این روزا همه جا صحبت از هوش مصنوعی و مخصوصاً “ایجنت”هاست. احتمالاً تو رویداد I/O 2025 گوگل تو ماه می کلی ویدئو دیدین یا خبر شنیدین که گوگل اومده از یه نسل جدید به اسم “agentic experiences” رونمایی کرده. حالا ایجنت یعنی چی؟ یعنی ربات یا دستیار هوشمندی که دیگه فقط مثل قدیم به سؤال جواب نمیده؛ خودش خودش رو میندازه وسط یه کار و برات دنبال راهحل میگرده یا حتی بخشی از کاری که داری انجام میدی رو جلو میبره!
مثالش رو هم خود گوگل زنده اجرا کرد: فرض کن داری دوچرخهت رو تعمیر میکنی و مشکل داری. هوش مصنوعی گوگل نه تنها راهنمای تعمیری که دقیقاً به دوچرخه تو میخوره رو پیدا میکنه، بلکه آموزش یوتیوب مورد نیاز رو هم سریع واست پیدا میکنه و قدمبهقدم همراهت میاد جلو. خلاصه حرف سر اینه که ایجنتها قراره مثل یه آدم خبره کنارت باشن، نه فقط یه ماشین پاسخگو.
این جریانات باعث شده خیلیها فکر کنن الان دیگه به نقطه عجیب و غریب رسیدیم و ایجنتها همه کار میتونن انجام بدن. اما واقعیت فرق داره. بذار یکم واقعیتر به موضوع نگاه کنیم! هنوز این سیستمها کلی محدودیت دارن. مثلاً همین ایجنتهای فعلی معمولاً نمیتونن با همه جزییات سناریوهای دنیای واقعی کنار بیان. احتمال بالایی وجود داره وسط کار قاطی کنن، یا راهنمایی نصفه نیمه بدن، یا اصلاً موضوع رو اشتباه بگیرن.
یه نکته مهم اینه که این نوع هوش مصنوعی – معمولاً بهش میگن Generative AI یعنی هوش مصنوعیای که خودش محتوا تولید میکنه – خیلی مستعد اشتباهات (یا همون hallucination، یعنی یه چیزی رو با اطمینان میگه که کلاً غلطه!) هست. فرض کن ایجنتت میخواد تو کار بانکی کمککنه؛ اگه فقط یه اشتباه کوچیک کنه، ممکنه ضرر زیادی بزنی! واسه همین خیلی از برنامههای جدی فعلاً با کلی محدودیت اجرا میشن.
همین الان هم شرکتهایی مثل OpenAI، آمازون و حتی استارتاپهای ریز و درشت دارن روی ایجنتهای مستقل کار میکنن که بتونن وظیفههایی مثل برنامهنویسی، رزرو بلیط یا حتی انجام پروژههای مهندسی رو برات انجام بدن. ولی هیچکدومشون هنوز به مرحلهای نرسیدن که بشه ۱۰۰٪ بهشون تکیه کرد و گفت “برو هر کاری دوست داری انجام بده”. حتی خیلی وقتا نیاز به نظارت و بررسی انسانی دارن.
از اون طرف، خیلیها فکر میکنن چون تکنولوژی داره سریع رشد میکنه، پس خیلی زود قراره از دستیارهای ساده الان عبور کنیم و یه هو کسی رو داریم که مثل یک دستیار واقعی همه کارامون رو میچینه. ولی واقعیت اینه که این مسیر هنوز پر چاله و چولهست. هنوز کلی مسئله هست: از امنیت و حفظ حریم خصوصی گرفته (privacy یعنی هیچکس نتونه به اطلاعاتت دست بزنه) تا کنترل و نظارت از طرف regulatory bodies – که یعنی نهادهایی که مراقب عملکرد این سیستمها هستن.
خلاصه حرفم اینه: هیجان ایجنتهای هوش مصنوعی خیلی زیاده و ادعای شرکتها هم روز به روز بزرگتر میشه، اما نباید یادمون بره که هنوز راه زیادی مونده تا این سیستمها واقعاً بتونن گرههای بزرگ زندگی رو بدون دردسر برای ما باز کنن. فعلاً بهتره هیجانمون رو کنترل کنیم و با چشمی بازتر و انتقادیتر، منتظر پیشرفتهای واقعی باشیم و گول هیاهو رو نخوریم!
منبع: +