چه فرقی بین بچه‌هایی که توی خوندن چینی افتضاح، معمولی یا خفن هستن وجود داره؟!

خب بچه‌ها بیاید یه موضوع باحال رو با هم زیر ذره‌بین بذاریم! محقق‌ها اومدن و تفاوتای بچه‌هایی که توی خوندن زبان چینی افتضاح، معمولی یا خفن هستن رو مقایسه کردن. حالا منظورشون دقیقاً چی بوده؟ بیاید داستان رو براتون توضیح بدم.

اول از همه بذارید یه چیزی رو توضیح بدم: وقتی می‌گیم “مهارت‌های واجی” یا همون Phonological Awareness یعنی اینکه بچه‌ها چقدر می‌تونن صداها و بخش‌های مختلف کلمات رو از هم تشخیص بدن. این قضیه توی خوندن زبون‌هایی مثل چینی واقعاً مهمه. خوب حالا بریم سر اصل ماجرا!

چی رو بررسی کردن؟ پژوهش روی یه سری بچه‌ی مهدکودکی توی منطقه کانتون (همون جایی که کانتونی حرف می‌زنن) انجام شد. تست‌هایی که گرفتن اینا بودن: ۱- خوندن کلمات چینی ۲- مهارت‌های واجی ۳- توانایی تفکیک لحن کلمات (Lexical Tone Awareness، یعنی اینکه مثلاً بفهمن کلمه با چه تُنی گفته شده چون توی چینی تُن خیلی معنی کلمات رو تغییر میده!) ۴- حس ریتم موسیقی و گوش دادن به زیر و بمی صداها (Musical Pitch Perception) ۵- حافظه کاری (این همون بخشی از حافظه‌ست که اطلاعات رو فعلاً نگه می‌داره تا بعداً ازشون استفاده کنی) ۶- هوش غیرکلامی یا همون Non-verbal Intelligence (که یعنی توانایی حل مسئله بدون استفاده از زبان).

حالا نتایج چی شد؟ خیلی جالبه! بچه‌هایی که توی خوندن چینی ضعیف بودن، مهارت‌های واجی‌شون هم پایین‌تر بود. جالبه که گروه معمولی و گروهِ خفن تقریباً تو این بخش فرقی با هم نداشتن. یعنی فرق اصلی فقط بین گروهِ ضعیف و دوتای دیگه بود!

اما بحث حافظه کاری چطور؟ اینجا قضیه برعکس شد! گروه بچه‌هایی که عالی می‌خوندن، توی تست‌های حافظه کاری هم از بقیه بهتر بودن. بچه‌هایی که خوندنشون معمولی و ضعیف بود تقریباً شبیه هم بودن و خیلی فرقی با هم نداشتن.

ولی یه نکته جالب دیگه: توی بخش‌هایی مثل تشخیص تُن کلمات، حس ریتم موزیکی، تشخیص زیر و بمی صداها یا حتی هوش غیرکلامی، هیچ فرقی بین این سه گروه پیدا نشد! یعنی این‌که اینکه بچه‌ای ریتم موسیقی رو خوب بشناسه یا هوشش بالاتر باشه، خیلی تأثیری توی فوق‌العاده خوندن زبان چینی نداشته.

حالا اینا چه فایده‌ای داره؟ این پژوهش بهمون میگه اگه با بچه‌هایی که از همون اول مشکل خوندن دارن سر و کار داریم، اول باید بریم سراغ تمرین مهارت‌های واجی؛ یعنی کاری کنیم صداها و بخش‌های مختلف کلمات رو بهتر بفهمن. بعدش که این مهارت رو تقویت کردیم می‌تونیم بریم سراغ حافظه کاری. این موضوع حتی واسه بچه‌هایی که میانگینن هم صادقه؛ چون با تقویت حافظه کاری می‌تونن سطح خوندنشون رو ببرن بالاتر.

کلاً این‌جوری میشه نتیجه گرفت که اگه دوست داری بچه‌ها توی خوندن چینی پیشرفت کنن، باید اول روی مهارت شنیدن صداها و بعد روی حافظه‌شون سرمایه‌گذاری کنی! اونایی هم که همین اول کار تو خوندن خفنن معمولاً حافظه‌ی کاری قوی‌تری دارن. دیگه مسائلی مثل ریتم موسیقی و اینکه هوش غیرکلامیشون چقدره خیلی تعیین‌کننده نیست!

امیدوارم این توضیحات، موضوع رو براتون قشنگ روشن کرده باشه. اگه سؤال داشتی بپرس!

منبع: +