داستان امروز مربوط به یه مجسمه عجیب و باحال از ۵۰۰۰ سال پیش، توی جنوب غرب ایران امروزیه. اسمش رو گذاشتن “گاو زانوزده”؛ یه مجسمه کوچیک نقرهای که واقعاً داستان جالبی پشتش داره و کلی سوال بیجواب براش باقی مونده!
اول، بذارید یه تصویر ازش داشته باشیم: این مجسمه تقریباً ۱۶ سانتیمتر قد داره (یعنی حدود یک کف دست)، از ۹۸/۵ درصد نقره خالص ساخته شده (خودت فکر کن، چقدر تمیز کار کردن!) و الان توی نگهداری موزه متروپولیتن نیویورک هست. داخلش رو که نگاه کردن، پنج تا سنگریزه آهکی پیدا کردن؛ احتمالاً هنرمند اون موقع گذاشته که مجسمه تکون بخوره و صدا بده، یعنی یه جور ساز یا اشیاء مراسمی هم بوده.
این مجسمه ترکیبی رو یک نفر از فرهنگ “پروتو ایلامی” ساخته. پروتو ایلامی یعنی اولین تمدن بزرگ ایران که حدود ۳۱۰۰ تا ۲۹۰۰ قبل از میلاد توی جنوب غرب کشور بودن و اختراعات باحالی داشتن، مثلاً سیلندر سیلها (یا همون مهر استوانهای: مُهرهایی که رویشون نقش میزدن و اونموقع کار اداری باش انجام میدادن) رو اونها درست کردن. اغلب توی این مهرها، حیوانات رو در حالتهای انسانی نشون میدادن؛ مثلاً حیواناتی که لباس دارن یا کارهای آدمها رو میکنن. این گاو زانوزده هم از همین سبک الهام گرفته شده: یک موجود نیمهانسان، نیمهحیوان.
توضیح ظاهریش اینطوریه که: سر یه گاو با شاخهای خمیده روی شونههایی شبیه انسان نشسته. یه ردا یا لباس تزئینی به تنشه، پاهاش تو حالت زانو زده (یعنی نشسته)، دستهاش انسانیه اما انتهاش سم داره و یه ظرف دستهدار رو گرفته (ظرف آبریز، احتمالاً برای ریختن مایعی توی مراسم). جالبه که پایین مجسمه صاف نیست؛ یعنی اصلاً نمیتونسته رو سطح سفت بایسته. شاید برای همین بود که اعتقاد دارن مجسمه رو جاسازی میکردن یا جاش خاص بوده.
وقتی یه محافظ-مرمتگر موزه تو دهه ۷۰ میلادی به اسم کیت لِفرتز داخلو بررسی کرد، اون پنج تا سنگریزه آهکی و همینطور رشتههایی از نخ حیوونی پیدا کرد که بهش چسبیده بودن؛ نشون میده یه جور مراسمی یا کارکرد آیینی داشته. بعضیا حتی میگن احتمالاً این مجسمه یه “foundation figurine” بوده؛ یعنی چی؟ یعنی توی ساخت معبدها میرفتن این مجسمهها رو زیر زمین دفن میکردن تا زمین مقدس بشه. اینجور نمادها اصلاً قرار نبوده مردم ببیننشون!
ادامهی داستان رو با یک سوال پیش میبرن: واقعاً هدف این کار چی بوده؟ راستش رو بخواین، هیچکس دقیق نمیدونه. ولی همین جنس خاص، طراحی نیمهانسان-نیمهحیوان (که بهش “hybrid creature” میگن، یعنی موجود ترکیبی)، صدا دادن با سنگریزه و پارچهی چسبیده، همه نشون میدن بیشتر از اینکه جنبه تزئینی ساده داشته باشه، یه ابزار نمادین و رازآلود برای مراسم و آیینهای اون موقع بوده.
بد نیست بدونی منطقه ایلام باستان یکی از مراکز مهم تمدنهای اولیه توی خاور نزدیک (Near East) بوده. فرهنگ پروتوایلامیها یه جورهایی همدوره با سومریها و بینالنهرین (Mesopotamia: ناحیهای که بین دو رود دجله و فرات قرار داشته) بودن. این مجسمه هم احتمالاً از همین جریان فرهنگی-هنری الهام گرفته و موجودی ساخته شده که واقعاً واقعیت و خیال رو با هم قاطی کرده!
در پایان، یادت نره کلی آثار باستانی عجیب و غریب دیگه هم پیدا شده؛ مثلاً آویز زنبور طلایی مالیا (یک جواهر ۳۸۰۰ ساله)، مجسمه معروف پازوزو (یه خدا/شیطان بینالنهرینی که حتی الهامبخش فیلم جنگیر شد!)، یا دیسک سابو (یه جسم مرموز ۵۰۰۰ ساله مصری که شبیه قالپاق امروزیه!).
پس دفعه بعدی که یک مجسمه کوچیک عجیب دیدی، شاید داره یه راز بزرگ آیینی یا داستان جالبی از هزاران سال پیش رو در خودش نگه میداره! 😉
منبع: +