تعامل انسان و هوش مصنوعی در تصمیم‌گیری‌های سازمانی

تعامل انسان و هوش مصنوعی در تصمیم‌گیری

هوش مصنوعی (AI) در حال دگرگون کردن تصمیم‌گیری‌های سازمانی است، اما تعامل انسان و هوش مصنوعی ضروری است. الگوریتم‌ها و داده‌ها به تنهایی کافی نیستند؛ قضاوت انسانی برای تفسیر شرایط، تعیین اهداف و در نظر گرفتن مسائل اخلاقی نقش کلیدی دارد. این مقاله به بررسی تعامل میان انسان و هوش مصنوعی در تصمیم‌گیری پرداخته و راهکارهایی برای رهبران ارائه می‌دهد تا با ترکیب نقاط قوت انسان و ماشین، سیستم‌های مؤثرتری ایجاد کنند.

ارزش بی‌بدیل قضاوت انسانی در عصر هوش مصنوعی

هوش مصنوعی (AI) به نیرویی متحول‌کننده تبدیل شده است. این فناوری، صنایع را تغییر می‌دهد و خوش‌بینی زیادی درباره‌ی توانایی آن برای دگرگون کردن فرآیندهای تصمیم‌گیری ایجاد کرده است. جذابیت هوش مصنوعی در توانایی آن در پردازش حجم عظیمی از داده‌ها، شناسایی الگوها و ارائه پیش‌بینی‌هایی فراتر از توانایی انسان است. با این حال، تصور اینکه هوش مصنوعی می‌تواند به طور کامل جایگزین تصمیم‌گیری انسانی شود، ساده‌انگاری خطرناکی است. تصمیمات شامل لایه‌هایی از ظرافت – ذهنیت، ملاحظات اخلاقی و تخیل – است که مختص انسان باقی می‌مانند.

این مقاله به چگونگی تکمیل هوش انسانی با هوش مصنوعی می‌پردازد. همچنین ابعاد متمایز تصمیم‌گیری را که ماشین‌ها قادر به تکرار آن نیستند، برجسته می‌کند. با بررسی مثال‌های واقعی و ارائه استراتژی‌های عملی، بر اهمیت سیستم‌های تصمیم‌گیری تحت هدایت انسان و با پشتیبانی هوش مصنوعی تأکید می‌کند.

چرا هوش مصنوعی به تنهایی کافی نیست؟

مفهوم «داده‌گرایی» – باوری که می‌گوید داده‌ها و الگوریتم‌ها به تنهایی می‌توانند حقیقت را کشف کنند و تصمیمات بهینه را هدایت کنند – اساساً ناقص است. هوش مصنوعی در جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل داده‌ها برتری دارد، اما تصمیم‌گیری واقعی شامل موارد زیر است:

  • تفسیر شرایط: تصمیمات از محیط خود جدا نیستند. شرایط، اهداف، محدودیت‌ها و فرصت‌ها را شکل می‌دهد، که ماشین‌ها به طور کامل نمی‌توانند درک کنند.
  • ذهنیت و ارزش‌ها: اهداف انسان ذاتاً ذهنی هستند و شامل ملاحظات اخلاقی، هنجارهای اجتماعی و عوامل عاطفی می‌شوند.
  • تخیل و تفکر خلاف واقع: ماشین‌ها به داده‌های گذشته متکی هستند، اما بسیاری از تصمیمات نیاز به تصور احتمالاتی دارند که هنوز وجود ندارند.

برای مثال، کداک و فوجی هر دو با ظهور عکاسی دیجیتال با داده‌های مشابهی روبرو شدند. با این وجود، تفسیرهای استراتژیک آن‌ها متفاوت بود. کداک به محصولات آنالوگ خود چسبید، در حالی که فوجی به سمت فناوری‌های دیجیتال و حتی لوازم آرایشی گسترش یافت و بقای خود را تضمین کرد. این تفاوت، نقش بی‌بدیل قضاوت انسانی در شکل‌دهی نتایج را برجسته می‌کند.

هشت بُعد تصمیم‌گیری فراتر از هوش مصنوعی

تصمیم‌گیری انسانی بسیار فراتر از تجزیه و تحلیل داده‌ها است. در زیر هشت بُعد حیاتی وجود دارد که در آنها قابلیت‌های انسانی می‌درخشند:

۱. تعریف هدف نهایی

هر تصمیمی در خدمت یک هدف انسانی است. برای مثال، یک خریدار خودرو ممکن است ایمنی فرزندان خود را در اولویت قرار دهد یا با یک خودرو لوکس، جایگاه اجتماعی خود را نشان دهد. کسب‌وکارها نیز اهدافی را از حداکثر کردن سود گرفته تا حفظ محیط زیست تعریف می‌کنند. ماشین‌ها نمی‌توانند این ارزش‌ها را تعریف کنند – فقط انسان‌ها می‌توانند.

۲. تعیین اهداف کوتاه‌مدت

دستیابی به اهداف بلندمدت اغلب نیازمند تعیین اهداف کوچک‌تر و قابل اجرا است. این اهداف شامل مبادلاتی هستند که منعکس‌کننده اولویت‌های شخصی یا سازمانی هستند. برای مثال، ایجاد تعادل بین رشد فروش کوتاه‌مدت و اعتبار برند بلندمدت، قضاوتی مختص انسان است.

۳. ترسیم قلمرو احتمالات

داده‌ها بینش‌هایی از گذشته ارائه می‌دهند، اما انسان‌ها در تصور احتمالات – آنچه می‌تواند اتفاق بیفتد و چگونه می‌توان بر آن تأثیر گذاشت – برتری دارند. برای مثال، بنیانگذاران Airbnb صاحبان خانه را در حال اجاره اتاق‌های اضافی خود تصور می‌کردند و صنعت مهمان‌نوازی را به شیوه‌ای که هیچ داده‌ای نمی‌توانست پیش‌بینی کند، متحول کردند.

