تجربه های سخت زندگی، خودآزاری و اهمیت حمایت اجتماعی بین دانشجوهای بی‌پشتوانه

اگه تا حالا شنیدین بعضی از دانشجوها موقع فشار و سختی دست به کاری مثل خودآزاری میزنن و براتون سوال شده این موضوع چطور به اتفاقات زندگی و شرایط اطرافشون برمی‌گرده، این مقاله دقیقاً همینو بررسی کرده؛ اونم بین دانشجوهای چینی که بچه‌های خانواده‌های «بی‌پشتوانه» هستن. منظور از بچه‌های بی‌پشتوانه کسایی‌ان که مثلاً والدین‌شون مدت طولانی پیششون نبودن یا بخاطر شرایط کاری و مهاجرت ازشون دور بودن.

حالا بریم سراغ اصل ماجرا: توی این تحقیق کلی دانشجو (در مجموع ۷۵۷۷ نفر!) پرسشنامه‌هایی رو پُر کردن تا از تجربه‌های سخت یا ضربه‌های روحی (به اینا “life events” یا اتفاقات زندگی می‌گن یعنی هر داستانی که استرس‌زا باشه) اطلاعات بدست بیارن.

برای اینکه همه چیز دقیق باشه، از ابزارهای علمی استفاده کردن: یکی‌شون Adolescent Self-Rating Life Events Checklist (ASLEC) بود که یه چک لیست برای سنجش اتفاقات سخت زندگیه؛ یکی دیگه ۸ تا سؤال از Community Assessment of Psychic Experiences (CAPE) واسه بررسی نشانه‌های روانی شبه‌روان‌پریشی (PLEs) مطرح شد—این اصطلاح یعنی تجربه‌هایی که آدم حس می‌کنه یه کم «غیرعادی» یا شبیه روان‌پریشی میشه، مثل توهم یا افکار عجیب، اما نه تا حدِ بیماری کامل! ابزار بعدی Perceived Social Support Scale (PSSS) بود که معلوم کنه کی چقدر حس پشتیبانی و دوستی و حمایت اطرافش داره؛ و آخرین ابزار Deliberate Self-Harm Inventory (DSHI)بود برای اینکه رفتارهایی مثل خودآزاری رو شناسایی کنن.

از بین پرسشنامه‌ها، ۵۷۵۴ تاش معتبر از آب دراومد. از این جمع، ۲۷۷۲ نفرشون جز دسته دانشجوهای بی‌پشتوانه بودن.

نتیجه چی شد؟
۱. این گروه (دانشجوهای بی‌پشتوانه) بیشتر از بقیه سراغ خودآزاری میرن؛ تو این تحقیق، ۱۱/۵۱٪شون تجربه‌شو داشتن، در حالی که این عدد برای باقی دانشجوها ۹/۶۶٪ بود.
۲. نقش PLEs (همون تجربه‌های شبه‌روان‌پریشی که بالاتر گفتم) خیلی جالبه: اینطور فهمیدن که وقتی اتفاقای سخت تو زندگی بچه‌های بی‌پشتوانه می‌افته، اونا بیشتر احتمال داره این تجربه‌های عجیب رو داشته باشن و همین خودش واسطه‌ای میشه برای اینکه بیشتر سراغ خودآزاری برن. یعنی مشکل فقط مستقیماً فشار زندگی نیست؛ این وسط اثرات روانی هم مثل یه پل عمل میکنه.
۳. قسمت مهم ماجرا: حمایت اجتماعی (یعنی اون حس پشتیبانی که از دوستا، خانواده یا حتی جامعه می‌گیریم) می‌تونه همه‌ی این چرخه رو ضعیف کنه! یعنی اگه دانشجو با وجود تجربه‌های سخت، احساس کنه دور و برش آدم‌هایی رو داره که کمکش می‌کنن و تنها نیست، هم اون تجربه‌های عجیب روانی کمتر سراغش میان، هم احتمال اینکه دست به خودآزاری بزنه پایین میاد.

در کل، این تحقیق داره میگه که زندگی بچه‌هایی که تو خونه، شهر یا کنار خانواده شون بزرگ نشدن، واقعاً چالش‌زا بوده و می‌تونه باعث دردسرهای روانی و حتی خودآزاری بشه. اما حمایت اجتماعی، مثل پادزهر عمل می‌کنه و میشه با کمک و توجه واقعی، خیلی چیزها رو بهتر کرد. پس اگه کسی اطرافتون هست که فکر می‌کنین شرایط مشابه‌ای داره، بدونین حمایت کردن واقعی مهم‌تر از چیزیه که فکرشو می‌کنین!

منبع: +