چرا حمایت اجتماعی و مقاومت روانی تو جوونای امروزی اینقدر مهمه؟ (یه تحقیق طولانی و باحال!)

خب بذار از اول شروع کنیم! اگه بین ۱۸ تا ۲۹ سالتی، رسماً تو یه دوره خاص از زندگی به اسم «بزرگسالی نو ظهور» یا همون Emerging Adulthood (اسم قلمبده سلمبده‌ش همینه! یعنی اون دوره‌ای که دیگه نوجوان نیستی اما هنوزم کامل وارد دنیای بزرگسالا نشدی)، داری زندگی می‌کنی. این دوره کلی تغییرات مهم روانی و اجتماعی توش اتفاق می‌افته؛ همه چی در حال جابجاییه: شغل، رابطه‌ها، شخصیت و کلی چیز دیگه.

حالا نکته مهم اینه که تو این دوره، دوتا چیز خیلی تاثیر می‌ذاره روی اینکه چقدر از زندگیت راضی باشی و حال روانیت خوب باشه: یکی «حمایت اجتماعی» (یعنی اینکه دوست و خانواده و اطرافیانت هواتو دارن، کنارتن و کمکت می‌کنن) و یکی هم «مقاومت روانی» یا «تاب‌آوری» (Psychological resilience یعنی اون قدرت و انرژی ذهنی که باعث میشه از پس سختی‌ها بر بیای و زود کم نیاری).

تا حالا می‌دونستن این دوتا با حال خوب و رضایت از زندگی بچه‌ها ارتباط دارن؛ ولی یه سؤال اینجا بوده: این رابطه تو طول زمان هم همین مدلی می‌مونه؟ یا مثلاً فرق خاصی بین دخترها و پسرهاش هست؟ خیلی بهش دقیق نگاه نکرده بودن.

بخاطر همین، یه تیم تحقیقاتی بَساط رو جمع کرد و روی ۵۶۶ نفر از جوونای ۱۸ تا ۲۹ سال (تقریباً نصف نصف دختر و پسر: ۵۰.۷٪ دختر و ۴۹.۳٪ پسر)، یه تحقیق سه مرحله‌ای طی یه سال انجام داد. یعنی سه تا موج سؤال‌پرسیدن: بار اول (T1)، شش ماه بعد (T2)، و بعد دوباره شش ماه بعدش (T3). می‌خواستن ببینن واقعاً حمایت اجتماعی و مقاومت روانی چطوری رو رضایت از زندگی تاثیر می‌ذارن و اصلاً بین دخترها و پسرها فرق داره یا نه.

روش علمی‌شون این بود که از «مدل‌یابی معادلات ساختاری» یا SEM استفاده کردن. این یعنی چی؟ یعنی با یه روش آماری پیچیده بررسی می‌کنن که کدوم عامل‌ها چطور (مستقیم یا غیرمستقیم) روی همدیگه اثر می‌ذارن. مثلاً ببینن حمایت اجتماعی مستقیم رو رضایت از زندگی تأثیر داره یا رابطه بلندتر و غیرمستقیم مثلاً با واسطه‌ی مقاومت روانی اتفاق می‌افته؟ بعدشم با یه مدل چندگروهی (Multi-group SEM) و یه آزمون آماری به اسم chi-square difference، تفاوت پسر و دخترا رو هم بررسی کردن.

چی کشف کردن؟

  • بچه‌هایی که تو مرحله اول، حمایت اجتماعی بیشتری داشتن، شش ماه و یه سال بعدش هم رضایتشون از زندگی بیشتر بوده (ضریب β برابر ۰.۲۲ – یعنی هرچی حمایت اجتماعی بالاتر، رضایت بعداً هم بیشتر. این ضریب نشون‌دهنده شدت رابطه‌ست).
  • مقاومت روانی هم یه نقش پل ارتباطی داره (یعنی حمایت اجتماعی باعث افزایش مقاومت روانی میشه و اون هم باعث رضایت بالاتر از زندگی میشه. بهش می‌گن «اثر غیرمستقیم» که تو اینجا β = ۰.۲۵ بوده!). پس اگه آدمای دور و برت پشتتن، نه تنها خوشحال‌تری، بلکه مقاوم‌تر هم می‌شی و این مقاومتت خودش دوباره بهت حال خوب می‌ده.

حالا قضیه جالب‌تر که میشه اینه که تفاوت جنسیتی هم پیدا کردن (یعنی اثر این ارتباطات رو برای دخترها و پسرها جدا بررسی کردن). نتیجه‌ش: برای دخترا، مسیر بین حمایت اجتماعی و مقاومت روانی قوی‌تر بود! به زبون ساده، به نظر میاد دخترا بیشتر از پسرها، اگه حمایت بشن، قوی‌تر می‌شن و بهتر حالشون خوب می‌مونه (Δχ2 = ۱۶.۲۷ که خب این خودش نشون میده تفاوت معنی‌داری وجود داره).

خلاصه‌ی کلام:

  • حمایت اجتماعی اثر مثبت همیشگی داره؛ هم مستقیم، هم با واسطه‌ی اینکه مقاومت روانی رو زیاد می‌کنه.
  • این مسیر برای دخترا قوی‌تره و بهتر جواب می‌ده.
  • پس اگه برنامه‌ریزی یا خدمات روانی برای جوون‌ها طراحی می‌شه، باید به تفاوت هرکس و جنسیتش تو استفاده از حمایت و نحوه‌ی کنار اومدن با فشارها هم دقت کرد. اگه ببینیم هرکسی چطور از کمک بقیه استفاده می‌کنه و چجوری مقاومتش رو می‌سازه، می‌تونیم خدمات بهتری بهش ارائه بدیم.

در آخر، محقق‌ها گفتن که این نتایج ممکنه تو فرهنگ‌ها و جمعیت‌های مختلف فرق کنه. پس پیشنهاد دادن تحقیقات بیشتری واسه بررسی این قضیه تو محیط‌های فرهنگی مختلف انجام شه تا بدونیم مدل‌های روانی دقیق‌تر و کارآمدتری بسازیم و به جوونای بیشتری کمک کنیم.

نتیجه؟ اگه دلت می‌خواد حال بهتری داشته باشی، دور و بری‌های خوب پیدا کن و اگه کسی دنبال کمک اومد، دریغ نکن. چون همین حمایتای کوچیک، هم خودت رو مقاوم‌تر و راضی‌تر می‌کنه و هم اطرافیانت رو!

منبع: +