چرا اولویت‌بندی برای مدیرعامل شرکت Harness از مدیریت زمان مهم‌تر است

اولویت‌بندی در مدیریت کسب‌وکار

جیوتی بانسال، مدیرعامل Harness، رازهای موفقیت خود را با تمرکز بر اولویت‌بندی فاش می‌کند. او به جای تکیه بر مدیریت زمان سنتی، از تکنیک‌های اولویت‌بندی استفاده می‌کند. با برنامه‌ریزی منعطف، تصمیم‌گیری بر اساس تأثیر و هدف‌گذاری استراتژیک، توانسته است سه شرکت را بدون تجربه فرسودگی مدیریت کند.

افزایش بهره‌وری: درس‌هایی از جیوتی بانسال

جیوتی بانسال مسئولیت‌های فراوانی دارد. او بنیانگذار Harness، Traceable و Unusual Ventures است. او بر تیم‌هایی با هزاران نفر در سراسر جهان نظارت دارد. با وجود برنامه‌ی کاری شلوغ، او تسلیم آشفتگی نمی‌شود. بانسال به جای استفاده از ترفندهای بهره‌وری یا ابزارهای پیچیده، به یک فلسفه عاقلانه مبتنی بر اولویت‌بندی و تأثیرگذاری تکیه می‌کند.

قانون ۳۰/۷۰: چارچوبی برای انعطاف‌پذیری

برای بانسال، بهره‌وری با جلوگیری از تبدیل شدن تقویمش به یک فهرست بی‌پایان از جلسات، شروع می‌شود. او از قانون ۳۰/۷۰ پیروی می‌کند. این یعنی فقط ۳۰٪ از هفته‌ی خود را به جلسات ثابت اختصاص می‌دهد. این رویکرد با “جلسات بی‌رویه”، که مشکلی رایج در بین مدیران است، مقابله می‌کند. جلسات زیاد، اغلب مانع تفکر عمیق و خلاقیت می‌شود.

۷۰٪ باقی‌مانده‌ی زمان او برای فعالیت‌های مهم رزرو می‌شود. این فعالیت‌ها شامل تعامل با کارمندان و مشتریان است. همچنین شامل برنامه‌ریزی استراتژیک و بررسی فرصت‌های جدید می‌شود. با حفظ انعطاف‌پذیری در برنامه‌ی خود، او مطمئن می‌شود که زمانش صرف کارهای واقعاً مهم می‌شود.

تمرکز بر تأثیر، نه زمان

بسیاری از رهبران درگیر برنامه‌ریزی دقیق زمانی و برنامه‌های رنگی هستند. اما بانسال بر “مدیریت تأثیر” به جای مدیریت زمان تمرکز می‌کند. اصل راهنمای او ساده است: فقط بر روی پروژه‌هایی تمرکز کنید که تغییر ایجاد می‌کنند. او همزمان بر هفت یا هشت کار مهم تمرکز می‌کند. این کارها در حوزه‌های مختلفی مانند تدوین روایت‌های سرمایه‌گذار یا اصلاح استراتژی‌های محصول هستند.

این رویکرد به او اجازه می‌دهد تا تخصص خود را در جایی که بیشترین ارزش را دارد، به کار گیرد. به جای درگیر شدن در کارهای کم‌اهمیت، بر کارهای مهم تمرکز می‌کند. به عنوان مثال، او از دخالت در پروژه‌هایی که به خوبی مدیریت می‌شوند، خودداری می‌کند. او به تیم‌هایش اعتماد دارد تا به طور مستقل به نتایج مطلوب برسند.

تکیه بر نقاط قوت

بانسال معتقد است که رهبران باید “توانایی‌های ویژه” خود را شناسایی و از آنها استفاده کنند. برای او، این به معنای مشارکت در نوآوری محصول است. در عین حال، او تیمش را برای رسیدگی به سایر مسئولیت‌ها توانمند می‌سازد. چه در مواجهه با چالش‌های استراتژیک و چه در طول تغییر رهبری، او می‌داند چه زمانی و کجا دخالتش بیشترین تأثیر را خواهد داشت.

با واگذاری مؤثر وظایف، بانسال اطمینان حاصل می‌کند که زمانش صرف کارهایی می‌شود که بیشترین تأثیر را دارند. این به او اجازه می‌دهد چندین نقش را بدون پراکندگی زیاد ایفا کند.

ترکیب اهداف بزرگ با گام‌های عملی

دستیابی به تأثیرگذاری واقعی نیازمند اهداف روشن و ساختار یافته است. بانسال از تعیین اهداف بلندمدت و تقسیم آنها به بخش‌های کوچک‌تر و قابل اجرا حمایت می‌کند. برای مثال، اهداف درآمد پنج ساله‌ی شرکت او از طریق نقاط عطف سه‌ماهه ارزیابی می‌شوند. به طور مشابه، توسعه‌ی محصول به صورت سیستماتیک انجام می‌شود. این کار با ساخت راه‌حل‌های ماژولار به جای تلاش برای انجام همزمان همه چیز، صورت می‌گیرد.

این استراتژی تضمین می‌کند که اهداف بزرگ دست‌یافتنی باقی می‌مانند و پیشرفت در گام‌های قابل مدیریت اندازه‌گیری می‌شود.

قدرت انجام یک کار در هر زمان

در دنیای پر از حواس‌پرتی، بانسال از انجام یک کار در هر زمان حمایت می‌کند. او بر روی یک کار در فواصل ۳۰ دقیقه‌ای تمرکز می‌کند. چه در حال تهیه‌ی یک ارائه باشد و چه در حال اصلاح یک استراتژی، اختصاص زمان بدون وقفه به او اجازه می‌دهد تا عمیق‌تر در کار خود غرق شود.

تحقیقات از این رویکرد پشتیبانی می‌کنند: بازیابی از وقفه‌ها به طور متوسط ۲۳ دقیقه طول می‌کشد. انجام چند کار همزمان می‌تواند بهره‌وری را تا ۴۰٪ کاهش دهد. بانسال با تعهد به جلسات تمرکز تک‌کاره، کنترل زمان خود را حفظ می‌کند و کارایی را افزایش می‌دهد.

رویکردی متعادل به رهبری

در نهایت، فلسفه‌ی بهره‌وری بانسال بر انعطاف‌پذیری، تأثیرگذاری و سادگی استوار است. او با سازگار ماندن، تمرکز بر آنچه بیشترین اهمیت را دارد، و تقسیم اهداف به گام‌های عملی، در میان مسئولیت‌های سنگین تعادل ایجاد می‌کند. رویکرد او یادآوری می‌کند که رهبری مؤثر به معنای سخت‌تر کار کردن نیست، بلکه به معنای هوشمندانه‌تر کار کردن است.

درباره‌ی نویسنده

جیوتی بانسال یک کارآفرین سریالی و آینده‌نگر در حوزه فناوری است. او Harness را در سال ۲۰۱۷ برای متحول کردن فرآیندهای تحویل نرم‌افزار تأسیس کرد و Traceable و Unusual Ventures را در سال ۲۰۱۸ تأسیس کرد. پیش از این، او AppDynamics را به سمت خرید ۳.۷ میلیارد دلاری توسط سیسکو در سال ۲۰۱۷ هدایت کرد.

اگر به خواندن کامل این مطلب علاقه‌مندید، روی لینک مقابل کلیک کنید: fortune