خب بذار یه داستان برات تعریف کنم: فرض کن کلی استاد زبان تو دانشگاهها دارن هر روز با کلی دانشجو، انتظارات موسسات، کارای اداری و هزار و یک سختی دیگه سر و کله میزنن. واقعاً فشار روشونه! همهمون میدونیم که این فشارا اگه زیاد بشه، میتونه حال روانی آدمو حسابی به هم بریزه. حالا سوال اینجاست: چی باعث میشه این اساتید با وجود این همه استرس و سختی، حالشون خوب بمونه و با انرژی ادامه بدن؟
جواب این سوالو یه گروه پژوهشگر ترک توی یه تحقیق خیلی باحال پیدا کردن. اونا اومدن سراغ اساتید رشته آموزش زبان انگلیسی تو دانشگاههای ترکیه و بررسی کردن که چی باعث میشه این اساتید از نظر روانی حالشون خوب باشه، یا به قول خوشگلشون Psychological Well-Being (یعنی همون حس خوب و سلامت روانی). اونا دنبال نقش دو تا موضوع اصلی بودن: یکی Job Satisfaction یا همون رضایت شغلی (یعنی اینکه از شغلشون خوششون بیاد و بهش علاقه داشته باشن)، و یکی دیگه Resilience که تو فارسی بهش میگیم تابآوری یا انعطافپذیری، یعنی اینکه آدم بتونه تو شرایط سخت خم نشه و ادامه بده.
تحقیقشون چطوری بود؟ اومدن ۱۷۳ تا استاد آموزش زبان انگلیسی رو انتخاب کردن و بهشون سه نوع پرسشنامه معتبر (یه جور تست استاندارد و علمی برای سنجیدن موضوعای روانشناسی) دادن:
۱. پرسشنامه رضایت شغلی
۲. پرسشنامه تابآوری معلمان
۳. پرسشنامه سلامت روانی
بعد با حساب و کتاب و تحلیلهای آماری (اینا تو آمار بهش میگن Multiple Regression Analysis، یعنی بررسی اینکه چقدر یکی از این عوامل میتونه اون یکی رو پیشبینی کنه)، نتایج جالبی گرفتن.
نتیجه چی شد؟ معلوم شد هم رضایت شغلی و هم تابآوری به طور قابل توجهی میتونن حس خوب روانی اساتیدو پیشبینی کنن؛ یعنی هر چی یه استاد از کارش بیشتر راضی باشه یا قابلیت انعطافپذیری بیشتری داشته باشه، احتمالاً حال روحیش هم تو دانشگاه بهتره. اما یه نکتهی جالب اینه که تو این دوتا، رضایت شغلی تاثیر بیشتری داشت — یعنی رضایت شغلی مثل یه جور موتور محرکه برای حال خوب این اساتید.
یه نکته دیگه هم پیدا کردن: تابآوری میتونه نقش واسطه رو بازی کنه بین رضایت شغلی و سلامت روان. یعنی چی؟ یعنی اگه یه نفر از کارش راضیه، علاوه بر خودش، باعث میشه تابآوریش هم بیشتر بشه و اینطوری تأثیر رضایت شغلی روی حال خوبش دوتا میشه!
حالا این نتایج برای دانشگاهها خیلی مهمه. چون نشون میده اگه مسوولای دانشگاه دلشون میخواد اساتیدشون سالم و با انگیزه بمونن (که قطعاً دوست دارن، چون اینطوری آموزش هم بهتر میشه)، باید حواسشون به سیاستهایی باشه که:
- به اساتید آزادی عمل بیشتری بدن (این آزادی عمل همون Autonomy هست؛ یعنی بتونی خودت درباره روش تدریس و مدیریت کار تصمیم بگیری)
- امکان رشد و یادگیری حرفهای فراهم کنن
- و مهمتر از همه حمایت روحی و روانی لازم رو براشون بذارن
در کل، این تحقیق یه تلنگر جدیه برای موسسات آموزش عالی، که فقط به کلاس و تحقیق و مقاله اکتفا نکنن و بیشتر حواسشون به حال خوب اساتید باشه – چون بدون حال خوب، آموزش باکیفیت هم بیمعنی میشه!
پس اگر استاد یا دانشجوی آموزش زبان تو دانشگاه هستی یا حتی مدیر آموزشی هستی، یادت باشه که رضایت از کار و ظرفیت عبور از چالشها، دو تا کلید بزرگ برای حفظ انرژی و آرامش توی دنیای آموزشی پرتلاطمه.
منبع: +