بچههای پیشدبستانی توی دورهای هستن که واقعاً هرچی یاد میگیرن و رشد میکنن، روی باقی عمرشون تاثیر داره. احتمالاً خیلیاتونم شنیدین که سبک تربیت پدر و مادرها، خیلی روی کودکا تاثیر میذاره. ولی راستش، چیزی که خیلی کمتر بهش نگاه کردن اینه که دقیقاً تو چه بخشهایی (یعنی مثلاً ذهنی، بدنی یا هنری و…) این تأثیر چطوریه و توی چه سنی چه فرقی میکنه.
خب این تحقیق اومده و یک نگاه کاملاً خفن و جدید انداخته به همین موضوع با روش شبکهای. اگه اسمش رو شنیدین و گیج شدین، شبکه (Network Analysis) یعنی روشی که توش روابط و تأثیرات مختلف بین چیزها رو پیدا میکنن، نه فقط یه رابطه کلی که «خوب بودن مامان خوبه برای بچه»!
تو این تحقیق، شیش تا سبک رفتاری یا تربیتی والدین رو زیر ذرهبین گذاشتن. اسماشون ایناست:
- تحقیر یا احترام (یعنی مثلا مامان بابا بچه رو هی کوچیک میکنن یا بهش احترام میذارن.)
- طرد یا پذیرش (یعنی بچه رو پس میزنن یا قبولش دارن.)
- تنبیه یا انگیزه دادن (همون punish یا motivate)
- دیکتاتوری یا دموکراسی (یعنی فقط حرف خودشون یا نظر بچه مهم هم هست.)
- آسانگیری زیاد یا کنترل (یه نمونه والدین همیشه ریلکس، کنترل هم یعنی سختگیری زیاد.)
- گستاخی یا حمایت (یعنی والدین بیادب و بیاحساس یا مهربون و مراقب.)
حالا اینا رو با پنج بخش مهم رشد کودک مقایسه کردن: شناخت (Cognition یعنی مثلا فهمیدن چیزها و حل مسئله)، احساسات (Emotion)، زبان، هنر و بدن (یعنی همون مهارتای فیزیکی مثل دویدن و اینا).
برای اینکه این تحقیق حسابی قابل اعتماد باشه، دادههاش رو از پرسشنامههای ۶,۳۹۴ تا پدر و مادر چینی گرفتن و از دو مقیاس معروف پرسشنامه رشد پیشدبستانی (PDS) و سبک تربیتی والدین (PRSS) استفاده کردن. روش ساخت این شبکهها هم با یه مدل نسبتا پیشرفته به اسم EBICGLasso بوده. اگه نشنیدین – این یه مدل آماری برای کشف ساختار روابط پنهان توی دادههای زیاد هست.
یه چیز خیلی باحال که درآوردن اینه که تو کل این شبکه، انگیزه (Motivation) تو سبک تربیتی و احساسات (Emotion) تو بخشهای رشدی بچهها، نقش پل ارتباطی قوی رو بازی میکنن. حالا پل ارتباطی یعنی اون نقطههایی که دو تا دنیای متفاوت (رفتار والدین و رشد بچه) رو بیشتر به هم وصل میکنه. یه چیز دیگه هم بهش میگن Bridge Expected Influence یا همون قدرت پل بودن تو توضیح این ارتباطها!
جالبه بدونین قویترین ارتباط تو کل دادهها، بین انگیزه دادن والدین و رشد شناختی بچه بوده. یعنی وقتی مامان بابا به بچه انگیزه میدن، تاثیرش خیلی مستقیم روی مغز و فکر بچه میذاره.
اما اینم هست که این ارتباطها با سن بچه عوض میشه. واسه بچههای سه ساله، ارتباط انگیزه با هنر قویتر بوده. بچههای چهارساله، ارتباط پذیرش والدین با رشد هنریشون بیشتر بوده. و تو پنجسالگی، احترام والدین، بیشترین تاثیر رو روی رشد زبانی بچهها داشته. یعنی نوع تاثیر از سن سه تا پنج یه جوری داره تغییر میکنه و پیچیدهتر میشه.
یه نکته فنّی هم اینجا هست: تو سن سهتاچهارسالگی قویترین پل «انگیزه – شناخت» بوده، ولی تو پنج سالگی «احترام – زبان» مهمترین پل شده. و جالبتر اینکه تست دانشمندها هم نشون داد که ساختار این شبکه روابط تو سنهای مختلف فرق داره (یعنی نه فقط قدرت رابطهها، حتی مسیرهاشونم متفاوت میشه). مقدار M این تفاوت بیشتر از ۰.۱۱۹ شده که خیلی معناداره (p کمتر از ۰.۰۰۲ یعنی از لحاظ آماری کاملاً قوی و قابل اعتماده).
جمعبندی و درس گرفتنش اینه که انگیزه و احساسات، اصل قضیهن و مسیر قوی توی رشد هم «انگیزه-شناخت-احساسات» است. این یعنی اگه میخواین بچهتون هم فکرش رشد کنه هم احساساتش قوی شه، همدل بودن و انگیزه دادن خیلی اثر داره.
یه نتیجه مهم دیگه هم اینه که روش تربیتی مناسب باید با سن و شرایط رشد بچه تنظیم بشه؛ چون روابط والدین و رشد بچه با بزرگتر شدنِ بچه، پیچیدهتر و غیرمستقیمتر میشه. مثلاً تو بچه کوچیکتر رابطهها بیشتر مستقیمه (مثل انگیزه→هنر)، اما موقعی که بچه بزرگتر میشه، این روابط میرن سمت پلهای غیرمستقیمتر (مثل احترام→زبان).
در کل این تحقیق میگه دیگه وقتشه به جای اینکه فقط کلی بگیم «سبک تربیت مامان بابا مهمه» دقیقتر باشیم و با توجه به سن و ویژگی بچه، روشمون رو تنظیم کنیم تا کودکمون بیشترین رشد و پیشرفت رو داشته باشه!
منبع: +