خب رفقا، امروز میخوام درباره موضوع جالبی باهاتون حرف بزنم: اینکه معلمای ورزش تو دبستانای چین، مخصوصاً تو استان هنان، چطور بعد از مدرسه هم واسه بچهها فعالیت ورزشی برگزار میکنن و اصلاً چی باعث میشه کارشون رو بهتر انجام بدن؟
بذارین اول یه چیزی رو روشن کنم: تو بحث آموزش، مهمترین چیز اینه که معلم واقعاً بتونه برنامهها رو اجرا کنه. اصلاً هر تغییری تو آموزش بدون اجرا شدن توسط معلمها مثل غذای بینمکه! واسه همین کارایی معلمها تو کلاس و مخصوصاً فعالیتهای فوقبرنامه (یعنی همین کلاسها و برنامههای بعد از مدرسه) خیلی مهمه و تأثیر مستقیمی رو رشد بچهها و مدرسه داره.
حالا یه تحقیقی اومده این موضوع رو زیر ذرهبین گذاشته. چیکار کرده؟ با کلی معلم و دانشآموز و کارشناس تو هنان مصاحبه کرده، پرسشنامه داده و کلی داده جمع و تحلیل کرده (مثلاً «داده تحلیل» یعنی بررسی اطلاعاتی که جمعآوری کردن تا نتیجه بگیرن). خلاصهش اینه که هدفش این بوده بفهمه واقعاً چه چیزهایی باعث میشه یه معلم ورزش، تو این فعالیتهای خارج از ساعت مدرسه موفق باشه.
یکی از کارای جالبی که تو این تحقیق انجام دادن، ساختن یه مدل ساختاری بود. مدل ساختاری یعنی یه جور نقشه که نشون میده چه عواملی تو کار خوب معلم تاثیر دارن و اینا چطور به هم ربط دارن. این رو با اسم «جدول توان اجرایی معلم ورزش» معرفی کردن.
خب، حالا بیاین ببینیم این مدل از چه قسمتهایی درست شده:
۱. معلم باید قوانین و مقرراتی که واسه فعالیتهای بعد از مدرسه وجود داره رو بشناسه. (یعنی همین بخشنامهها و دستورالعملهایی که از اداره میاد)
۲. باید بدونن استانداردهای رسمی این فعالیتها چیه. (یا همون اهداف و چیزایی که ازشون انتظار دارن)
۳. انتظار ذینفعان رو بفهمن. ذینفعان یعنی کسانی که تو این کارها دخیلن، مثل بچهها، والدین و مدیرها.
۴. بتونن منابع لازم واسه این فعالیتها رو جور کنن. مثلاً توپ، لباس یا حتی ایدههای خلاقانه.
۵. طراحی درس یا فعالیت رو بلد باشن. یعنی بدونن چجوری برنامهریزی کنن تا کلاسشون جذاب شه.
۶. خودشون درست اجرا کنن. یعنی فقط حرف نباشه؛ واقعاً عملی کنن.
۷. بتونن یادگیری بچهها رو ارزیابی کنن. اینکه بفهمن تدریسشون چقدر اثر گذاشته.
۸. خود محتوای فعالیتها رو ارزیابی کنن. یعنی خودشون تصمیم بگیرن که این برنامهها خوب هست یا باید بهتر بشه.
۹. و آخرش همیشه به گذشته برگردن و روی کارهاشون فکر کنن و سعی کنن دفعه بعد بهتر باشن (همون خودشکوفایی و بازخورد گرفتن از خودشون).
تحقیق نشون داده این ۹ تا عامل جدا از هم نیستن و همدیگه رو کامل میکنن. جالب اینجاست، اینا بعداً به ۳ بخش کلی تقسیم شدن:
۱. درک کردن (یعنی بفهمی همه چی چطوری کار میکنه)
۲. اجرا کردن (بتونی عملیش کنی)
۳. ارزیابی و بازبینی (نتیجه رو بسنجی و بهترش کنی)
نکته بامزه اینکه وقتی همه دادهها رو کنار هم گذاشتن (با یه تکنیکی به اسم تحلیل عاملی تأییدی – این یه روش آماریه که کمک میکنه مطمئن بشی مدلت جواب میده)، فهمیدن دقیقاً همین مدل نهفاکتوری، بهترین و دقیقترین حالت رو داره.
در آخر چی میشه؟ اگه این عوامل تقویت بشه، معلمها کارشون رو بهتر انجام میدن، بچهها لذت بیشتری میبرن و کل سیستم آموزش زندهتر میشه. پس اگه معلم ورزشِ مدرسهتون دیدین، بدونین بیشتر از چیزی که فکر میکنین مهارت و دانش لازم دارن!
خلاصه هر وقت حرف از معلم ورزش شد، بدون فقط یه توپ و چند تا حرکت نیست؛ یه عالمه مهارت ریز و درشت پشتشه! و این تحقیقات میتونن کمک کنن کشورها و مدرسهها استراتژیهای بهتری برای آموزش و رشد معلمها طراحی کنن.
منبع: +