خب بچهها، امروز میخوام در مورد یه موضوع خیلی مهم باهاتون حرف بزنم: افسردگی بعد از زایمان یا همون «PPD». این مشکل تو کل دنیا خیلی شایع شده و واقعاً میتونه حال و روز مادرها و حتی نوزادها رو به هم بریزه. مخصوصاً تو چین هم کلی خانم با این مسئله دست و پنجه نرم میکنن. تو این مقاله، میخوام یه مطالعه خفن رو خلاصه و راحت براتون توضیح بدم که اومده دقیقا بررسی کنه چه عواملی تو افسردگی بعد زایمان تو زنهای چینی تأثیر داره و کدوم نشونههاش بیشتر ریشه دارن!
خلاصه ماجرا اینه که محققها سراغ ۳۷۷ تا مادر رفتن که تو بیمارستانهای درجه یک (یعنی اونهایی که امکانات خفن دارن) تو چین زایمان کرده بودن. اولش کلی داده ازشون گرفتن؛ مثلاً وضعیت اجتماعی و خانوادگیشون، حال جسمیشون بعد زایمان، نوزادشون تو چه وضعیه، شیر دادن براشون راحت بوده یا نه و آیا خانواده ازشون حمایت کرده یا نه. بعداً، حدود یه ماه تا یک و نیم ماه بعد زایمان یعنی تو هفته ۴ تا ۶، اومدن با یه ابزار تخصصی که اسمش «Edinburgh Postnatal Depression Scale» هست – (یه تست معروف برای تشخیص افسردگی بعد زایمان) – سر و کله زدن تا بفهمن کیها درگیر شدن.
خب بیاین یه کم با آمارها بازی کنیم! از این ۳۷۷ نفر، تقریباً ۲۶ درصدشون (یعنی حدوداً ۹۸ تا مادر) طبق این تست احتمالاً مبتلا به افسردگی بعد از زایمان بودن. حالا اگه دوست دارین بدونین اون عددهای عجیب تو پرانتز چی بودن، میگن بازه اطمینان آماری بین ۲۱.۶ تا ۳۰.۷ درصد هست. خلاصه مسئله جدیه!
حالا بریم سراغ اصل داستان! تو این تحقیق اومدن با یه روش مدرن به اسم «تحلیل شبکه» سر و کله زدن. این یعنی بهجای اینکه فقط ببینن افسردگی هست یا نه، شبکهای از علائم و عوامل رو بررسی کردن؛ که دقیق بفهمن چی با چی ارتباط داره. تازه از دو تکنیک جدید هم استفاده کردن: «Random Forest» یا «جنگل تصادفی» که یه مدل هوش مصنوعی برای پیدا کردن الگوها تو دادههاست و «Bayesian Network» که یه مدل ریاضی برای فهمیدن ارتباط علت و معلولی بین عوامل مختلفه.
حالا نتیجهش چی شد؟! جالبترین چیزی که پیدا کردن این بود که نگرانی و اضطراب (همون Anxiety/Worry) مهمترین نشونه یا گره تو این شبکه بود. یعنی اگه یه نفرو تو این جمع بخوای بپرسی حالت چطوره، احتمالاً اول از همه سراغ نگرانیهاش باید بری! چون هم قدرتش تو اتصال عوامل دیگه بیشتر بود، هم وسط شبکه قرار گرفته بود! (این وسط دو تا عدد از مدل هاشون هم دادن که فقط برای باحالبازی میگم: Degree=0.893, Betweenness=0.888)
حالا کدوم عاملها بیشتر ریسک بیماری رو بالا میبرد؟ یکی چالشهای شیر دادن (مثلاً اگه مادر تو شیر دادن اذیت بشه یا بچه خوب نگیره)، یکی مشکلهای جسمی خود مادر (یعنی درد یا ناراحتیهایی که بعد زایمان براش پیش اومده)، یکی هم بیماری یا شرایط بد نوزاد بعد زایمان بود. عددهایی که برای اینا دادن، نشون میده چالش شیر دادن (RF=0.752) شدیدترین خطر رو داره. RF یعنی ضریب اهمیت ریسک بر اساس مدل.
اما خبر خوب هم دارن! سه تا چیز پیدا کردن که اثر محافظتی دارن. یعنی مادرا اگه اینا رو داشته باشن کمتر خطر افسردگی بعد زایمان دارن:
۱. تماس پوستی طولانی: یعنی بعد زایمان بچه رو زیاد بغل کنن و پوست به پوست نگه دارن، که خیلی حس خوب و امنیت میده.
۲. حمایت خانوادگی برای شیر دادن: خانواده دور مادر باشن و کمک کنن تو شیر دادن و مراقبت از نوزاد.
۳. اینکه مادر خودش حس مثبتی به تجربه زایمانش داشته باشه و فکر کنه «من قوی بودم، از پسش بر اومدم!».
یه نکته جالب دیگه هم پیدا کردن: نوع بیمارستان (یعنی اینکه مادر تو چه جور بیمارستانی زایمان کرده) خیلی تو این شبکه وسط قرار داشته و رفت و آمد بین عاملها رو راحت میکرده. انگار بیمارستان با بقیه موارد قشنگ تو ارتباط بوده، مثلاً خدمات مراقبت بعد زایمان، تجربهی زایمان و حتی میزان افسردگی مادر!
و در نهایت، محققین یه جمع بندی باحال داشتن: تو چین افسردگی بعد زایمان واقعا زیاد اتفاق میفته و لازمه بهش جدیتر نگاه کنیم. مخصوصاً حمایت بعد زایمان مثل تماس پوستی مادر و نوزاد، مراقبت و خدمات بعدی و حمایت خانواده تو شیر دادن، میتونه کلی جلوی این مشکل رو بگیره.
خلاصه حرف این تحقیق اینه: بیاید بیشتر حواسمون به مادرها بعد زایمان باشه، نقش خانواده و بیمارستان و کلاً حس خوب به زایمان رو جدی بگیریم تا هم مامانها خوشحالتر باشن، هم بچهها! 😊
منبع: +