داستان‌های تعاملی رو چجوری مدل کنیم؟ یه رویکرد رسمی و خفن!

Fall Back

تا حالا به این فکر کردی که تو بعضی بازی‌ها یا برنامه‌ها، خودت می‌تونی تصمیم بگیری داستان چجوری پیش بره؟ مثلاً هر کاری که می‌کنی، نتیجه‌اش فرق داره. به این مدل چیزها می‌گن “سیستم‌های داستان‌گویی تعاملی” یا Interactive Narrative Systems (INS) – یعنی جایی که دیگه مثل داستان‌های قدیمی فقط یه نفر تعریف نمی‌کنه و تو هم وارد بازی می‌شی.

ولی راستش بگم، تو این زمینه هنوز کلی سردرگمی هست! هر کی یه جور داره تحقیق می‌کنه و هر سیستمی زبان و مدلی واسه خودش داره. خیلی وقت‌ها هم نمی‌تونن تحقیق‌ها رو خوب با هم مقایسه کنن یا حتی بفهمن کی چی گفته! 😅

حالا مقاله‌ای که برات تعریف می‌کنم، اومده واسه این مشکل یه راه‌حل رسمی و حسابی پیشنهاد بده. نویسنده‌های این مقاله گفتن بیایم یه چارچوب (بهش می‌گن formal framework) درست کنیم که همه بتونن با یه زبان و مدل مشترک درباره این سیستم‌ها حرف بزنن. چارچوب رسمی یعنی یه مدل شسته‌رفته و دقیق که همه بفهمن منظورت چیه و راحت‌تر بتونی سیستم‌ها رو با هم مقایسه یا تحلیل کنی.

خودشون رفتن سراغ سناریوی معروف “شنل قرمزی” (همون داستان دخترکی که پیش مادربزرگش می‌رفت و گرگه کمینش رو گرفته بود!) و نشون دادن با این چارچوب جدید چجوری می‌تونن INS رو ارزیابی کنن. حالا ارزیابی یا همون evaluation یعنی بررسی کنی مثلاً این سیستم چقدر جذابه، چقدر آزادی عمل به کاربر می‌ده، چه گزینه‌هایی داره و غیره.

هدف اصلی هم اینه که جامعه پژوهشی این حوزه بتونن راحت‌تر با هم کار کنن و دیگه تحقیق‌ها و سیستم‌ها پخش و پلا نباشه. خب، وقتی همه از یه مدل مشترک استفاده کنن، می‌تونن یافته‌هاشون رو بهتر به هم ربط بدن و پیشرفت سریع‌تر بشه.

به زبان ساده، این مقاله داره یه راه جدید نشون می‌ده که دانشمندا و کسایی که تو این سیستم‌های تعاملی کار می‌کنن، بتونن با زبون مشترک همدیگه رو بفهمن، سیستم‌هاشون رو مقایسه کنن و حتی داستان‌های تعاملی جذاب‌تر و منطقی‌تری بسازن. خلاصه، ماجرا فقط این نیست که تو داستان تاثیر بذاری، بلکه اینکه این تاثیر رو چطور مدل کنیم هم کلی اهمیت داره – مخصوصاً وقتی می‌خوایم بازی‌ها و داستان‌های دیجیتالی خفن‌تری داشته باشیم!

منبع: +