خب، بذار با یه سوال شروع کنم: تا حالا با ChatGPT یا چیزایی شبیه اون سر و کله زدی؟ اگه آره، پس عملاً با یکی از باحالترین مدلهای هوش مصنوعی که اسمش GPT هست کار کردی!
GPT خلاصهی Generative Pre-trained Transformer هست که خیلی ساده بگم، یعنی یه مدل هوش مصنوعی که کلی چیز خونده، کلی یاد گرفته و میتونه خودش متن یا حتی عکس و چیزای دیگه تولید کنه. (مثلاً همون موقعی که ازش میخوای یه داستان، خلاصه، یا حتی راهنما بنویسه)
حالا، این مقاله خیلی جذاب درباره اینه که چطور همین مدل GPT داره زندگی ما و طرز فکر کردن و حتی یاد گرفتنمون رو تغییر میده. بیشترش درباره اینه که GPT مثل یه عصای ذهنی یا “coscognitive scaffold” عمل میکنه، یعنی یه چیزی که کمک میکنه مغزمون بهتر نظم بگیره، راحتتر گفتگو کنیم، احساساتمون رو بشناسیم و حتی به صورت چندرشتهای (یعنی توی موضوعات مختلف) یاد بگیریم.
چی باعث میشه GPT این کارا رو بکنه؟ مقاله خیلی جالب پایهی حرفاش رو با چندتا تئوری روانشناسی واقعی گذاشته:
- Cognitive Load Theory یعنی نظریهی بار شناختی که میگه مغز آدم تا یه حدی میتونه اطلاعات رو مدیریت کنه، بعدش گیج میشه. هوش مصنوعی مثل GPT میتونه اطلاعات رو جمعوجور کنه و بهت کمک کنه بهتر بفهمی.
- Social Cognitive Theory هم یعنی نظریهی شناخت اجتماعی که میگه یادگیری فقط توی مغز نیست، بلکه با رابطه و گفتگو هم اتفاق میافته. خب GPT هم دقیقاً داره باهات گفتوگو میکنه و به یاد گرفتنت کمک میکنه.
- Zone of Proximal Development یا ZPD، یعنی یه محدودهی طلایی یادگیری که توش با یه کم کمک و هدایت (مثلاً همین GPT)، میتونی کارایی رو یاد بگیری که تنهایی نمیتونستی.
اینا باعث میشن GPT، مغز ما رو نه فقط توی یادگیری مستقیم، بلکه حتی توی چیزای مخفیتر مثل neuroplasticity (یعنی اینکه مغز میتونه ساختارش رو تغییر بده)، meta-cognition (اینکه درباره فکر کردن خودت فکر کنی!) و implicit learning (یادگیری ناخودآگاه و غیرمستقیم) هم تقویت کنه.
البته اونایی که مقاله رو نوشتن خودشونم گفتن هنوز اینا بیشتر حدس و گمانه و باید با تحقیقات آینده حسابی امتحان بشه. براش راههایی هم پیشبینی کردن که دانشمندها بتونن واقعا تاثیر بلندمدت GPT روی مغز رو آزمایش کنن.
بخش دیگهی مقاله درباره آیندهی GPT حرف میزنه، مثلاً “multi-modal GPT” که یعنی مدلی از GPT که میتونه با چندتا حس مختلف کار کنه (نه فقط متن، بلکه صدا، تصویر و غیره!) یا یه مفهوم خیلی جالب به اسم Hybrid AGI که یعنی هوش مصنوعی-انسانیِ ترکیبی، جایی که آدم و هوش مصنوعی با هم یه تیم بشن و همدیگه رو کامل کنن! یعنی یه مدل یادگیری که حتی به حسهای ما وصل میشه و با هم رشد میکنیم.
راستی، هیچ چیزی بیعیب نیست! حتی خود GPT. نویسندهها ایراداتش رو هم رو در رو گفتن. مثلاً:
- Hallucination: یعنی ممکنه هوش مصنوعی یه چیزایی از خودش دربیاره که اصلاً واقعیت نداره!
- یادگیری سطحی (Surface-level learning): یعنی ممکنه فقط ظاهر کار رو بفهمه، نه عمقش رو.
- وابستگی بیش از حد به GPT: یعنی آدمها زیادی عادت کنن همه چیز رو از هوش مصنوعی بخوان و خودشون کمتر فکر کنن.
در آخر مقاله به معلمها، کاربرا و حتی برنامهنویسهایی که با GPT سر و کار دارن، پیشنهادهای عملی داده. مثلاً چطور با دانشآموزا کار کنن که هم از هوش مصنوعی استفاده کنن و هم استقلال فکری و سلامت ذهنیشون رو حفظ کنن.
حرف حساب این مقاله اینه: بیاید هم هیجانزده باشیم از این دنیای جدید، هم محتاط بمونیم. چون این داستان تازه اول راهه و میتونه رو کل زندگی و مغزمون تاثیر بذاره. خلاصه، همهچی با GPT داره میچرخه!
منبع: +