اگه تا حالا فقط ChatGPT رو از OpenAI میشناختی و فکر میکردی کارش فقط ساخت رباتهای چتِ باحاله، باید بگم داستان خیلی بزرگتر از این حرفاست! اوپنایآی دو تا هدف بزرگ برای خودش گذاشته؛ یکی اینکه غول تکنولوژی باشه و محصولهایی بسازه که همه ازشون استفاده کنن (مثل همین چتباتها که روزی ۲.۵ میلیارد بار بهشون پیام میدن!)، ولی هدف اصلیترش از اول این بوده که به عنوان یه آزمایشگاه تحقیقات فوقپیشرفته، “هوش مصنوعی عمومی” یا همون AGI بسازه. AGI یعنی هوش مصنوعیای که واقعاً بتونه مثل انسانها فکر کنه و بفهمه، نه فقط مسائل ساده رو حل کنه. تازه قراره این هوش به نفع کل بشریت هم باشه، نه فقط یه عده خاص!
حالا اخیراً یکی از خبرنگارای معروف به اسم ویل داگلاس هیون، رفته سراغ دو تا شخصیت مهم تو بخش تحقیقاتی اوپنایآی: مارک چن (رئیس بخش ریسرچ) و یاکوب پاچوکی (دانشمند ارشد). صحبتهاشون کلی نکته جالب داشته که حالا برات جمعبندیش کردم.
یه چیز باحال اینه که اوپنایآی، تازگیا تو دو تا رقابت مهم از خودش قدرت نشون داده: یکی تو یه مسابقه برنامهنویسی سطح بالا، مدلهای اوپنایآی مقام دوم رو گرفتن؛ دوم اینکه تو المپیاد جهانی ریاضی سال ۲۰۲۵ هم (کنار مدلهای گوگل دیپمایند)، به رتبه در حد مدال طلا رسیدن! یعنی رباتهاش تونستن درست مثل نابغههای دنیا مسائل ریاضی رو ترکوندن.
حالا شاید فکر کنی خب آره، ماشینها تو ریاضی و کدنویسی همیشه خوب بودن، ولی وقتی پای احساسات انسانی و تصمیمگیریهای عجیب غریب و خلق هنر میاد وسط، دیگه حرفی برای گفتن ندارن. هنر واقعی یا همدلی با آدما چیزیه که هوش مصنوعی معمولاً از پسش برنمیاد.
ولی نکته همینجاست! روسای تحقیقات اوپنایآی اصلاً این دوگانگی رو قبول ندارن. مثلاً پاچوکی گفته: “ما فقط راجع به برنامهنویسی و ریاضی حرف نمیزنیم. قضیه خلاقیته؛ یعنی اومدن با ایدههای نو و وصل کردن چیزای به ظاهر بیربط به هم.” یعنی همون مسابقات ریاضی و برنامهنویسی، در واقع دارن سطح خلاقیت و تفکر مدلهای هوش مصنوعی رو میسنجن. مثلاً اینا توش باید بتونن مسائل رو بشکونن به مراحل ریز، تکهتکه فکر کنن و اطلاعات رو مثل آدما به هم وصل کنن تا راهحل بسازن. (یه جورایی مثل تفکر منطقی که ما تو زنجیره فکرهامون داریم!)
اصلاً اوپنایآی داره میلیاردها دلار و کلی مغز متفکر خرج میکنه فقط برای اینکه هوش مصنوعی رو چند تا پله به انسان نزدیکتر کنه؛ نه اینکه فقط تو رقابتای ریاضی امتیازش بالا بره، بلکه واقعاً مثل انساناستدلال کردن رو یاد بگیره!
خبرنگار هم یه جا وسط مصاحبه گفته بود: شاید باحال باشه که هوش مصنوعی تو ریاضی و کدنویسی قوی باشه، ولی اینکه بیاد مهارتهای اجتماعی بگیره و حتی جای سیاستمدارا رو بگیره، خیلی عجیبه! مارک چن هم خندیده و گفته: خب، چرا که نه؟! (یعنی قشنگ دارن به آیندهای فکر میکنن که اوپنایآی توش میتونه حتی وارد سیاست شه!)
خلاصه، دنیای هوش مصنوعی و به خصوص شرکتهایی مثل اوپنایآی الان فقط دنبال جواب دادن به سؤالای سختن: آیا میشه یه روز رباتها مثل ما «آدم» فکر کنن؟ اصلاً لازمه اونطوری بشن؟ چطور باید جلوی خطراتشون رو گرفت؟ دلیل اینکه اوپنایآی انقدر رو امنیت محصولات و معنی واقعی AGI حساسه هم همینه.
در نهایت، کل این ماجرا پر از چالش و جذابیتهاییه که میتونه آینده رو کاملاً متحول کنه. مطمئناً اگه به این داستانها علاقه داری یا دنبال خبرهای داغ از دل اوپنایآی و هوش مصنوعی هستی، خوندن اصل مقاله ویل داگلاس هیون رو از دست نده!
(راستی، AGI یعنی “هوش مصنوعی عمومی” که قراره مثل کل مغز انسانها باشه؛ یه مرحله فراتر از این چتباتهای معمولی که فقط جواب سؤالای تو رو میدن!)
منبع: +