چطور خوندن داستان‌های خاص پاسکال کینیار، احساسات بچه‌های دبیرستان رو قوی‌تر می‌کنه؟!

آیا تا حالا اسم پاسکال کینیار به گوشت خورده؟ یه نویسنده فرانسوی که سبک نوشتنش فرق می‌کنه با بقیه و اصلاً مثل داستان‌های معمولی نیست! توی این مقاله میخوام درباره یه تحقیقی باحال حرف بزنم که اومده بررسی کنه خوندن کتابای کینیار، روی هوش هیجانی (همون Emotional Intelligence یا EI، یعنی اینکه آدم چقدر خودش و بقیه رو از لحاظ احساسی می‌فهمه و می‌تونه احساسات رو مدیریت کنه) دانش‌آموزای دبیرستان چه تاثیری می‌ذاره.

حالا چرا کینیار اینقدر خاصه؟ چون داستان‌هاشو تیکه‌تیکه تعریف می‌کنه (که بهش می‌گن “fragmented storytelling” یعنی روایت پاره‌پاره و نه خطی)، پر از نکات فلسفی و تامل‌بر‌انگیزه، و خیلی عمیق به احساسات می‌پردازه. یعنی با خوندن نوشته‌هاش، آدم خودشو تو دل ماجراهایی می‌ندازه که کلی فکر و حس رو می‌ریزه تو سر آدم!

تو این تحقیق، اومدن دو تا گروه از دانش‌آموزای دبیرستان رو بررسی کردن: یه گروه کار خاصی نمی‌کرد و کتابایی که تو برنامه معمولی مدرسه است رو خوندن، ولی یه گروه دیگه، داستان‌های پاسکال کینیار رو خوندن و درباره‌ش بحث کردن.

نتیجه‌ها خیلی جالب بودن:

۱. گروهی که آثار کینیار رو خوندن، توی آزمون هوش هیجانی (اسمش TEIQue هست که خلاصه‌ی Trait Emotional Intelligence Questionnaire ـه، یه جور پرسشنامه که سطح هوش هیجانی رو می‌سنجه)، به طور میانگین دوازده و دو دهم نمره بیشتر گرفتن! (این مقدار خیلی معنی‌داره و نشون می‌ده واقعاً تغییر مهمی داشته. حتی عدد p < 0.001 یعنی این تفاوت اصلاً تصادفی نیست و واقعا مرتبط با خوندن کتاباس.)

۲. توی بخش کیفی هم، که یعنی با خود بچه‌ها مصاحبه کردن و کلاس رو مشاهده کردن، فهمیدن اونایی که کینیار خوندن، بیشتر تو خودشون فکر کردن، احساساتشون رو بهتر شناختن، راحت‌تر خودشونو جای بقیه گذاشتن (همون perspective-taking یعنی اینکه بتونی دنیا رو از نگاه یکی دیگه ببینی)، و حس همدلی‌شون هم بهتر شد.

۳. سه حوزه اصلی که بررسی کردن اینا بودن: خودآگاهی (self-awareness)، مهارت کنترل احساسات (emotional regulation یعنی اینکه احساساتتو مدیریت کنی و همه‌چیز دست خودته، نه احساسات)، و همدلی (empathy یعنی اینکه حالت رو نسبت به دیگران بفهمی و براشون دلسوز باشی).

خلاصه‌ش این میشه که فقط با خوندن داستانای فلسفی و احساسی کینیار، بچه‌ها نه‌تنها تو فهم احساسات خودشون قوی‌تر شدن، بلکه تو برقراری ارتباط و تنظیم رفتار احساسی هم پیشرفت کردن. این مسئله هم تو نمره‌هاشون کاملاً مشخص شد، هم وقتی باهاشون گپ زدن و روی رفتار کلاسیشون تمرکز کردن.

این تحقیق نشون می‌ده اگه می‌خوایم بچه‌ها خودشناسی و هیجانات قوی‌تری داشته باشن، بهتره بهشون کتابای عمیق و تامل‌برانگیز بدیم. نه فقط واسه ادبیات، بلکه برای رشد اجتماعی و عاطفی شون هم مفیده. خلاصه، یه جورایی ادبیات با‌کیفیت می‌تونه مغز و دل بچه‌ها رو همزمان بزرگ‌تر کنه!

در آخر، این مطالعه هم به قسمت تحقیقات آموزشی اضافه شده و تاکید می‌کنه که خوندن داستانایی که احساس و فکر رو قشنگ با هم قاطی می‌کنن، می‌تونه بچه‌های مدرسه‌ای رو از لحاظ احساسی و اجتماعی آماده‌تر و پخته‌تر کنه. 😉

منبع: +