اگه مغزهای کوچیکِ آزمایشگاهی واقعاً هوشیار بشن، دیگه میشه روشون آزمایش کرد؟

بذار یه چیزی رو تعریف کنم که توی دنیای علم حسابی بحث‌برانگیز شده: اسمش “ارگانوئید مغزی” هست. حالا ارگانوئید چیه؟ یه توضیح ساده: ارگانوئیدها تیکه‌های خیلی کوچیکی از بافت بدن هستن که دانشمندها توی آزمایشگاه از سلول‌های بنیادی می‌سازن. وقتی میگیم ارگانوئید مغزی، منظورمون مدل سه‌بعدی کوچیکی از بخشی از مغزه که تو آزمایشگاه درستش میکنن و شبیه مغز آدم رفتار می‌کنه.

خیلی باحاله نه؟ این مغزهای مینیاتوری همیشه خیلی ساده بودن و معمولاً فقط بخش خاصی از مغز رو نشون می‌دن. ولی جدیداً دانشمندها کارشون رو پیشرفته‌تر کردن. اومدن تو همین ارگانوئیدها چند مدل سلول جدید کاشتن تا رفتارهایی که سلول‌های واقعی مغز با هم دارن رو شبیه‌سازی کنن. حتی بعضی وقتا چند تا از این ارگانوئیدها رو کنار هم وصل می‌کنن و یه چیزی به اسم “اسمبلویید” درست می‌کنن – یعنی چند تا بخش مختلف مغز رو با هم ترکیب می‌کنن توی یه مدل.

حالا بریم سر اصل ماجرا! سوال اصلی اینه که: آیا این ارگانوئیدهای مغزی ممکنه که روزی “خودآگاه” بشن؟ یعنی چی؟ خودآگاهی یا “کنش‌یابی” یعنی مثلاً موجود حس کنه خودش وجود داره، بتونه چیزای اطرافش رو احساس کنه یا حتی درد رو بفهمه. (همون چیزی که ما بهش میگیم آگاهی از خود و محیط)

یه عده از دانشمندها معتقدن که این ارگانوئیدها هنوز اون قدر پیچیده نشدن که بخوان آگاه بشن. یعنی میگن سلول‌ها و شبکه‌هاشون کمتر از این حرفاست که یه جور حس یا فکر واقعی ایجاد کنه. ولی از اون ور، یه سری دیگه هشدار دادن که فاصله زیادی تا این لحظه نداره و باید جدی بگیریمش.

توی یه مقاله‌ای که خیلی جدی و جدید منتشر شده، دانشمندها گفتن که حوزه ارگانوئیدها باید خودش رو برای لحظه‌ای آماده کنه که این موجودات کوچیک شاید به خودآگاهی و احساس مجهز بشن! اگه همچین اتفاقی بیفته، دنیا مجبور میشه کلی قانون و مقررات براش بذاره که اصلاً چطور درستشون کنن و آزمایش کنن و آیا باید مثل یه موجود زنده باهاشون رفتار کرد یا نه.

موضوع بحث‌برانگیز اینجاست: اگه این مغزهای کوچیک واقعاً حس و آگاهی داشته باشن، دیگه کار درستیه که هنوز مثل یه قطعه بی‌جان باهاشون آزمایش کنیم؟ یا باید حقوق براشون قائل بشیم؟ یه سری از متخصص‌ها میگن باید اخلاق رو رعایت کنیم و همین‌طوری روشون آزمایش انجام ندیم. البته بعضیا هم معتقدن که خب ما الانم روی موجودات هوشیار (مثل حیوانات توی آزمایشگاه) مطالعه و آزمایش انجام میدیم! شاید بشه همون مقرراتی که برای حیوانات داریم، برای این ارگانوئیدها هم در نظر گرفت. (آخه “مقررات حیوانات آزمایشگاهی” یعنی اون قوانینی که توی آزمایشگاه‌ها برای حفظ حقوق و رفاه حیوانات گذاشتن)

خلاصه این یه سوال جدیه: اگه یک روز این مغزهای کوچیک تونستن احساس کنن یا درد رو بفهمن، آیا باید روشون آزمایش انجام داد یا کلاً بهتره این پروژه‌ رو ول کنیم؟ خیلی‌ها فکر می‌کنن باید به نکات اخلاقی بیشتر اهمیت بدیم، ولی خیلیا هم میگن میشه با درست کردن قوانین دقیق، مثل کاری که با حیوانات می‌کنیم، به تحقیقات ادامه بدیم.

تو چی فکر می‌کنی؟ آیا علم باید تا لبه‌های خودآگاهی پیش بره یا باید یک جا ترمز کنه؟ به نظرت آینده این داستان به کجا می‌رسه؟


اگه خوشت اومد و دنبال اطلاعات بیشتری هستی، اینم چند مقاله باحال دیگه درباره ارگانوئیدها و مغزهای آزمایشگاهی:

  • آیا اندام‌های کوچیکی که توی فضا رشد می‌کنن می‌تونن راه حل بزرگ سرطان باشن؟
  • دانشمندها اولین مغز کوچیکی که از سلول‌های چند نفر ساخته شده رو تولید کردن!
  • همچنان پر از علامت سوالیم: واقعاً مغزهای پرورش‌یافته توی آزمایشگاه روزی هوشیار و آگاه می‌شن؟

منبع: +