اگه بهت بگم وسط یه شهر تو دانمارک، موقع یه حفاری معمولی واسه ساختوساز، ناگهان ۷۷ تا اسکلت آدم پیدا کردن که نزدیک ۹۰۰ سال پیش اونجا دفن شده بودن، چی میگی؟ این داستان باحال مربوط به قبرستون قرون وسطایی کنار “کلیسای سنت اُلاف” تو شهر آرهوسِ (Aarhus)، واقع در شبهجزیره یوتلند دانمارک هست.
👷🏻♀️ ماجرا از کجا شروع شد؟
ماجرا اینه که قبل از شروع یه پروژهی ساختمونی تو مرکز شهر، باستانشناسها اومدن اونجا رو کندن تا ببینن زیر زمین خبری هست یا نه. سرپرست تیم، آقای مَتس رَون (Mads Ravn) از موزه Moesgaard، گفت که این منطقه تازه یه بخش کوچیک از یه قبرستون بزرگتره و ممکنه کلی اسکلت دیگه زیر خیابون و ساختمونهای امروزی مخفی باشه!
🔎 چه کسایی اونجا دفن شدن؟
اینجا جالبه: نشونههای زیادی هست که میگه بیشتر دفنشدهها مسیحی بودن، اما بعضیها هنوز احتمالاً یه کم یواشکی باورهای “پاگان نورس” — یعنی باورهای اصیل بومی اسکاندیناوی قبل مسیحیت رو هم داشتن. مثلاً دانمارکیا قبل از مسیحی شدن تو قرن دهم، بیشترشون همین باورهای نورسی رو داشتن؛ مثل باور داشتن به ثور و اودین.
☦️ مسیحیت و پاگانیزم، دوستی یا رقابت؟
همزمان با اینکه مسیحیت کمکم تو دانمارک جون گرفت و دوره وایکینگها (همون جنگجویای مشهور اسکاندیناوی که تا قرن یازدهم حکومت میکردن) تموم شد، مردم آرهوس کمکم جذب کلیسا شدن. اما خب، خیلیا همچنان واسه احتیاط مثلاً اگه مریض میشدن، به یه شَمَن یا جادوباف قدیمی مراجعه میکردن! یعنی در واقع، یه پا توی این دنیا داشتن و یکی توی اون یکی!
حتی پادشاه معروف “هارالد بلوتوث” (Harald Bluetooth) که ادعا کرده بود مردم دانمارک رو مسیحی کرده، خودش یه جادوباف مخصوص به سبک نورس یعنی “völva” (نوعی شمن زن یا جادوگر نورسی) کنار خودش داشت. خلاصه همهچی قاطی پاطی!
⛪️ قصهی کلیسای سنت اُلاف و سقوط عجیبش
طبق نوشتههای تاریخی، این کلیسا تو قرن دوازدهم ساخته شده و به اسم پادشاه نورس، “اولاو هارالدسون” نامگذاری شده — کسی که خودش اولش پاگان بود، بعد مسیحی شد و بعد تبدیل به قدیس شد. اما خراب شدن بخشی از این کلیسا هم خودش داستان داره! میگن تو سال ۱۵۴۸، درست روز یکشنبه قبل از “چلهنشینی” (که بهش Shrove Sunday میگن) موقع تندباد، ساختمون اصلیِ کلیسا یعنی بخش “کُر” یا محل سرودخوانی فرو ریخته و بعدش دیگه کلیسا رو رها کردن.
🧑🏻🚀 نکته باستانشناسی: قبرهای مسیحی و پاگان چه فرقی داشتن؟
تو قدیم معمولاً قبرستونهای پاگانها چند کیلومتر دورتر از شهرها بودن، ولی مسیحیا دوست داشتن حتماً کنار کلیساهای “زمین مقدس” دفن بشن؛ اینجا هم درست وسط شهره.
یه فرق دیگه اینکه تو قبرهای وایکینگی معمولاً کلی اشیای قیمتی و وسایل شخصی پیدا میشه — به اینا میگن “grave goods”، یعنی یادگاریهایی که کنار مرده دفن میکردن — اما تو قبرهای مسیحی اولیه تو آرهوس تقریباً هیچی پیدا نشده. دلیلش هم این بوده که مسیحیا باور داشتن وقتی بمیری دیگه به این چیزا نیازی نداری!
نکتهی باحالش اینه که اسکلتها رو طوری دفن میکردن که سرها سمت غرب و پاها سمت شرق باشه. میپرسید چرا؟ باور داشتن قیامت از شرق (همون سمت بیتالمقدس و طلوع خورشید) شروع میشه، و مردهها باید اونور رو نگاه کنن!
⚡️ نشونههای باقیمونده از باورهای قدیمی
گرچه توی این گورهای خاص هیچ نشونه آشکاری مثل آویز «چکش ثور» (همون طلسم معروف خدایی نورس که محافظت میکرد) پیدا نکردن، اما تو قبرهای نورسی-مسیحی دیگه همچین چیزایی پیدا شده. این نشون میده که مردم اون زمان حتی اگه خودشونو مسیحی میدونستن، ته دلشون هنوزم عاشق چیزای اسرارآمیز و قدرتهای قدیمی بودن.
🪦 این کشف چه اهمیتی داره؟
به قول آقای رَون، این اسکلتها یه فرصت خیلی خاصه تا درباره زندگی، بیماریها و حتی ذهنیات اولین مردم آرهوس یاد بگیریم و اینکه چطوری فرهنگ مسیحی تونست شهر رو شکل بده.
راستی بدونی بد نیست: سنگنوشتههای معروف “Jelling stones” هم تو دانمارک هست، که شاه هارالد بلوتوث توش ادعا کرده بود کل کشور رو مسیحی کرده — این سنگها پر از خط رونی و تاریخ و داستانه!
خلاصه، این اکتشاف نشون میده چطور اعتقادهای دوتا دین بزرگ تو وجود مردم با هم ترکیب شد و نشونههای این گذار عجیب حتی ۹۰۰ سال بعد هنوز زیر پای مردم امروزی پنهون مونده!
منبع: +