خب یه سوال باحال: به نظرتون واقعاً چقدر عشق و علاقه میتونه تو پیگیری و درگیر شدن دانشجوهای رقص ورزشی (DanceSport) تاثیر بذاره؟ و اینکه دختر بودن یا پسر بودن تو این قضیه تاثیری داره یا نه؟ یه تیم از چین یه تحقیق جالب رو این موضوع انجام دادن و کلی از واقعیتها رو روشن کردن. بیاین با هم باهاش آشنا بشیم!
چی شد که این تحقیق شکل گرفت؟
داستان از اینجا شروع شد که محققها میخواستن بفهمن آیا عشق و علاقه (همون Passion، یعنی اون حسی که باعث میشه آدم با دل و جون سمت چیزی بره) روی اینکه دانشجوها چقدر به رقص ورزشی خودشون متعهد و درگیر بمونن تاثیر داره یا نه. تازه میخواستن بدونن تاثیرش تو دخترها و پسرها فرق داره یا نه.
روش کار چطور بود؟
اومدن از ۷۱۴ تا دانشجوی کالج که تو چین و آکادمی رقص پکن خودشون رقص ورزشی میخوندن، با پرسشنامههایی که مخصوص سنجش میزان عشق و علاقه (Passion Scale) و سطح درگیری ورزشی (Athlete Engagement Questionnaire) هست، اطلاعات جمع کردن.
نتایج چه شد؟
خب طبق نتیجهای که گرفتن، نشون داد بین عشق و علاقه به رقص و میزان درگیری تو رقص ورزشی یه ارتباط خیلی مثبت و قوی وجود داره. یعنی هرچی آدم بیشتر عشق داشته باشه، بیشتر پای رقص وایمیسته و براش وقت و انرژی میذاره. برای اینکه بدونین، این ضریب همبستگی که بهش ‘r’ میگن، ۰.۶۵۱ بود که عدد بالایی به حساب میاد (یعنی p<0.01 که یعنی این نتیجه خیلی معتبره و شانسی نیست!).
تازه زمان تمرین هم با مقدار عشق و علاقه، سطح تحصیلاتشون و حتی جنسیتشون رابطه داشت. یعنی هرچی افراد علاقه بیشتری نشون بدن یا سطح تحصیلی بالاتری داشته باشن یا از یه جنسیت خاص باشن، معمولاً بیشتر تمرین میکنن.
اما یه نکته جالب:
درسته که بین سطح تحصیلات و جنسیت و اینکه چقدر عشق به رقص ورزشی باعث درگیری میشه، ارتباط چندانی نبود. یعنی از نظر آمار اونی که مهم بود، خود اون عشق به رقص بود نه اینکه پسر باشی یا دختر یا چندتا مدرک داری.
حالا یه اصطلاح جالب هست به اسم "تحلیل رگرسیون سلسلهمراتبی" (Hierarchical Regression Analysis) که تو مقاله اومده بود. اینم یه مدل آماریه که میره تو عمق دیتا و میبینه کدوم عاملها بیشتر تاثیر میذارن. طبق همین مدل، عشق و علاقه شدیداً قابلیت پیشبینی اینکه کی بیشتر درگیر میشه رو داشت (عدد بتا یا β=0.677 و p<0.001، یعنی تاثیرش حسابی قابل اعتماده).
تاثیر جنسیت دقیقاً چطور بود؟
اینجا قضیه جالبتر میشه: جنسیت (اینکه دانشجو پسر بود یا دختر)، اثر تعدیلکننده قویای داشت—یعنی اینکه پسر یا دختر باشی خودش تاثیر میذاشت روی اینکه عشق و علاقه چقدر باعث میشه دوآتشه رقص بشی. به این میگن اثر تعدیلی (Moderating Effect)، یعنی یه عامل سوم میاد و رابطهی دو متغیر رو تغییر میده.
آمار نشون داد برای پسرها اون تاثیر عشق خیلی بیشتر بود (شیب ساده یا همون Simple Slope=0.791) ولی برای دخترها کمتر بود (Simple Slope=0.533). این دو تا عدد یعنی عشق و علاقه، پسرها رو تو دنیای رقص ورزشی شدیدتر درگیر میکنه تا دخترها. جالبه بدونین این قضیه هم از نظر آماری خیلی جدی و معتبر دراومد (p<0.001).
نتیجه و توصیهها:
کل این یافتهها به مدل دوتایی عشق (Dual Model of Passion) ابعاد جدیدی داد. محققها میگن با توجه به جنسیتی بودن طبیعت خیلی از ورزشها، مکانیزم عشق و علاقه هم میتونه متفاوت باشه. این یعنی واسه جذب و نگه داشتن استعدادها تو رقص ورزشی باید این نکته رو چپ و راست در نظر گرفت.
حالا چه راهکارهایی دادن؟
- برای پسرها: اگه میخواین پسرا بیشتر غرق رقص ورزشی بشن، باید بهشون هدفای چالشی فنی بدین، تمرینهای ابراز احساسات براشون بذارین، و مسابقههای شبیهسازی برگزار کنین. اینا باعث میشه عشق و علاقهشون بیشتر خودش رو نشون بده و درگیر رقص بمونن.
- برای دخترها: ساختن یه بانک سراسری از رقصندهها بین مدرسهها، گذاشتن مکانیزم انتخاب دوطرفه (Dual Selection، یعنی هم به انتخاب رقصنده توجه میشه هم عقیده مربی)، و افزایش حمایت از بیان هنری و استقلالشون میتونه کمک کنه دخترا راحتتر با موانع ساختاری روبرو بشن و بیشتر درگیر رقص ورزشی خودشون بمونن.
در کل، اگه دنبال جذب یا تقویت استعدادای رقص ورزشی هستین، بدونین که عشق و علاقه واقعاً پایه کاره، اما حتماً باید توجه کنین که پسرها و دخترها با این حس متفاوت کنار میان و هر کدوم باید راهکار مخصوص خودشون رو داشته باشن!
منبع: +