خب، بیاین یه موضوع جالب رو با هم باز کنیم؛ اون جمله معروف که میگن “آدما و شامپانزهها تقریباً ۹۹٪ دیانای مشترک دارن” چقدر واقعیه؟! اگه این حرف رو شنیدین، فقط شما نیستین! کلاً شامپانزهها و بونوبوها (یه نوع نزدیک به شامپانزه) نزدیکترین فامیلهای زنده ما آدما هستن.
ولی بذارین همین اول خیالتون رو راحت کنم؛ ماجرا اون قدر ساده نیست. اول بگم دیانای (یا همون DNA) یعنی ماده ژنتیکی بدن موجودات که برنامه ساخت و ساز کل بدن روش نوشته شده. چهار تا “حرف” اصلی داره: A، C، G و T. کل ژنوم (یعنی مجموعه دیانای یه موجود) رو میشه مثل یه رشته طولانی پر از این حروف تصور کرد؛ واسه آدما و شامپانزهها حدود ۳ میلیارد حرف!
وقتی دانشمندها دیانای انسان و شامپانزه رو با هم مقایسه میکنن، میرن دنبال تیکههایی که میشه کنار هم گذاشت و ببینی کدوم حروفش یکیه. مثلاً مثل اینه که یه رمان خیلی طولانی رو با یه نسخهی کمی ویرایش شدهش مقایسه کنی: صفحه به صفحه چک میکنی کجاها فرق دارن.
حالا اون عدد معروف ۹۸/۸ یا ۹۹ درصد، بیشتر واسه همین بخشهای قابل مقایسهست. یعنی تو اون جاهایی که دیانای هر دو مشخص و منطبق هست، میان هر ۱۰۰ تا حرف رو نگاه میکنن و میگن “آها، یکیش با هم فرق داره!”. (جالب اینه که اگر آدما رو با هم مقایسه کنیم، ۹۹/۹ درصد دیانایشون یکیه!)
اما این عددها کلاً یه جورایی ناقصن! چرا؟ چون تقریباً ۱۵ تا ۲۰ درصد ژنوم انسان بخشهایی داره که اصلاً تو شامپانزه پیدا نمیشه یا برعکس. بعضی جاها یه تیکه دیانای داریم که تو اون یکی گونه نیست یا جا به جا شده، که اینا بهش میگن “insertion و deletion”. یعنی بعضی قسمتهای دیانای تو مسیر تکامل (که همون روند تغییر موجودات در طول زمانه) جابهجا شدن یا حذف شدن.
برخی پژوهشا نشون میدن اگه این قسمتای غیرقابل مقایسه رو هم حساب کنیم، تفاوت واقعی ژنوم ما با شامپانزه شاید چیزی حدود ۵ تا ۱۰ درصد باشه. تازه، یه مطالعه جدیدتر گفته که اگر همه جا رو حساب کنی، اصلاً حدود ۱۵ درصد فرق داریم!
نکته باحالتر اینکه این تفاوتها بیشتر تو دیانای غیرکدکننده پیدا میشن. یعنی اون بخشهایی که مستقیماً دستور ساخت پروتئین (که مصالح و ابزار بدن هستن) رو نمیدن. بلکه نقش این قسمتها معمولاً کنترل روشن و خاموش شدن ژنهاست. مثلاً مثل کلید برق که مشخص میکنه کی و کجا یه ژن فعال بشه. به اینا میگن regulatory regions یا مناطق تنظیمکننده.
حالا چرا این مهمه؟ چون یه تغییر کوچیک تو این قسمتهای رگولاتوری میتونه کلاً یه ویژگی مهم رو تو یه گونه دگرگون کنه! پس اینکه مثلاً شامپانزهها پشمالوئن و ما نه یا بعضی تفاوتهای دیگه، بیشتر به خاطر نحوه استفاده از همین دیانایه تا خود دیانای خام.
یه نکته باحال اینه که حتی تو خود شامپانزهها هم تفاوت ژنی تا ۹ درصد گزارش شده! پس فهمیدن شباهت یا تفاوت ژنتیکی خیلی پیچیدهتر از یه عدد سادهست.
درسته که آدما و شامپانزهها یه جعبه ابزار ژنتیکی تقریباً مشترک دارن، اما اینکه این ابزارها چطور و کِی استفاده میشن، باعث شده ما اینقد فرق کنیم. خلاصه، اگه دفعه بعد کسی گفت ما و شامپانزهها ۹۹ درصد ژن یکسان داریم، میتونی براش توضیح بدی که اصل ماجرا خیلی جالبتر و شگفتانگیزتر از یه عدد خشکه! 😉
منبع: +