بیاید یک راست بریم سر اصل مطلب: خیلی از دانشجوهایی که وضع مالی خوبی ندارن، با سختیهای زیادی توی دانشگاه مواجه میشن و همین باعث میشه رسیدن به نمرههای خوب براشون چالشبرانگیز بشه. اما سوال اصلی اینه که اصلاً چه جوری این فقر روی درس خوندن تاثیر میزاره؟ و نقش انگیزه توی این ماجرا چیه؟
یه تحقیق جالب توی چین انجام دادن، اومدن ۳۱۶ تا دانشجو از سه دانشگاه دولتی توی شرق چین رو شش ماه زیر نظر گرفتن و کلی داده جمع کردن. این دانشجوها همشون کمدرآمد بودن. محققها انواع مختلف انگیزه (درونی، بیرونی و بیانگیزگی)، روشهایی که برای درس خوندن استفاده میکنن، استرسی که حس میکنن و معدل (یا همون GPA که یعنی میانگین کل نمرهها) رو بررسی کردن.
حالا بگذارین یه توضیح کوچیک بدم: انگیزه درونی یعنی از ته دل و واسه دل خودت بخوای یه چیزی رو یاد بگیری – مثلاً از یادگیری واقعاً لذت ببری. انگیزه بیرونی یعنی بهخاطر بیرون – مثلاً فقط برای نمره گرفتن، یا اینکه دیگران بهت آفرین بگن، درس بخونی. بیانگیزگی هم یعنی کلاً انگیزهای برای یاد گرفتن نداری و حس و حالش نیست.
طبق مدلهای آماری که اسمشون “مدلیابی معادلات ساختاری” هست (که یه مدل پیشرفته آماریه برای بررسی رابطه پیچیده بین چندتا متغیر)، محققها دیدن که این انگیزهها چقدر معدل دانشجوها رو عوض میکنن. جالب اینکه مدل پیشنهادی اونها میتونه حدود ۶۴ درصد تفاوت توی معدل رو توضیح بده – یعنی خیلی از نوسانای معدل دانشجوها رو میشه با نگاه کردن به همین عوامل پیشبینی کرد.
نتایج نشون دادن که انگیزه درونی خیلی تاثیر مثبت روی معدل داره؛ هم مستقیم (یعنی خود انگیزهی درونی معدل رو میبره بالا) و هم غیرمستقیم (یعنی باعث میشه بچهها از روشهای بهتر و مؤثرتری برای یادگیری استفاده کنن و استرسشون کمتر بشه).
انگیزه بیرونی چی؟ این یکی بیشتر به صورت غیرمستقیم عمل میکنه. یعنی بچههایی که انگیزه بیرونی قوی داشتن، بیشتر سراغ استراتژیهای درست و حسابی برای درس خوندن میرفتن و همین کمکشون میکرد معدلشون بهتر بشه. استراتژی یادگیری اینجا یعنی کلکهایی که برای بهتر و هوشمندانهتر خوندن درس به کار میبری، مثل خلاصهبرداری، مرور فعال، یا حتی برنامهریزی درست برای درسها.
اما بیانگیزگی بدترین حالت بود. کسایی که انگیزهشون ته کشیده بود، معمولاً کمتر از این استراتژیها استفاده میکردن و استرسشون هم بالا میرفت، و همین باعث میشد معدلشون حسابی پایین بیاد.
در کل این تحقیق نشون میده کیفیت انگیزه – یعنی اینکه برای چی و چطور میخوای درس بخونی – حسابی رو نمرهها تاثیر داره، اونم از طریق اینکه چقدر بلد باشی خودت رو مدیریت کنی و چطور با استرس کمتری سر و کله بزنی.
پس اگه به فکر کمک به دانشجوهای کمدرآمد هستیم، باید اول سراغ انگیزه درونیشون بریم، کمک کنیم این مهارتهای یادگیری رو تقویت کنن (مثلاً تکنیکهای شناختی – یعنی راههای بهتر فکر کردن و حل مسئله – رو یاد بگیرن)، و البته استرسشون رو هم با روشهای سالم کاهش بدن. اینطوری احتمال موفقیت هر کسی – حتی اگه شرایط مالی سختی داشته باشه – خیلی بالاتر میره.
خلاصه کلام: انگیزهی درست، روشهای هوشمندانه برای درس خوندن و کم کردن استرس میتونن فاصله نابرابری توی موفقیت تحصیلی رو تا حد زیادی کمتر کنن، حتی برای بچههایی که از لحاظ مالی دستشون بستهست!
منبع: +