تا حالا براتون سوال شده که توی بخشهای عمومی بیمارستانها، پرستارها با این سیستمهای جدید که علائم حیاتی بیمار رو به شکل ۲۴ ساعته و لحظهای زیرنظر دارن، چه تجربههایی دارن؟ یعنی همون ضربان قلب، فشار خون و نفس کشیدن و دمای بدن که بهشون میگیم “علائم حیاتی”، الان میتونن بهصورت خودکار و همیشگی بررسی بشن. این فناوری تازه واقعاً زندگی و کارشون رو عوض کرده یا فقط دردسر جدید ساخته؟
یه گروه از پژوهشگرها (اسمشون رو هم گذاشتن: برته ون زِیست-دو یونگه و همکاراش) اومدن کلی تحقیق رو جمع و جور کردن و یه بررسی منظم – که بهش میگن “systematic review” یعنی بررسی همه تحقیقات تو اون موضوع به شکل منظم و دقیق – انجام دادن تا ببینن واقعاً پرستارها چه حسی دارن نسبت به این داستان.
اینا از سال ۲۰۱۷ تا شهریور ۲۰۲۴ کل مقالههای مربوط رو از بانکهای اطلاعاتی مثل Pubmed، Cinahl و Embase کشیدن بیرون. کلی مقاله پیدا کردن (عددش: ۳۰۶۶ تا!) ولی در نهایت فقط ۹ تا مقاله رو که واقعاً به موضوع نزدیک بودن انتخاب کردن و خلاصهاش کردن.
چهار تا موضوع اصلی از دل این تحقیقات دراومد:
۱. مزایای احساسی و عملی: جالبه بدونین خیلیها گفتن وقتی سیستم دائمی داریم، بیمارا خودشون رو امنتر حس میکنن. پرستارها هم خیالشون راحتتره. چون اگه وضعیت بیمار بد بشه یا نشونهای خطر ظاهر بشه، سیستم سریع نشون میده و میتونن زودتر سریع وارد عمل بشن.
۲. دردسرها و چالشهای عملی: اما قضیه اینه که خب، پرستارها کمتر با بیمار تعامل دارن، یعنی شاید اون رابطهی صمیمیِ قدیمی کمرنگتر بشه. یه مشکل دیگه هم اینه که گاهی اطلاعات زیادی بهصورت هشدار یا زنگ – که بهش میگن «Alarm» – به پرستار میرسه و ممکنه باعث استرس و سردرگمی بشه. به این حالت میگن “over-monitoring” (یعنی زیادهروی توی نظارت یا کنترل)، که اطلاعات زیاد گاهی کار رو سختتر میکنه.
۳. مسائل مهمِ اجراییش: واسه اینکه این سیستمها واقعاً درست کار کنن، پرستارها گفتن باید آموزش کافی ببینن و یکی باشه درست و حسابی راهنماییشون کنه، بهش میگن «training و coaching». زیرساخت فنی هم باید بینقص باشه، وگرنه اوضاع به هم میریزه. مثلاً ممکنه سیستم قطع بشه یا اطلاعات اشتباه نشون بده.
۴. استراتژیهای آلارم و ارزیابی بالینی: پرستارها پیشنهاد دادن، تعداد زنگ یا هشدار بیهوده کمتر بشه تا فقط واقعاً موقع ضرورت، سیستم آلارم بده. اینجوری کمتر وقت و اعصاب پرستارها هدر میره و میتونن بهتر تصمیم بگیرن. به این روشها میگن “alarm strategy” یعنی روش مدیریت زنگ هشدار.
در کل، تجربه پرستارها متفاوته؛ بعضیا عاشق این فناوری هستن و میگن واقعاً ارزش داره، اما یه عده هم هنوز با مشکلاتش دست و پنجه نرم میکنن. نتیجه این شد که استفاده از مانیتورینگ دائمی واقعاً میتونه سودمند باشه ولی باید روی توسعه و بهبودش سرمایهگذاری بیشتری کرد، بهخصوص برای حس راحتی و آسایش هم بیمارا و هم پرستارا.
پس اگه قراره این فناوریها همهگیر بشن، باید به نیازهای پرستارها و مشکلات عملیشون واقعا توجه بشه، آموزش و پشتیبانی درست براشون بذارن و زیرساخت فنی رو تقویت کنن تا این سیستمها تبدیل به همراه خوب پرستارها بشن، نه دردسر جدید! این تحقیق ممکنه کمک کنه که این فناوری، هر چی بهتر و راحتتر وارد بخشهای عادی بیمارستان بشه و خیال همه راحتتر!
منبع: +