خب بچهها، بیاید یه موضوع جالب رو با هم مرور کنیم: اینکه سبک تدریس معلم ورزش تو مدرسه، چه جوری میتونه بچهها رو بیشتر باحال کنه و توی درس ورزش فعالترشون کنه! مخصوصاً اگه چین باشی و بخوای بدونی دانشآموزای راهنمایی و دبیرستان اونجا چطوری با کلاس ورزش ارتباط میگیرن…
یه تحقیق حسابی تو دو تا شهر معروف چین، یعنی چنگدو و چونگکینگ، بین ۱۶۲۹ تا دانشآموز راهنمایی و دبیرستان انجام دادن. این بچهها رو با یه سری تست تخصصی سنجیدن تا بفهمن سبکِ تدریس معلم ورزششون رو چجوری حس میکنن، خودشون چقدر مقاومن (یعنی روانشون در برابر سختیها چقدر تاب آوره – به این مقاومت ذهنی میگن “روانتابآوری” یا همون “psychological resilience” که خلاصه یعنی چقدر زود از پا در نمیان!) و همچنین چقدر از کلاس ورزششون خوششون میاد (رضایت کلاسیشون) و خلاصه چقدر هم تو خود ورزش درگیر و فعال میشن.
راستی، قبل از اینکه برم سر اصل ماجرا، بذار یه توضیح ساده بدم: «رگرسیون» و «همبستگی» و این حرفا یعنی یه سری فرمول آماری که مخصوصاً با برنامهای مثل SPSS (یه نرمافزار محبوب برای پژوهشگرها) میشه فهمید آیا یه چیز به یه چیز دیگه ربط داره یا نه و اگه داره، چقدر قویه.
خب، پژوهش چه چیزایی فهمید؟
1. **سبک تدریس معلم ورزش اصل ماجراست**
هرچی بچهها سبک تدریس معلم رو بهتر، مهربونتر یا الهامبخشتر بدونن، بیشتر تو کلاس ورزش “درگیر” میشن و انگیزه پیدا میکنن که واقعاً ورزش کنن. این یعنی رابطه مثبت و قویای بین سبک تدریس معلم و میزان مشارکت و فعالیت بچهها در کلاس ورزش هست (اینم به زبان آماری: ضریب بتا برابر ۰.۳۷۱ که نشون میده این رابطه جدیه!)
2. **کدوم سبکها بهتر جواب دادن؟**
معلمهایی که روششون این مدلیه:
– **تحقیق و منطق رو با جدیت قاطی میکنن** (یعنی جدی و منطقی بودن در عین حال که توضیحشون رو ساده و فهمیدنی میکنن)،
– **حمایت و مهربونی دارن و با بچهها تقسیم میکنن** (همدل و صمیمی هستن)،
– **نوآور و با ایدههای خلاقانه هستن** (یعنی همیشه چیزای جدید امتحان میکنن و از بچهها هم میخوان کشف کنن)…
همه این مدلا حسابی جواب داده و بچهها رو پرانرژیتر و فعالتر کرده تو کلاس ورزش. اما یه نکته جالب: معلمهایی که فقط بامزه بودن یا فقط با شوخی و هیجان کلاس رو میگردوندن، نتونستن اونقدر بچهها رو به ورزش جذب کنن (ضریبش پایین بود و اصلاً معنادار نشد!). پس شوخی خالی کافی نیست!
3. **نقش رضایت از کلاس و روانتابآوری**
دو تا چیز دیگه خیلی تعیینکننده بودن:
– **رضایت بچهها از کلاس**: یعنی چقدر حس میکردن تو کلاس خوب بهشون خوش میگذره و از معلم و جو کلاس راضیان.
– **روانتابآوری یا همون مقاوم بودن ذهنی**: یعنی بچههایی که بعد از سختیها، بازم بلند میشن و ادامه میدن (ناامید نمیشن)، بیشتر تو کلاس ورزش پیشرفت میکنن.
این دوتا، هر دو تو رابطهی بین سبک تدریس معلم و انگیزه برای شرکت بیشتر در کلاس ورزش «میانجی» بودن (یعنی خلاصه بخوام بگم: سبک تدریس خوب → افزایش تابآوری و رضایت کلاس → بچهها فعالتر!). البته سهم “روانتابآوری” به شکل چشمگیری بیشتر بود: حدود ۲۶ درصد تاثیر از طرف مقاوم بودن بچهها بود، در حالی که رضایت از کلاس حدود ۱۹ درصد تاثیر داشت.
4. **حرف آخر پژوهش به معلمها**
پژوهشگران به معلمهای ورزش پیشنهاد دادن که حتماً از سبکهای مثبت و انگیزشی استفاده کنین و فقط به هیجان و شوخی اکتفا نکنید! سعی کنین با بچهها همدل باشید، روشهای خلاقانه به کار ببرید و فضای حمایتگر و امنی تو کلاس بسازید تا هم اونها تو کلاس راضی باشن، هم از شکست خوردن ناراحت نشن و زود برگردن سرپا (یعنی روانتابآوری شون بره بالا!).
در کل، اگه دوست دارین بچهها ورزش رو جدی بگیرن و تو کلاس هاش فعالتر باشن، حتماً باید حواستون به نوع تدریس و اخلاق و جو کلاس باشه؛ چون فقط توپ و تور و سوت زدن کافی نیست!
منبع: +