خب بیا یه ذره خودمونی راجع به یه تحقیق جالب که روی دانشجوهای پزشکی چین انجام شده حرف بزنیم. موضوعش اینه که چطوری میزان درگیر بودن تو درس (یعنی اینکه چقدر واقعا با عشق و حال و جدیت درس میخونن) و انگیزه پیشرفت (Achievement Motivation یعنی هیجان و تمایل به بهتر شدن و موفقیت تو کارها) نفر به نفر فرق داره، و این دوتا رو چیزهایی مثل حس تعهد شغلی یا همون Career Calling – یعنی اینکه آدم حس کنه واقعا برای پزشکی ساخته شده و داره مسیر درستی رو میره! – چه شکلی تغییر میدن.
چه جوری بررسی کردن؟
محققای چینی اومدن یه روشی به اسم تحلیلی پروفایل نهفته (Latent Profile Analysis یعنی پیدا کردن دستهبندیهای مخفی توی رفتار یا ویژگیهای افراد) استفاده کردن و تقریباً ۱۹۳۰ نفر از ورودیهای سال اول و سوم یه کالج پزشکی تو استان آنهویی چین رو حسابی پرسوجو کردن. از ابزارهایی به اسم مقیاس درگیری در یادگیری و مقیاس انگیزش پیشرفت و همینطور یه مقیاس برای احساس تعهد شغلی استفاده کردن. یعنی یه جور آزمون یا پرسشنامه بودن که بسنجن هر کسی چقدر با درس حال میکنه و چقدر به پزشکی علاقه جدی داره.
نتیجهها چی شد؟
بذار خلاصه و رو راست توضیح بدم:
۱. هر چی انگیزه پیشرفت دانشجوها بیشتر باشه و قویتر حس کنن پزشکی رسالتشونه (همون Career Calling)، معمولاً بیشتر هم سرکلاس و تو درس فعالن. یعنی این دوتا با درگیری در یادگیری رابطه خیلی مثبتی داشتن.
۲. جالب اینه که دانشجوها رو از نظر این ویژگیها به پنج گروه تقسیم کردن که اسماشونم بامزهست:
- Avoidant learners (دانشجوهای “فراری”! یعنی اونایی که هی سعی میکنن از زیر درس در برن)
- Negative learners (دانشجوهای “منفیباز” که حال و حوصله ندارن، یه جورایی همیشه غر میزنن)
- Positive learners (دانشجوهای “مثبت و فعال” که هم انگیزه دارن، هم تعهد)
- Enjoyable learners (دانشجوهای “لذتبَر”! یعنی معمولاً از درس خوندن حال میکنن، ولی شاید اونقدرا دنبال موفقیت و پیشرفت خاصی نباشن)
- Excessive learners (دانشجوهای “بیشفعال” که دیگه خیلی شدت میگیرن، گاهی شاید بیش از حد درس بخونن)
دردش اینه که بیشتر بچهها افتادن تو دوتا دسته اول، یعنی یا از درس و دانشگاه فرارین یا با حس منفی و بیحسی میان سراغش.
۳. حالا چرا اینطوری شده؟ چیزی که بیشترین تاثیر رو داره “حس رسالت شغلی” یا همون Career Calling بود. هر چی کسی بیشتر باور کنه که این شغل واسش معنیداره و قراره واقعا کاری مهم انجام بده، انگیزه و درگیریش تو درس هم بالاتر میره. دانشجوهای “مثبت و فعال” این حس رو از همه بیشتر داشتن، بعدش “بیشفعال”ها و بعد “لذتبَر”ها. “فراری”ها و مخصوصاً “منفیبازها” کمترین حس رو داشتن.
خلاصه داستان
پس اگه دانشگاه و خود دانشجوها بخوان این وضعیت رو بهتر کنن، باید سعی کنن انگیزه پیشرفت رو تقویت کنن و کاری کنن بچهها واقعاً حس کنن پزشک بودن برای خودشون رسالت و هدف مهمیه. اینطوری احتمالاً دستهبندیهای “فراری” و “منفیباز” کمتر میشن و جو دانشگاه جذابتر میشه.
در کل این تحقیق نشون داد که آدمها تو پزشکی هم مثل هر رشته دیگه، تیپهای متنوعی دارن و نقطه قوت اصلی هم بالا بردن انگیزه درونی و علاقه به مسیر شغلیه. اگه این باشه، بقیه داستان خودش درست میشه!
منبع: +