یه خبر عجیب جدید اومده درباره یکی از مهمترین سیستمهای جریان اقیانوسی جهان — به اسم «چرخش زیرقطبی اطلس شمالی» یا همون North Atlantic subpolar gyre. خب اول بذار توضیح بدم این چیه: این چرخش، یه جور سیستم بزرگ دایرهایه از جریانهای آب که نزدیک گرینلند و اون سمتهای شمالی اقیانوس اطلس میچرخه و حسابی رو آبوهوای نیمکره شمالی تاثیر میذاره.
این چرخش در واقع یه شاخه از یه سیستم خیلی بزرگتر به اسم AMOC (Atlantic Meridional Overturning Circulation) ـه. AMOC یعنی یه شبکه عظیم از جریانهای عمیق و سطحی که سرمای شمال رو با گرمای جنوب عوض میکنه – یه جور کولر و بخاری طبیعیِ سیاره!
حالا برگردیم سر اصل ماجرا: دانشمندا با یه روش جالب سراغ حل این معما رفتن — بررسی صدفها! آره، درست شنیدی، صدف! توی مطالعه جدید که توی مجله Science Advances چاپ شده، دکتر بئاتریز آرلانو ناوا و تیمش بررسی کردن که چه جوری اطلاعات بهداشتی و شیمیاییِ آب اقیانوس توی لابهلای لایههای صدفهای دو گونه (Arctica islandica و Glycymeris glycymeris) ضبط میشه؛ یه چیزی شبیه شمارش حلقههای تنه درخت. اینطوری میشه کل داستان جریانها و تغییرات آبوهوایی رو توی ۱۵۰ سال گذشته خوند.
نتیجه؟ از دهه ۱۹۵۰ به بعد، این چرخش زیرقطبی کمکم داره رو به بیثباتی میره. دانشمندا میگن اگر این روند ادامه پیدا کنه، ممکنه تو دهههای آینده حسابی ضعیف بشه یا حتی یهویی تغییر اساسی کنه. وقتی میگیم “نقطه بحرانی” یا “tipping point”، منظورمون جاییه که بعدش تغییرات خیلی شدید و غیرقابل برگشت رخ میدن، مثل وقتی که یه لیوان آب میرسه لبه میز و بعدش… خورد میشه و دیگه راه برگشت نداره.
حالا چرا باید برامون مهم باشه؟! اولا، این چرخش به شکل مستقل از کل AMOC میتونه وارد بحران بشه. اگه چرخش زیرقطبی ضعیف شه، آبوهوای اروپا و حتی جاهای دیگه جهان میتونه کلی تغییر کنه، مثلاً بارشها عوض میشن، یا هوای خیلی افراطی (سیل، خشکسالی و امثال اینها) زیاد میشه. و جالب اینجاست که قبلا تو دوران “عصر یخبندان کوچک” (Little Ice Age)، یعنی چیزی حدود سال ۱۲۵۰ تا اواخر قرن ۱۹، وضعیت خیلی شبیه این بوده و حتی باعث شده دماها تا ۲ درجه سانتیگراد بیاد پایین و رودخونهها یخ بزنن! (عصر یخبندان کوچک یعنی همون دورهای که اروپا و آمریکا زمستوناشون وحشی و عجیب سرد شد.)
البته، شرایط الآن با اون زمان فرق داره، چون تغییرات آبوهوایی امروزی بیشتر به خاطر گرمایش جهانیه. الان هم آبهای سرد و شور که وظیفه خودشون رسوندن به بستر اقیانوس رو داشتن، کمکم دارن رقیق میشن (چون یخها دارن آب میشن و دماها بالا رفته)، واسه همین موتور اصلی همه این جریانها حسابی به مشکل خورده.
یک نکته جالب که تو دادههای صدفها پیدا کردن اینه که سالهای قبل از ۱۹۲۰ هم بیثباتی رخ داده بود و بعدش یه تغییر رژیم اساسی تو جریانهای اقیانوسی ایجاد شد. یعنی این تغییراتِ ناگهانی سابقه دارن و اگه همینجوری سیگنال بیثباتی ببینیم، ممکنه دوباره شاهد یه تغییر خیلی بزرگ باشیم.
یکی از دانشمندای همین حوزه به اسم دیوید تورنالی (David Thornalley) گفته با اینکه دادههای صدف خیلی دقیق هستن و به خوبی تاریخگذاری شدن، اما هنوز ارتباط مستقیم بین این سیگنالهای شیمیایی و تغییرات فیزیکی آب اقیانوس رو به وضوح نمیشه نشون داد. خلاصه دانشمندها هنوز دارن تلاش میکنن تمام پیوندها رو کامل دربیارن؛ فعلاً فقط میدونیم که وضعیت اصلاً عادی نیست!
خلاصهاش؟ آبهای جریان زیرقطبی اطلس شمالی داره عجیب رفتار میکنه و ممکنه وارد دورهای بشیم که شبیه دوران یخبندان کوچک یا حتی بدتر، کلی آبوهوای غیرقابل پیشبینی نصیبمون کنه. دانشمندا هنوز دقیق نمیدونن نقطه بحرانی کجاست، ولی دارن میبینن سیگنالها داره میاد — واسه همینم کلی دنگ و فنگ و نگرانی بینشون هست. باید ببینیم کار به کجا میکشه؛ ولی فعلا این ماجرا یه زنگ خطر حسابی جدیه برای آینده آبوهوای دنیا.
منبع: +