اگه یه کم به بحثای جدید دنیای پزشکی و شبکههای اجتماعی دقت کرده باشین، حتماً دیدین که دانشکدههای پزشکی هم کمکم دارن به سراغ حرف زدن دربارهی “عدالت اجتماعی” میان. یعنی همون بحثهای مربوط به اینکه چطور میشه زندگی رو برای گروههای مختلف جامعه، مخصوصاً افرادی که همیشه کمتر دیده شدن یا تبعیض دیدن، بهتر کرد.
حالا این وسط یه چیزی هست به اسم critical consciousness (CC) که مفهومش خیلی جالبه و دوست دارم ساده بهت بگم. CC یعنی اینکه آدمها یه جور آگاهی ویژه نسبت به نابرابریهای اجتماعی و قدرتهایی که توی جامعه وجود داره پیدا کنن و بعدش سعی کنن خودشون هم یه حرکتی برای بهبود اوضاع انجام بدن؛ انگار آگاهانه میرن سراغ تغییر دادن اوضاع، نه اینکه فقط تماشا کنن یا فقط بحث کنن!
چنتا محقق اومدن بررسی کنن که دانشکدههای پزشکی کانادا چطور دارن توی توییتر سابق (که الان اسمش X شده) درباره عدالت اجتماعی و CC پست میذارن و اصلاً چقدر این موضوع رو جدی گرفتن. کاری که کردن این بود که همه توییتهای دانشکدههای پزشکی کانادا از تاریخ ۲۲ مارس تا ۲۲ ژوئن ۲۰۲۳ رو برداشتن و بررسی کردن – یعنی حدوداً ۳۴۴۲ تا توییت. بعدش این توییتها رو کدگذاری کردن (یعنی تقسیمبندی و برچسبگذاری که بفهمن دقیقاً چی دارن میگن).
نتیجه چی شد؟ فقط ۵۵۴ تا از این توییتها (تقریباً ۱۶٪ کل توییتها) واقعاً درباره CC و عدالت اجتماعی بودن! یعنی هنوزم خیلی کمه نسبت به اینکه چقدر مهمه این موضوع. جالبتر اینکه بیشترین توییتهای مرتبط با CC درباره توانمندسازی گروههای محروم (Empowerment of Marginalized Populations) بوده – یعنی پستهایی که مثلاً موفقیت یا فعالیت گروههایی که همیشه کمتر دیده شدن رو پررنگ نشون میدن. تعداد این نوع توییتها ۲۸۶ تا بود. اما مسائلی مثل Intersectionality (یعنی برشهای مختلف تبعیض و چطور یه نفر ممکنه از چند جهت مختلف دچار تبعیض بشه)، خیلی کم بهش اشاره شده بود – فقط ۲۰ تا توییت!
از نظر نوع زبان و رویکردشون هم، محققها فهمیدن که معمولاً توییتها سعی کردن آدمهایی که شایسته عدالت هستن رو با کلمات مثبت نشون بدن، مثلاً از واژههایی مثل “تبریک گفتن” یا “شناختن” زیاد استفاده کردن. این یعنی بیشتر دوست داشتن حال ملت خوب بشه و دیده بشن، ولی کمتر پیش اومده که بیارن خودِ دانشگاه یا نهاد رو به عنوان یه عامل موثر توی این نابرابریها زیر سوال ببرن.
در کل، چیزی که پیدا شد اینه که دانشکدههای پزشکی دوست دارن هوای گروههای کم دیده شده رو داشته باشن و تو فضای مجازی درباره شون آگاهی بدن، اما هنوز اون قدم بزرگ رو که بخوان خود دانشگاه و ساختارها رو نقد کنن و درباره ضعفها و نقش خودشون توی ایجاد یا ادامه نابرابریها صحبت کنن، خیلی برنمیدارن. این هم یه جور فرصت سوختهست، چون میتونستن از این طریق، رابطهشون با مردم رو قویتر کنن و گفتوگوهای جدیتر و موثرتری راه بندازن تا واقعاً اعتمادسازی بشه – نه فقط صرفاً خبری پست کنن که بگن ما خوبیم.
خلاصه، داستان اینه که دانشکدههای پزشکی دارن از شبکههای اجتماعی برای آگاهسازی استفاده میکنن، اما هنوز باید یاد بگیرن چطوری خودشون و ساختارهاشون رو هم نقد کنن و وارد سطح جدیتری از بحث عدالت اجتماعی بشن! به خصوص توی فضایی که همه آنلاینن و حرف زدن درباره این مسایل تاثیرگذاری بیشتری داره.
منبع: +