۴. انتخاب منابع داده

همه داده‌ها به یک اندازه ارزش ندارند. انسان‌ها با انتخاب منابع معتبر و تکمیل معیارهای کمی با بینش‌های کیفی مانند تجربه کاربر یا نظرات مشتریان، ارتباط داده‌ها را تضمین می‌کنند.

۵. ایجاد اعتماد

ماشین‌ها نمی‌توانند اعتبار یا سوگیری‌های منابع داده را ارزیابی کنند. انسان‌ها برای شناسایی اطلاعات قابل اعتماد، که مهارتی حیاتی در عصر اطلاعات نادرست است، بصیرت می‌آورند.

۶. انتخاب الگوریتم‌های تصمیم‌گیری

هیچ الگوریتم واحدی به طور کلی برای همه مشکلات مناسب نیست. انسان‌ها تصمیم می‌گیرند که کدام چارچوب با اهداف آنها مطابقت دارد، چه بهینه‌سازی هزینه‌ها باشد یا اولویت‌بندی زیبایی در خرید خودرو.

۷. ارزیابی رقابت

تصمیمات تجاری مؤثر مستلزم پیش‌بینی اقدامات رقبا و متمایز کردن خود در بازار است. موفقیت اپل با آیفون نمونه‌ای از این است که چگونه درک طراحی، تجربه کاربر و ادغام اکوسیستم، مزایای رقابتی فراتر از مشخصات فنی ایجاد می‌کند.

۸. گنجاندن ملاحظات اخلاقی

هنجارهای اخلاقی به شدت بر تصمیمات تأثیر می‌گذارند. برای مثال، یک خریدار خودرو ممکن است با وجود هزینه‌های بالاتر، برای کاهش آسیب زیست‌محیطی، یک خودرو الکتریکی را انتخاب کند. ماشین‌ها فاقد استدلال اخلاقی لازم برای چنین مبادلاتی هستند.

ساخت سیستم‌های تحت هدایت انسان و با پشتیبانی هوش مصنوعی

برای استفاده از تمام پتانسیل هوش مصنوعی و همزمان حفظ نقاط قوت انسان، سازمان‌ها باید رویکردی ترکیبی برای تصمیم‌گیری اتخاذ کنند. در اینجا پنج الزام برای رهبران وجود دارد:

۱. رد داده‌گرایی ساده‌لوحانه

بپذیرید که تصمیم‌گیری چیزی بیش از داده‌ها و الگوریتم‌ها است. هوش مصنوعی را به عنوان بخشی از یک فرآیند جامع که شامل تفسیر و خلاقیت انسانی است، ادغام کنید.

۲. تشویق حل مسئله عملی

رهبران باید خود را در پدیده‌های دنیای واقعی غرق کنند تا شهود و مهارت‌های تفکر انتقادی خود را حفظ کنند. فلسفه «Genchi Genbutsu» تویوتا – تشویق مدیران به مشاهده فرآیندهای خط تولید از نزدیک – مثال خوبی است.

۳. آشکار کردن مهارت‌های ضمنی

سازمان‌ها می‌توانند کارمندان را برای تقویت شهود و تخیل از طریق موارد زیر آموزش دهند:

  • تأمل در مورد احساسات شهودی و سوگیری‌های شناختی مورد استفاده در تصمیمات.
  • زیر سوال بردن فرضیات و بررسی موارد غیرعادی برای پرورش خلاقیت.

۴. ایجاد یک محیط حمایتی

فرهنگ امنیت روانی به کارکنان اجازه می‌دهد تا دیدگاه‌های مختلف را بیان کنند و وضعیت موجود را به چالش بکشند – شرطی که برای شکوفایی قضاوت انسانی ضروری است.

۵. ساخت مدل‌های ترکیبی تصمیم‌گیری

وظایف را بین انسان‌ها و هوش مصنوعی تقسیم کنید:

  • از هوش مصنوعی برای تجزیه و تحلیل داده‌ها و وظایف بهینه‌سازی استفاده کنید.
  • قضاوت انسانی را برای حوزه‌هایی که نیاز به استدلال اخلاقی، تخیل و درک شرایط دارند، محفوظ نگه دارید.

نتفلیکس مثال خوبی از این تعامل ارائه می‌دهد. در حالی که بینش‌های مبتنی بر داده، تولید سریال Stranger Things را هدایت می‌کرد، شهود انسانی تصمیمات خلاقانه کلیدی مانند استخدام تهیه‌کنندگان بی‌تجربه و انتخاب بازیگران تازه‌کار را هدایت کرد، که منجر به یک پدیده فرهنگی شد.

مزیت انسان در تصمیم‌گیری

با ادامه پیشرفت توانایی‌های هوش مصنوعی، تمایل به تکیه صرف بر ماشین‌ها افزایش می‌یابد. با این حال، تصمیمات ذاتاً پیچیده هستند و نیازمند استدلال اخلاقی، تخیل و ارزش‌های شخصی هستند که فقط انسان‌ها دارای آن هستند. با اتخاذ رویکردی ترکیبی که از هوش انسان و ماشین بهره می‌برد، سازمان‌ها می‌توانند به نتایج دقیق‌تر و مؤثرتر دست یابند.

ظهور هوش مصنوعی تهدیدی برای تصمیم‌گیری انسانی نیست – فرصتی برای بهبود و ارتقای نقاط قوت منحصربه‌فرد انسانی ما است.

اگر به خواندن کامل این مطلب علاقه‌مندید، روی لینک مقابل کلیک کنید: harvard business review