تا حالا فکر کردی چی باعث میشه بعضیا واقعاً تو موسیقی خلاق باشن و صدای جدیدی خلق کنن؟ خب، این مقاله دقیقاً اومده ریشههای خلاقیت تو موسیقی رو واکاوی کنه و به یه نتیجه جالب رسیده! بیاید با هم یه گپ ساده و خودمونی بزنیم درباره چیزایی که تو مقاله گفتن و ببینیم چیا تو خلاقیت آهنگسازها و موزیسینها تاثیر داره.
خب، اول از همه اگه بخواییم این داستان رو بگیم باید بدونی که “خلاقیت موسیقی” یه محور اصلی تو آموزش موسیقی و حتی نوآوری تو این حوزه است. یعنی اگه بخوای معلم خوبی باشی یا تو آهنگسازی متفاوت شی، باید بفهمی چیها دست آدم رو باز میذاره تا موزیک خلاقانهتر بسازه.
نویسندگان این تحقیق اومدن با یه زاویه خاص به ماجرا نگاه کردن: هم مسائل “شناختی” یعنی همون چیزایی که تو مغز خودمون میگذره، هم بحث روابط اجتماعی یا به اصطلاح قشنگترش “سرمایه اجتماعی” (social capital). سرمایه اجتماعی یعنی اون شبکه دوستیها و ارتباط با آدمهای مختلف که به ما کمک میکنه چیزای جدید یاد بگیریم یا ایدههای تازه پیدا کنیم.
برای اینکه دقیق بفهمن هر کدوم از این عوامل چقدر روی خلاقیت موسیقی تأثیر داره، دانشمندها یه چارچوب مفهومی ساختن که توش پنج تا متغیر اصلی قرار دادند. بعد هم اومدن از یه مدل آماری فوقپیشرفته به اسم “مدل معادلات ساختاری با حداقل مربعات جزئی” (PLS-SEM) استفاده کردن. این مدل یه جور فرایند آماریه که مخصوص بررسی ارتباط بین چندتا عامله؛ خلاصه خیلی باحاله و دقیق میگه هر کدوم چه اثری داره.
حالا جالب بدونی این کار رو روی دادههای حدود ۹۶۲ دانشجو انجام دادن، یعنی واقعا نمونه قابل توجهی بوده.
بیایید بریم سر اصل مطلب و ببینیم به چه نتایجی رسیدن:
یکی از نکات کلیدی این بود که “سرمایه اجتماعی” – هم خودش مستقیماً روی حس خلاق بودن افراد تأثیر میذاره، هم نقش تنظیمکننده داره. مثلا فرض کن اگه تو یه جمع موسیقیایی فعال باشی و دوستای خلاق داشته باشی، نه تنها خودت بیشتر حس میکنی خلاقی (اینو بهش میگن “اعتماد به نفس خلاقانه” یا creative self-efficacy)، بلکه تاثیر سایر عوامل هم متفاوت میشه!
یه نکته جالب این بود که “تفکر خلاق” (creative thinking) به نظر قویترین عامل پیشبینیکننده خلاقیت موسیقی بود. اما وقتی پای سرمایه اجتماعی وسط میاد، قدرتش کم میشه! یعنی اگه روابط اجتماعی قوی نداشته باشی، حتی با ذهن خیلی خلاق هم ممکنه اونقدرها خلاقیتت به چشم نیاد.
در عوض “توانایی زیباشناختی موسیقی” (musical aesthetic ability) – که یعنی اینکه بفهمی و حس کنی چه موسیقیای زیباست، هرچند ضعیفترین عامل بود، اما وقتی تو یه جمع و شبکه اجتماعی قوی باشه، تاثیر چشمگیری روی خلاقیت پیدا میکنه! یعنی اگه تو دل یه گروه خوب و باحال فعالیت کنی، حتی اگه فقط ذوق و سلیقه داشته باشی، اونم میتونه باعث موفقیت خلاقانهات بشه.
یه نکته مهم دیگه هم این بود که “اعتماد به نفس خلاقانه” (همون creative self-efficacy که قبلتر توضیح دادیم) تقریباً نقش واسطه داره. یعنی این حس اینکه “من میتونم خلاق باشم” واسطه بین عوامل شناختی و اجتماعی و خلاقیت موسیقی حساب میشه. هرچی این اعتماد به نفس خلاقانه تقویت شه، احتمال خلاق بودن تو موسیقی بیشتره.
جمعبندی کار بچههای این تحقیق اینه که اصلاً نباید فقط رو مغز و درس و آموزشِ تنها تمرکز کنیم؛ یه اکوسیستم پیچیده از افکار ما و روابط اجتماعیمون داره خلاقیتمونو شکل میده. این موضوع میتونه به معلمهای موسیقی و دانشگاهها یه ایده بده که برای رشد خلاقیت دانشجوهاشون باید هم به ذهن و تفکرشون توجه کنن، هم براشون فضای تعامل و دوستی بسازن تا نوآوری جوانه بزنه.
تهش، اگه بخوام یه حرف بزنم، اینه که موسیقی، فقط نوت زدن یا تکنیک نیست، ترکیبیه از ذهن باز، روابط اجتماعی قوی، و اعتماد به خود برای خارقالعاده شدن!
منبع: +