تا حالا شده سر کار اونقدر چالش داشته باشی که حس کنی داری از پس خودت برمیای؟ یا برعکس، یه مشت مانع و دردسر بیاد جلوت و انرژیتو بگیره؟ این داستان واقعاً برای همه آشناست! یه تحقیق جالب دقیقاً اومده همین موضوع رو بررسی کرده که چطور کارمندا وقتی با استرسهای مختلف روبهرو میشن، حال و رفتارشون تغییر میکنه و این موضوع اصلاً ساده نیست!
بیاید یه ذره بازش کنیم. تو این پژوهش، دوتا نظریه مهم هم اومده وسط:
-
نظریه عاطفی تبادل اجتماعی (Affect theory of social exchange): این یه تئوریه که میگه روابط اجتماعی بین افراد، احساسات مثبت یا منفی به همراه داره و روی رفتار طرف مقابل تاثیر میذاره.
-
نظریه تمرکز تنظیمی (Regulatory focus theory): یه مدل روانشناسی که میگه آدما یا دنبال پیشرفت و موفقیتن (بهش میگن promotion focus یعنی جهتگیری به سمت پیشرفت) یا بیشتر دنبال اینن که از دردسر و ضرر دوری کنن (prevention focus یعنی جلوگیری از ضرر و ریسک).
توی این مقاله اومدن استرسهای محل کار رو دوتا دسته کردن:
۱. استرسهای چالشی (Challenge stressors): اینا اون دسته مسائلی هستن که آدم حس میکنه با حلشون میتونه پیشرفت کنه، مثل انجام یه پروژه سخت ولی جالب.
۲. استرسهای بازدارنده (Hindrance stressors): اما این یکی اوناییان که فقط آدمو آزار میدن و هیچ رشدی هم توش نیست، مثلاً مقررات اعصابخردکن و وظایف الکی.
تحقیق اول رو بین ۱۰۷ نفر از کارمندای آمریکای شمالی انجام دادن، به مدت ۱۲ هفته. هر هفته واسشون دفتر خاطرات بامزهای پر میکردن! نتیجه چی شد؟ دیدن وقتی کارمند با استرسهای چالشی روبهرو میشه، اگه حس مثبتش بره بالا (بهش میگن Positive Affect یعنی حالت روحی سرِحال و خوشحال بودن) و همزمان حالت منفیش بیاد پایین (Negative Affect یعنی ناراحتی یا اعصابخردی)، اون موقع کاراشو بهتر انجام میده. یعنی یه جورایی ترکیب شاد شدن و کم شدن اعصابخردی عامل موفقیته!
برعکس، استرسهای بازدارنده درست خلاف این کارو میکنن؛ باعث میشن آدم حالش گرفته بشه و افت کنه. مخصوصاً حس منفیش زیاد میشه و حس مثبتش کم. این باعث میشه کارمند از لحاظ کارایی افت کنه. جالب اینکه این رابطه فقط با رفتار کاری دیده شد و نه با رفتارهای مثلاً بیادبی یا بیاحترامی (instigated incivility یعنی شروع رفتارای بیادبانه سر کار).
تحقیق دوم همین مسأله رو بین ۷۸ کارمند چینی و اینبار به مدت ۳ هفته (روزانه دوبار!) بررسی کردن، و دوباره همین نتایج تکرار شد. یعنی چه آمریکایی باشی چه چینی، فرق چندانی نداره!
یک نکته جالبتر اینکه اگه کسی شخصیتش بیشتر دنبال پیشرفت باشه (همون promotion focus)، یعنی از اونآدمهاست که هر چی چالش بیاد، انگیزه بیشتری میگیرن، اثر مثبت استرس چالشی برای اونها قویتر بود. یعنی هرچی بیشتر دنبال رشد و موفقیت باشی، برخورد با این جور استرسها میتونه حالت رو بهتر کنه و کارت رو هم قویتر کنی.
در نهایت، این تحقیق نشون داد احساسات روزانه و هفتگی ما سر کار، چقدر روی عملکرد و رفتارمون تاثیر میذاره و اینکه چالشها همیشه بد نیستن؛ بعضی وقتا میتونن حسابی رشدت بدن، به شرطی که با دید پیشرفت بهشون نگاه کنی و اجازه ندی اون مانعها بیان اعصابتو خورد کنن.
خلاصه اگر دفعه بعدی مرحله سختی سر کار اومد سراغت، بدون که همین چالشها میتونن عامل رشدت باشن—البته اگه بذاری حس خوبت بر رگ اعصاب خوردیت غلبه کنه! 😉
منبع: +