تا حالا شده کسی که ضربه مغزی (یا همون concussion) گرفته بخواد دوباره ورزش کنه و نگران باشی که واقعاً آماده است یا نه؟ معمولاً برای اینکه بفهمن یه نفر میتونه دوباره ورزش کنه یا نه، یه سری تست ساده یا دوتایی میگیرن. اما این تستها خیلی کند و آسونن و اصلاً شبیه شرایط واقعی ورزش نیستن!
محققها اومدن یه ابزار جدید به اسم R2Play ساختن که دقیقاً برای این مشکل طراحی شده؛ یعنی میخوان واقعاً بفهمن مغز کسی که ضربه خورده، تو شرایط شبیه ورزشِ واقعی چطور عمل میکنه. این ابزار، بر خلاف تستهای معمولی، کاملاً پویا و چندبُعدی هست (یعنی همهجوره مغز و بدن رو تحت فشار میذاره). منظور از multi-domain assessment هم همینه دیگه؛ یعنی چند تا مهارت مختلف رو همزمان میسنجه.
حالا این مطالعه چه کار کرده؟ دوتا هدف داشته: یکی اینکه اصلاً نشون بده R2Play چقدر راحت و مفید و شبیه ورزش واقعیه؛ و دوم اینکه اگه تو کار باهاش مشکلی باشه یا جایی واسه بهتر شدن داره، بفهمه و بعدیها رو بهتر بسازه.
چیکار کردن؟ چند تا درمانگر حرفهای (مثلاً کاردرمانگر، فیزیوتراپ، مربی ورزش و پزشک. Occupational therapy یعنی کاردرمانی، physiotherapy همونه که همه باهاش آشنا هستیم، athletic therapy هم یعنی مربی ورزشهای حرفهای) رو آوردن، همراه با ۱۰ تا جوون که سنشون بین ۱۰ تا ۲۲ سال بوده. این دوتا گروه با هم R2Play رو تست کردن.
بعدش، دادهها و نظرها رو اینطور گرفتن: هم یه سری عدد و رقم گرفتند، هم مصاحبه غیررسمی.
از لحاظ عددی، مثلاً سنجیدن:
- System Usability Scale یا SUS (یعنی یه پرسشنامه برای سنجش آسون بودن استفاده)
- ضربان قلب (HR) در حین تمرین
- درجه سختی که شرکتکننده حس میکرد (RPE یا rating of perceived exertion)
- مدت زمان هر ارزیابی و زمان کلی انجام R2Play
- تعداد خطاها
- امتیاز multi-task cost (یعنی وقتی چالشهای همزمان بیشتری میاد، عملکرد چقدر افت پیدا میکنه – یه جورایی نشون میده مغز چقد تونسته فشار رو مدیریت کنه)
همزمان، با هر نفر جدا مصاحبه کردن تا نظرش رو راجع به راحتی کار، جذابیت، ارزش ابزاری بالینی (یعنی آیا توی کار درمان واقعاً به درد میخوره یا نه) و… بپرسن.
نتیجه چی شد؟
- از نظر بیشتر متخصصها و جوونا، کار با R2Play آسون و حتی جذاب بوده.
- امتیاز راحتی استفاده (همون SUS) تو محدوده خوب تا عالی بوده، معدلش ۸۱ از صد (که خب واقعاً بالاست)
- شرکتکنندههای نوجوان گفتن دستورالعملها خیلی واضح و راحت بوده
- میزان فعالیت بدنی و ضربان قلب هم به حد متوسط تا بالا رسیده (تقریباً ۸۰ درصد حداکثر ضربان قلبی که پیشبینی میشد)
- امتیازهای multi-task cost نشون داد که مغز تحت فشار قرار گرفته، یعنی خود ابزار چالش کافی ایجاد میکنه
البته یه سری چالش کوچیک هم پیش اومده، مثلاً بعضی وقتا دستگاه درست کار نمیکرده (یه مقدار مشکلات فنی)، ولی زمان کل آزمونها تو بازه ۳۰ تا ۴۰ دقیقه مونده. متخصصها هم گفتن این ابزار برای سنجش تحمل به ورزش و اینکه آدم چه جوری میتونه مهارتهای مختلف رو همزمان انجام بده، واقعاً ارزش داره. چون دقیقتر و شبیهتر به دنیای واقعی ارزیابی میکنه.
در نهایت، محققها با توجه به نتایج این آزمونها، جدولهایی درست کردند تا ببینن تو هر مرحله چه چیزی باید تو ابزار تغییر یا بهتر بشه. اینطوری میتونن برای مرحلههای بعدی R2Play رو حتی خفنتر کنن و بعداً تو سطح وسیعتر روی نوجوانایی که ضربه مغزی گرفتن آزمایش کنن.
جمعبندی: این تحقیق نشون داد که R2Play میتونه یه انتخاب فوقالعاده برای ارزیابی برگشت به ورزش بعد از ضربه مغزی باشه، هم آسون استفاده میشه، هم نتایجش نزدیکتر به واقعیتهای ورزشه و هم چندبُعدی مغز و بدن رو میسنجه. البته بازم جا برای بهتر شدن داره، ولی کلی امیدبخشه!
منبع: +