خب بذار یه ماجرای جالب رو برات تعریف کنم! یه شرکت خفن انگلیسی که توی حوزه فروشندگی کلی اسم و رسم داره و حدود ۱۷۵ ساله فعاله، تصمیم می‌گیره دست به تحول دیجیتال بزنه و سیستم آی‌تی‌ش رو حسابی نونوار کنه. حالا فکر کن این همه سال، هرچی سیستم و نرم‌افزار و ابزار بوده، رو هم جمع شده و هرکدومم راهِ خودش رو رفته! یه جور وصله‌پینه خنده‌دار درست شده بود؛ یعنی صدها تا مسیر ارتباطی یا همون Integration Flow (به زبون ساده یعنی راه‌هایی که سیستم‌ها بتونن بین خودشون حرف بزنن و داده جابه‌جا کنن)، بین سیستم‌های ابری، سرورای داخلی شرکت و کلی فروشنده و تأمین‌کننده دیگه. هرکی با پروتکل خاص خودش کار می‌کرد! (پروتکل یعنی روش و قانون برقراری ارتباط بین سیستم‌ها.)
خب، قضیه از اینجا شروع میشه که قبلاً هم چندبار سعی کرده بودن دیجیتالی شن، اما نتیجه این شده بود که سیستم‌هاشون بیشتر به هم گره خورده بود و کسی دیگه سر درنمی‌آورد کجا باید دنبال اطلاعات بگرده یا اگه یه چیزی خراب شه چطوری باید درستش کرد!
حالا این شرکت به این نتیجه رسید که به یه راه حل اساسی و مدرن نیاز داره. اینجاست که پای iPaaS به میون میاد. خب شاید بگی iPaaS چیه اصلاً؟ iPaaS مخفف Integration Platform as a Service هست که یعنی «پلتفرم یکپارچه‌سازی به عنوان یک سرویس». ساده‌ترش بخوام بگم، این یعنی یه جور سرویس ابری که کارش اینه همه‌ی سیستم‌ها و نرم‌افزارای مختلف توی کسب‌وکار رو آدمیزادی به هم وصل کنه؛ بدون این که بخوای هرکدوم رو جداجدا پیاده‌سازی کنی یا واسش کلی برنامه‌نویسی انجام بدی.
iPaaS این خوبی رو داره که همه چیز رو خیلی سریع‌تر و ساده‌تر به هم وصل می‌کنه. مثلاً دنیا دیگه داره به سمت سرویس‌های ابری میره (Cloud Services یعنی نرم‌افزارها یا سرویس‌هایی که روی اینترنت هستن و لازم نیست رو کامپیوتر خودت نصبشون کنی). ولی از طرف دیگه کلی سیستم سنتی و قدیمی هم هست که باید با این سیستم‌های جدید حرف بزنه. iPaaS دقیقاً همین کار رو انجام میده! همه رو با هم آشتی میده و یه نظم و قاعده بهشون میده.
تو داستان این شرکت، استفاده از یه راهکار iPaaS مدرن باعث شد که مسیرهای پیچیده و تودرتو رو تبدیل به یه بستر مرتب و مدیریت‌پذیر کنن. یعنی الان هر قسمتی از شرکت می‌دونه اطلاعات باید از کجا بیاد و به کجا بره، و اگه تغییری لازم باشه، خیلی راحت‌تر (و البته کم‌هزینه‌تر) می‌تونن انجامش بدن. تازه با این کار، کلی زمان و پول هم ذخیره شده و نیروی انسانی‌شون هم می‌تونه بره سراغ کارای مهم‌تر به جای این که همش درگیر رفع باگ و وصله‌پینه باشه!
حالا مهم‌ترین مزیتی که iPaaS داره اینه که اگر شرایط بازار یا نیازهای شرکت عوض بشه، به‌راحتی می‌تونن یه سیستم جدید اضافه کنن یا حتی بعضی چیزارو حذف کنن، بدون این که کل شبکه‌شون به هم بریزه. انگار یه مرکز فرماندهی داری برای همه‌ی راه‌های ارتباطی کسب‌وکارت. (همیشه هم نگران امنیت هستن که این پلتفرم‌ها حسابی روش کار کردن)
خلاصه اگه کسب‌وکاری داری که کلی سیستم و ابزار مختلف داره با هم کار می‌کنن، iPaaS واقعاً می‌تونه نجاتت بده و جلوی سردرگمی و کندی و هزینه‌های اضافی رو بگیره. همین تجربه این فروشگاه قدیمی، نشون میده که یه انتخاب درست توی زمان درست، می‌تونه کسب‌وکارت رو از یه آشوب اطلاعاتی کامل به یه پلتفرم منظم، سریع و کارآمد برسونه!
منبع: +
