زمان یا طبیعت؟ رابطه استرس‌های کاری با حال و آینده کارمون!

Fall Back

اگه تا حالا سر کار براتون پیش اومده باشه که با خودتون فکر کنین ” این استرسا کی تموم میشه یا اصلاً چه تاثیری رو کارم گذاشته؟” پس این مقاله دقیقاً می‌تونه براتون جالب باشه! قرار تو این مطلب خیلی خودمونی از یه تحقیق بگیم که رفته سراغ اینکه نقش زمان رو استرس‌هایی که سر کار داریم و تاثیرش روی کارمون دقیق‌تر بررسی کنه.

خب اول بذارید یه توضیح بدم! معمولاً تا حرف استرس سر کار میاد، همه فکر می‌کنن فوری معلوم میشه که چه بلایی سرمون میاد. ولی یه واقعیت اینه که تاثیر استرس‌ها خیلی وابسته به گذشت زمانه و این مسئله همیشه اونقدر که باید جدی گرفته نشده! پژوهشا بیشتر میرن سراغ اینکه “کدوم استرس رو داریم؟” ولی اینکه” زمان چطور این رابطه رو دگرگون می‌کنه؟ ” کمتر بررسی شده بود. توی این تحقیق اومدن دقیقاً همین رو زیر ذره‌بین گذاشتن.

حالا یه کم از جزییات بگم: این پژوهش توی یه بازه زمانی یک ساله با ۱۰ بار جمع‌آوری داده از ۱۰۱ نفر کارمند تمام‌وقت انجام شده. یعنی هر چند وقت یه بار ازشون درباره شرایط کاریشون، استرس‌ها و حال و روز کاری‌شون پرسیدن و اطلاعات جمع کردن.

توی این تحقیق رفتن سراغ چند جور استرسِ خاص توی محیط کار:

  • Role conflict یعنی وقتی توی کارمون انتظارات متناقض داری و نمی‌دونی دقیقاً باید چی رو انجام بدی.
  • Role ambiguity یعنی وقتی شرح وظایفت گنگه و نمی‌دونی باید دقیقاً چه کاری رو و چجوری انجام بدی.
  • Role overload هم یعنی حجم کار خیلی بیش‌تر از اون چیزیه که تو وقت و انرژی‌ش رو داری.
  • اما یه موضوع باحال‌تر هم بررسی کردن به اسم illegitimate tasks که یعنی کارهایی که انجام دادنشون رو شغل تو حساب نمی‌کنه، یا حس می‌کنی اصلاً وظیفه تو نیست ولی بهت تحمیل میشن!

حالا این استرسا رو با دو تا موضوع مهم مقایسه کردن:

  • Work engagement یعنی همون انگیزه و درگیر بودن با کار (حس خوب و ارتباط داشتن با کارمون).
  • Turnover intention یعنی فکرِ رفتن و ترک شغل، اصلاً آدم کِی به اینجا می‌رسه که دیگه می‌خواد بزنه بیرون.

آنالیز داده‌هاشون هم با یه روش پیچیده به اسم Continuous time structural equation modeling انجام شد؛ یعنی یه مدل آماری که کمک می‌کنه بفهمیم تاثیرات استرس سر کار چه زمانی شروع میشه و چه طور توی زمان تغیبر می‌کنه یا اصلاً کِی اثرش فراموش میشه.

حالا نتیجه‌های جذابش:

  • فهمیدن وقتی یه مدت از استرسا بگذره (مثلاً حدود ۲ ماه برای روحیه و انگیزه کاری)، دیگه اینکه فاصله زمانی داده‌گیری چقدر باشه تغییر قابل توجهی تو نتیجه نداره و اثر استرس کم‌رنگ‌تر میشه.
  • کلاً الگوهای تاثیر استرس روی نتایج کاری توی طول زمان تقریباً شبیه بودن ولی شدت تأثیر بسته به نوع استرس فرق می‌کرد.
  • نکته مهم این بود: “ابهام نقش” (role ambiguity) و “حجم کار زیاد” (role overload) تاثیر منفی واضحی روی انگیزه کار داشتن گذاشتن… یعنی انگیزه کار کردن باهاشون اُفت می‌کرد، ولی کارای بی‌ربط و بی‌معنی (illegitimate tasks) تاثیر منفی آن‌چنانی روی انگیزه نداشتن.
  • در مقابل، انجام دادن کارهای بی‌ربط (illegitimate tasks) باعث میشه بیشتر به رفتن از محل کار فکر کنیم؛ اما تضاد نقش یا همون گنگی وظیفه (role conflict, role ambiguity) این تاثیر رو توی ترک شغل نشون ندادن.

در آخر، این مطالعه یه پیام مهم واسه همه ما و حتی کارفرماها داشت: اینکه فقط گذر زمان یا طول مدت استرس نمی‌تونه همه تفاوت‌های تاثیر استرس رو روی کارمون توضیح بده. یعنی باید به خودِ نوع استرس و اینکه چجور با نتیجه کاری ما جفت شده هم حتما توجه کرد.

خلاصه که… دفعه بعدی که حس کردین سر کار به خاطر مبهم بودن وظایف یا کارهای پرت مربوط سرخورده شدین یا حتی فقط انگیزه کار ندارین، بدونین تاثیر این استرسا هم با گذر زمان تغییر میکنه و جنسش هم خیلی مهمه؛ پس بهتره بیشتر از قبل بشناسیمشون تا بتونیم بهتر از پسشون بربیایم!

منبع: +