خب، بذارین یه خبر خیلی خفن و عجیب غریب رو براتون تعریف کنم! یه اخترفیزیکدان به اسم کُزیمو بامبی (Cosimo Bambi) از دانشگاه فودان شانگهای چین یه ایده زده که مغز آدم سوت میکشه: گفته شاید تا صد سال دیگه بشه یه فضاپیما به کوچیکی یه گیرهکاغذ (یعنی واقعاً اندازهش همینقدر باشه، نهایت یه گرم وزن داره!) رو بفرستیم به سمت نزدیکترین سیاهچالهای که پیدا میکنیم.
حالا سیاهچاله چیه؟ سیاهچالهها یه جور پدیده فضایی خیلی عجیبه که از فروپاشی ستارههای خیلی بزرگ درست میشن و وزنهشون اینقدر زیاده که حتی نور هم نمیتونه ازشون فرار کنه! سیاهچالهها کلی غبار و ستاره و چیزهای اطرافشون رو به سمت خودشون میکشن و قورت میدن.
ایده بامبی اینه که با استفاده از تکنولوژی آینده، یه سفینه خیلی ریز که بهش نانوکرافت میگن — یعنی فضاپیمای خیلی کوچولو — بسازیم و با قدرت لیزرهایی که روی زمین نصب میشن، اینو با سرعت یکسوم سرعت نور هل بدیم به سمت سیاهچاله! (یه لحظه تصور کن، سرعت نور یعنی تقریباً ۳۰۰ هزار کیلومتر بر ثانیه، یعنی اینو بخوان با تقریباً ۱۰۰هزار کیلومتر بر ثانیه جلو ببرن!)
این نقشه توی مجله iScience تو تاریخ ۷ آگوست منتشر شده — البته خودش هم میگه که این یه عالمه “اگه” داره؛ چون هنوز همچین تکنولوژیهایی نداریم و حتی یه سیاهچاله خیلی نزدیک هم هنوز پیدا نکردیم. تازه، نزدیکترین سیاهچالهای که فعلاً پیدا کردیم، ۱۵۰۰ سال نوری باهامون فاصله داره! (سال نوری یعنی مسافتی که نور تو یه سال میره، یعنی واقعاً خیلی، خیلی دوره!) بامبی میگه اصلاً با این فاصله نمیتونیم براش برنامهریزی کنیم، ولی جدیداً یه تکنیکی کشف شده که بهش میگن میکرولنزینگ گرانشی — یهجور روش کشف پنهانی سیاهچالهها — که کمک میکنه شاید بتونیم سیاهچالههایی نزدیکتر به ما رو پیدا کنیم. اگه یکی رو تا فاصله مثلاً ۲۵ سال نوری اطراف زمین پیدا کنیم، اون موقع میشه رو پروژه حساب کرد!
خلاصه اگه تونستیم همچین سیاهچالهای رو شکار کنیم، بامبی میگه باید یه “بادبان خورشیدی” بسازیم واسه نانوکرافت، اندازه حدود ۱۰ متر مربع (تقریباً جای یه اتاق کوچیک!) که با لیزر کلی نور از روی زمین بزنه بهش تا حرکت کنه و با سرعت حدود ۳۶۰ میلیون کیلومتر بر ساعت تو ۷۰ سال خودش رو برسونه اونجا.
وقتی هم نانوکرافت رسید نزدیک سیاهچاله، ازش یه کاوشگر (probe) جدا میشه که همینطور که تو مدارش میچرخه، کمکم نزدیکتر میشه و تا جایی که میتونه بدون اینکه نابود بشه، اطلاعات جمع میکنه و اونها رو از طریق موجهای رادیویی واسه زمین میفرسته.
حالا چرا اینقدر بازدید از سیاهچالهها برای دانشمندها مهمه؟ چون سیاهچالهها اولین جاهایی هستن که فرمولهای نسبیت عام اینشتین (یعنی تئوری معروفی که توضیح میده جاذبه چطور کار میکنه) اونجا جواب نمیده و شاید بتونیم بالاخره یه نظریه متحد پیدا کنیم که مکانیک کوانتومی و گرانش رو باهم جمع کنه! خلاصه، با همه این «اگه اگه»ها، بامبی میگه: “اولش همه فکر میکردن هیچوقت نمیتونیم موج گرانشی رو کشف کنیم — موج گرانشی یعنی لرزشهای خیلی ریزی تو فضا که مثلاً از تصادم سیاهچالهها درمیاد — ولی بالاخره بعد ۱۰۰ سال تونستیم! یا فکر میکردن هیچوقت نمیتونیم سایه سیاهچاله رو ببینیم، ولی الان دیگه عکس دو تا شون رو داریم!”
درست الآن هزینه فقط تجهیزات لیزری این پروژه بالای یک تریلیون دلاره! ولی بامبی میگه شاید ۲۰-۳۰ سال دیگه هزینهها بریزه پایین و تکنولوژیها پیشرفت کنه و خیلی از این چیزها دستیافتنی بشه.
در کل، هنوز رویاپردازیه، ولی وقتی تکنولوژی پیش بره و شاید تا چند دهه دیگه یه سیاهچاله سمتمون پیداشه، شاید واقعاً بشه یه روزی با یه گیرهکاغذ فضایی بریم دم در سیاهچاله و رازهای بزرگِ جهان رو یه کم بیشتر کشف کنیم! چه هیجانی!
منبع: +