چطور انعطاف‌پذیری روانی دانشجوها روی حل مسئله‌شون تاثیر میذاره؟ (یه داستان با فناوری رهگیری چشم!)

اگه یه بار سر کلاس برنامه‌نویسی یا هر درس چالش‌برانگیزی نشستی، احتمالاً می‌دونی که بعضیا چقدر راحت‌تر از بقیه از پس حل مسئله‌ها برمیان. این قضیه فقط به هوش ربط نداره! یکی از چیزایی که خیلی مهمه، “انعطاف‌پذیری روانی” هر دانشجوئه. حالا انعطاف‌پذیری روانی یعنی اینکه چقدر آدم می‌تونه با استرس، فشار یا سختی‌ها کنار بیاد و مسیرش رو ادامه بده یا راه جدید پیدا کنه.

توی دورانی که همه چیز داره دیجیتالی و هوشمند میشه و مدام ازمون می‌خوان خلاق باشیم، مهارت حل مسئله مثل اکسیژن لازمه! یه گروه از محقق‌ها اومدن با استفاده از تکنولوژی رهگیری چشم (Eye Tracking Technology، یعنی ابزاری که حرکت چشم‌ رو موقع خوندن یا حل سوال‌ها دقیق بررسی میکنه)، دقیقاً بررسی کردن که چطور این انعطاف‌پذیری روانی روی حل مسئله دانشجوها تاثیر داره.

برای آزمایش، ۲۴ تا دانشجوی باهوش رو گرفتن و دادن بهشون سوالای برنامه‌نویسی سی (C Programming) با سطح سختی مختلف. همون موقع، رفتار چشم‌هاشون رو ضبط کردن و در کنارش احساسات‌شون رو هم با پرسشنامه و حرف زدن بعد از حل مسئله بررسی کردن (این روش تلفیقی یعنی روش ترکیبی چند مدل داده گرفتن همزمان).

نتایج خیلی جالب بود:

۱. رفتار چشم‌ها:
دانشجوهایی که انعطاف‌پذیری روانی بالایی داشتن، وقتی با سوالای سخت روبرو میشدن، مدت زمان بیشتری روی سوال تمرکز می‌کردن (یعنی Fixation Duration یا مدت نگاه کردن رو سوال زیاد بود)، بیشتر به عقب و جلو برمی‌گشتن (Regression Counts، یعنی مثلاً چند بار برمی‌گردن یه قسمت رو دوباره می‌خونن)، و قطر مردمک چشم‌شون بیشتر تغییر می‌کرد (Pupil Diameter، نشونه درگیر بودن مغزه!). اینا میشه شواهدی از اینکه مغزشون موقع رویارویی با مسئله‌های پیچیده، به طور عمیق و منطقی همه گزینه‌ها و سوال رو بررسی می‌کنه. انگار برنامه‌ریزی درست و پردازش اطلاعات اساسی دارن انجام میدن!

در مقابل، اونایی که انعطاف‌پذیری پایینی داشتن، خیلی سریع از سوال می‌گذشتن، کمتر برمی‌گشتن بالا پایین کنن یا دقیق نگاه کنن، قطر مردمکشون هم تغییر خاصی نمیکرد. به عبارتی، یه حالت “تنگ شدن ذهن” براشون پیش اومده بود (Cognitive Narrowing، یعنی وقتی مغز دیگه منابعش رو محدود میکنه و نمی‌تونه درست همه اطلاعات رو مدیریت کنه). یه جورایی سرگردون میشدن و مسیر مشخصی رو دنبال نمی‌کردن.

۲. استراتژی‌های حل مسئله:
آدمای منعطف، روش‌هایی مثل “تکه تکه کردن مسئله” (Segmental Disassembly) یا بررسی مجدد (Secondary Validation، یعنی راه حل‌شون رو از چند جهت چک میکردن) رو اجرا می‌کردن. یعنی مسئله بزرگ رو خرد و قورمه می‌کردن و دونه‌دونه حل می‌کردن.

اما بچه‌هایی که انعطاف پایینی داشتن، بیشتر دست به دامن “آزمون و خطای تصادفی” (Random Trial and Error) بودن یا حتی وسط کار جا می‌زدن و ول می‌کردن. خیلی تحت فشار قرار می‌گرفتن و نمی‌تونستن راهکار حساب شده پیدا کنن.

۳. مدیریت احساسات:
اونایی که از نظر روانی قوی و منعطف بودن، استرس‌شون تحت کنترل بود و تا تهش می‌رفتن. اما گروه دوم به محض اینکه سرخورده یا مضطرب می‌شدن، راحت مسئله رو “بی‌خیال” می‌شدن.

جمع‌بندی:
این تحقیق نشون داد که انعطاف‌پذیری روانی فقط یه ویژگی خفن تو زندگی روزمره نیست، بلکه به طور مستقیم روی مهارت‌های آکادمیک و حل مسئله تاثیر می‌ذاره. تازه، استفاده از تکنولوژی رهگیری چشم هم به دانشمندها کمک کرد این داستانو با جزئیات بیشتری درک کنن. خلاصه اینکه اگه دنبال رشد تو دوران دانشجویی و آفرینش ایده‌های نو هستین، رو افزایش انعطاف‌پذیری روانی خودتون کار کنین؛ چون هم مغزتونو کارآمدتر می‌کنه، هم باعث میشه جلوی چالش‌ها کمتر کم بیارین!

منبع: +