جدیدترین شگفتی درباره اجدادمون: میمون‌ها اول توی سرما زندگی می‌کردن، نه جنگل‌های گرمسیری!

اگه همیشه فکر می‌کردید اجداد اولیه‌ی ما میمون‌ها توی جنگل‌های گرم و مرطوب آفریقایی روی شاخه‌ها تاب می‌خوردن، خب خبر دارم براتون که قراره حسابی سورپرایز شید! تحقیقات جدید نشون میده اصلاً اینطور نبوده و داستان اصلاً متفاوت‌تر از چیزی بوده که فکر می‌کردیم.

یه تیم علمی به سرپرستی محققی به اسم خورخه آواریا-یاتورئو از دانشگاه ردینگ اومدن نقشه‌ی محل دقیق زندگی اجداد اولیه‌ی میمون‌ها رو با شرایط آب‌وهوای اون دوران بررسی کردن. خب تا همین دیروز همه فکر می‌کردن که این موجودات کوچولو توی مناطق گرمسیری و بارونی رشد کردن (مناطق گرمسیری یا همون “tropics” به مناطقی میگن که درخت‌های بلند و کلی بارون دارن و هواش همیشه گرمه!). اما این تیم متوجه شدن که برعکس، این میمون‌های اولیه اصلاً تو مناطقی زندگی می‌کردن که سرد و خشک بوده!

حالا چرا این مهمه؟ چون سرما و خشکی حسابی اجداد ما رو مجبور کرده بوده که تطبیق پیدا کنن و واسه بقا، کلی تغییر از خودشون نشون بدن؛ یعنی این فشارهای محیطی بوده که باعث تحول و هوشمندی‌شون شده. اونا باید غذا پیدا می‌کردن، جا به جا می‌شدن و راه جدیدی واسه زنده‌ موندن اختراع می‌کردن. راستی، دانشمندا فهمیدن که میلیون‌ها سال طول کشیده تا میمون‌ها بالاخره به اون مناطق گرم و گرمسیری مهاجرت کنن! و جالب‌تر: بالا رفتن دمای دنیا خیلی کم توی این مهاجرت یا شکل‌گیری گونه‌های جدید تاثیر داشته، اما تغییرات خشک بودن و بعد یه هو مرطوب شدنِ آب و هوا کلی نقش داشته.

اگه براتون سواله اصلاً اولین میمون‌ها چه جوری بودن، یکی از اولین گونه‌هایی که کشف شده اسمش “تیلهاردینا”ست، یه موجود فسقلی که فقط ۲۸ گرم وزن داشته؛ یعنی تقریباً هم‌وزن با یه موش لمور (موش لمور یه نوع لمور کوچولوی مدرن در ماداگاسکار). تیلهاردینا بیشتر میوه، صمغ و حشره می‌خورده تا بتونه انرژی لازم واسه بدن کوچیکش رو تامین کنه. تازه نکته باحال! برعکس مامول‌های دیگه اون زمان، این کوچولو ناخن داشته، نه چنگال؛ و این دقیقاً همون چیزیه که الان هم میمون‌ها رو از حیوانای دیگه متمایز کرده – کار گرفتن شاخه و غذا رو آسون می‌کنه.

این موجودات نزدیک ۵۶ میلیون سال پیش اومدن (حدود ۱۰ میلیون سال بعد از انقراض دایناسورها). خیلی سریع مهاجرت کردن و از آمریکای شمالی به اروپا و چین رفتن. راستی آمریکای شمالی؟ آره! برخلاف تصور قبلی دانشمندا که می‌گفتن آمریکای شمالی جای میمونا نبوده، داده‌ها نشون میده اونجا اصل ماجرا بوده – البته الان دیگه میمونی تو این قاره زندگی نمی‌کنه، واسه همین دانشمندا تعجب کرده بودن.

آیا می‌دونستین حتی بعضی از میمون‌های اولیه تونسته بودن وارد مناطقی بشن که تقریباً شبیه قطب شمال امروزی بود؟ یعنی حتی سرمای شدید و کمبود غذا هم نتونسته جلوی راهشون رو بگیره، چون احتمالاً یه تکنیک باحال استفاده می‌کردن: کم کردن متابولیسم و حتی خواب زمستونی! (خواب زمستونی یعنی مثل خرس‌ها، بدنشونو کند و کم‌فعالیت می‌کنن تا انرژی بسوزونن و از گرسنگی نمیرن.)

حالا چرا اینا الان مهمه؟ چون همونطور که اون موقع محیط وشرایط غیرقابل پیش‌بینی می‌تونست روی تحول گونه‌ها اثر بذاره، ما الان هم به خاطر تغییر آب‌وهوا داریم دوباره همون ماجرا رو تجربه می‌کنیم. اگه می‌خوایم از گونه‌های امروزی حفاظت کنیم و نذاریم از بین برن (مخصوصاً با قطع درختان و تخریب زیستگاه‌ها)، باید بفهمیم واکنش‌ها و تطبیق‌هایشون به چی بستگی داشته و الان چی لازمه.

وقتی میمون‌ها زیستگاهشون رو از دست می‌دن یا امکان حرکت آزاد و جستجوی غذا ندارن، جمعیت‌شون کوچک و کم‌تنوع میشه و دیگه اون قدرت سازگاری قدیمی رو ندارن. یعنی اگه همینطوری پیش بریم، نه فقط اون‌ها بلکه خودمون هم با خطر انقراض روبرو می‌شیم! تنها دانستن و آگاهی کافی نیست، حتما نیاز به عمل سیاسی و تغییر رفتار فردی داریم. یکی از بزرگ‌ترین مشکلات الان شکار میمون‌ها واسه گوشتِ بوش‌میت هست (گوشت شکار حیوانات وحشی که بعضی جاها خورده میشه)، که اگه کنترل نشه، امیدی به بقای میمون‌ها نمی‌مونه.

در کل اگه بخوام جمعبندی کنم: داستان تکامل میمون‌ها کلی نکته عجیب و غریب داره، از سرما و خواب زمستونی گرفته تا مهاجرت گسترده و تغییرات ژنتیکی عجیب! و ما هنوزم داریم تحت تاثیر همون فرایندهای محیطی قدیمی قرار می‌گیریم. پس اگه دوست داریم طبیعت رو حفظ کنیم و خودمون هم بیشتر زنده بمونیم، بهتره یاد بگیریم چه جوری بهش احترام بذاریم و ازش محافظت کنیم.

پ.ن: اگه می‌خواین درباره اجداد مشترک انسان و شامپانزه یا شامپانزه‌هایی که میوه الکلی می‌خورن یا حتی شاشیدن تقلیدی میمون‌ها بیشتر بدونین (!) کلی داستان مرتبط باحال هم هست که پیشنهاد می‌کنم یه سر بهشون بزنین؛ دنیای میمون‌ها واقعاً پر از شگفتیه!

منبع: +