خب بچهها، بیاید یه مقدار خودمونی درباره این موضوع جذاب حرف بزنیم: وقتی شرکتها دارن همهچی رو دیجیتالی و پر از هوش مصنوعی میکنن، واقعاً چی سر کارمندها میاد؟ چه واکنشی نشون میدن؟
یه تحقیقی بوده دقیقاً روی همین موضوع: دانشمندها اومدن ۴۰۰ تا کارمند رو که تو شرکتهایی بودن که دارن با هوش مصنوعی کار میکنن و سازمانشون داره تغییرات دیجیتالی شدیدی میبینه، بررسی کردن و ۳۷۰ تا جواب معتبر گرفتن. هدفشون این بود که بفهمن حضور AI تو محیط کار چه تأثیری روی رفتار شغلی آدما داره، مخصوصاً روی اینکه چطوری کارمندا وظایفشونو خودشون دستکاری یا بهتر بگم “مدیریت خلاقانه” میکنن. این کارهارو بهش میگن job crafting یعنی آدم خودش بیاد یه سری وظایفو تغییر بده تا هم کارش راحتتر بشه و هم حس بهتری داشته باشه از کاری که میکنه.
حالا یکی از نظریههایی که استفاده کردن، Conservation of Resources Theory هست. این اسم عجیب یعنی نظریه حفظ منابع، که میگه آدما معمولاً سعی میکنن منابعشونو (یعنی وقت، انرژی، حال خوب و…) حفظ کنن و اگه احساس کنن این منابع در حال از بین رفتنه، استرس میگیرن و دنبال راه چاره میگردن.
خب حالا نکته جالب این بود که نویسندهها دیدن هرچی دیجیتالیتر و AI-محورتر میشه محیط کار، کارمندا هم انگار خودشونو بیشتر جمع و جور میکنن و سعی میکنن از شغلشون یه چیز جدید بسازن تا بهتر دوام بیارن (یعنی job craftingشون بالا میره). جالبتر اینکه وقتی حس ناامنی شغلی (job insecurity یعنی نگرانی از دست دادن شغل، مخصوصاً وقتی هوش مصنوعی بیاد و گوشهچشم به آدم داشته باشه!) بیشتر بشه، این “زرنگبازی” تو مدیریت کار هم بالاتر میره. یعنی آدما در جواب استرس، خودشونو وفق میدن و دنبال راه نجات میگردن.
حالا یه نکته خیلی مهم دیگه هم هست. اگه کسی خودش از قبل با هوش مصنوعی حال کنه و اطلاعاتش درباره AI زیاد باشه (AI knowledge یعنی دانش و مهارتِ کار با هوش مصنوعی)، نه تنها اثر مثبت هوش مصنوعی روی خلاقیت شغلیش بیشتر میشه، بلکه حتی اون نگرانی شغلی هم کمتر اذیتش میکنه. یعنی مثلاً اگه بلد باشی با ابزارای AI مثل ChatGPT یا هرچی کار کنی، احتمالاً هم بهتر خودتو با محیط جدید وفق میدی و هم کمتر میترسی از اینکه یه روز بریزن بیرونت چون دیگه “بیمصرف” شدی!
نویسندههای این تحقیق گفتن که مدیرها بهتره رو آموزش و بالابردن دانش AI کارمنداشون تمرکز کنن، نه اینکه استرس و ترس و نگرانی رو تبدیل کنن به انگیزه برای کارمندا. چون اینجوری هم اخلاقیتره، هم نتیجه بهتری میده.
در آخر هم پیشنهاد دادن که دفعه بعدی که کسی خواست در مورد نحوه تطابق کارمندا با تغییرات شغلی تحقیق کنه، به عوامل دیگهای هم غیر از ناامنی شغلی دقت کنه. خلاصه داستان اینه: تو دوران هوش مصنوعی، هرچی بیشتر بلد باشی و نترسی، بهتر میتونی برای کارت بجنگی و سازگار بشی!
منبع: +