقط فکر می‌کردیم میتوکندری (همون نیروگاه‌های کوچیک داخل سلول‌ها که انرژی تولید می‌کنن) مسئله ساده انرژی هست ولی الان فهمیدن این بچه‌ها کلی نقش تو سیستم ایمنی، واکنش به استرس و حتی حال روانی ما دارن. مثلاً استرس طولانی، روابط اجتماعی ضعیف یا ورزش‌نکردن روی میتوکندری تاثیر میذاره و بعد اثرش توی سلامت و روحیه ما پیدا میشه. تازه دارن بررسی می‌کنن چطور با کارهایی مثل ورزش یا تمرین ذهن‌آگاهی (Mindfulness) میشه کار میتوکندری‌هارو تقویت کرد.

خلاصه که دنیای روان‌شناسی داره هر روز پیچیده‌تر و جالب‌تر میشه و معلوم نیست دفعه بعد سر از چه کشفیاتی دربیاره! اگه دنبال سوال یا موضوع خاصی هستین، در همین صفحه منتظر شنیدن نظرات باحال شما هستیم!

منبع: +