برنامه توسعه مهارت معلم‌ها: چجوری تکنولوژی واقعاً به یادگیری دانش‌آموزا کمک می‌کنه؟!

خب بریم سر اصل مطلب! الان دیگه همه‌جا بحث دیجیتالی شدن مدرسه‌ها و آموزش با تکنولوژی داغه. اما واقعیت اینه که فقط داشتن تکنولوژی کافی نیست. خیلی از معلم‌ها خودشون گفتن که واقعاً نمی‌دونن چطوری باید از این همه ابزار و نرم‌افزار به نفع یادگیری استفاده کنن. یعنی با اینکه کلی وسیله و برنامه باحال هست، ولی بلد نیستن چطور اینارو وارد تدریس کنن که واقعاً هم به درد بخوره. بخاطر همین، خودشون درخواست کردن که دوره‌های آموزش حرفه‌ای برای معلم‌ها برگزار بشه (که بهش می‌گن TPDP، یعنی Teacher Professional Development Program – یعنی برنامه توسعه حرفه‌ای برای معلم‌ها!) و هر چی مطلب و روش کاربردی هست واسشون جمع کنن.

یه مدل جالب به اسم MaTeGnu ساخته شده که دقیقاً می‌خواد کمک کنه معلم‌ها از تکنولوژی، حداکثر بهره رو ببرن و کیفیت آموزش بالا بره. مخصوصاً تمرکزش روی اینه که دانش‌آموزا مفاهیم اساسی رو بهتر و عمیق‌تر یاد بگیرن، نه اینکه فقط فرمول حفظ کنن! تو این مدل، یه چیزی خیلی مهمه که بهش می‌گن “مدل‌های ذهنی پایه” یا همون Basic Mental Models (BMM) – یعنی همون فکری که از پایه باید تو ذهن دانش‌آموز شکل بگیره که یه موضوع رو درست بفهمه، نه فقط سرسری و حفظی.

برنامه MaTeGnu چجوری کار می‌کنه؟ خب طبق تحقیقاتی که کردن و با کلی بررسی مدل‌های قبلی TPDP، یه برنامه چیده شده تا معلم‌ها اول خودشون آموزش ببینن، بعد اون آموزشی که دیدن رو واقعاً تو کلاس اجرا کنن. این فرآیند بهش می‌گن “انتقال دانش” – یعنی معلم‌ها فقط تو کارگاه یاد نمی‌گیرن، بلکه بعدش باید در عمل هم اون چیزایی که یاد گرفتن رو پیاده کنن.

حالا داستان وقتی جالب میشه که این طرح رو آزمودن: اومدن دو گروه از دانش‌آموزای سال بالاتر رو بررسی کردن؛ یه گروه معلم‌هایی داشتن که تو دوره MaTeGnu بودن (اینجا اسمشون NEG بود و ۱۵۱ نفر بودن)، یک گروه هم معلم‌هاشون تو این برنامه شرکت نکرده بودن (به نام NCG با ۵۷۱ نفر). هدفشون این بود که ببینن یادگیری مفهومی درباره مشتق – یعنی Derivatives (ریاضی دبیرستانی!) – تو این دو گروه فرق می‌کنه یا نه.

نتیجه‌ها خیلی واضح بود: دانش‌آموزایی که معلمشون تو MaTeGnu شرکت کرده بوده، خیلی بهتر مشتق رو از نظر مفهومی فهمیده بودن و از مدل ذهنی پایه‌شون صحیح‌تر استفاده می‌کردن. حتی وقتی بحث نرخ تغییر محلی – Local Rate of Change (که یکی از مفاهیم مهمه) پیش میومد، این تفاوت خیلی بیشتر به چشم میومد. برای عدد و رقم دوستا هم بگم، تو آزمون‌ها اختلاف معنی‌دار آماری دیده شد که نشون می‌ده واقعاً تاثیر گذار بوده (این t چیزی که نوشتن نشون‌دهنده همون اختلاف معناداره و p<0.001 یعنی احتمال اینکه اینا شانسی باشه تقریباً صفره!).

جمع‌بندی اینکه؛ این مطالعه نشون میده که استفاده از تکنولوژی تو آموزش واقعاً وقتی مفید میشه که معلم بلد باشه چطوری ازش استفاده کنه و واقعاً پشتش یه برنامه آموزشی خوب و حمایت انتقال دانش باشه. تاکید روی مدل ذهنی پایه هم بنظرم خیلی مهمه، چون باعث میشه حتی تو درس‌های خشک و رسمی مثل ریاضی دبیرستان، دانش‌آموزا مطالبو عمیق بفهمن، نه اینکه صرفاً برای امتحان پاس کردن باشه.

خلاصه مطلب: تکنولوژی بدون آموزش درست معلم فقط یه ابزار بی‌خاصیته! ولی اگه معلم‌ها بلد باشن کجا و چطور ازش استفاده کنن، معجزه می‌کنه و واقعاً به فهم دانش‌آموزا کمک می‌کنه.

منبع: +