همدلی تو بچگی و نوجوونی: چطوری همه‌جا و برای همه یادش بدیم؟!

بذارین یه چیزی رو اول کار بگم: همدلی، یعنی اینکه آدم بتونه احساسات دیگران رو بفهمه و درست واکنش نشون بده. خیلی چیز مهمیه و اصلاً بدون همدلی زندگی خیلی بی‌روح میشه. حالا این همدلی چجوری تو آدم رشد می‌کنه؟ خب، ترکیبیه از بزرگ شدن بدنمون، چیزایی که تو اجتماع یاد می‌گیریم و البته اون فرهنگی که توش زندگی می‌کنیم.

جالبه بدونین که خیلی از کشورها و برنامه‌های آموزش و درمان و قانون، اونقدر که باید به رشد و آموزش همدلی اهمیت نمیدن، مخصوصاً تو کشورهایی که منابعشون کمه یا درآمد مردم پایین‌تره (به این مدل کشورا می‌گن LMICs، یعنی Low- and Middle-Income Countries یا همون کشورهای کم‌درآمد و متوسط). دلیلشم خیلی چیزاست: از مشکلات پولی و منابع گرفته تا اینکه بعضی وقتا فرهنگ اجازه همچین آموزش‌هایی رو نمیده.

حالا راه‌حل چیه؟ نویسنده این مقاله میگه باید کلاً دیدگاه‌مون رو عوض کنیم و بریم سراغ راه‌هایی که تو هر کشوری جواب میده و با فرهنگشون جور درمیاد. یعنی یه راه حل برای همه جواب گو نیست؛ باید راه‌حل‌هامون رو با شرایط و فرهنگ هرجا تنظیم کنیم.

مثلاً همدلی تو بچگی و نوجوونی خیلی دوره‌های حساس داره؛ از همون نوزادی کم‌کم شروع میشه و تا آخر نوجوونی هم ادامه داره. تو این مسیر، خیلی چیزا تأثیرگذاره: پدر و مادر، خانواده، مدرسه و حتی دکترا! مثلاً بعضی کارای عملی برای رشد همدلی اینا هستن:

  • برنامه‌هایی که پدر و مادرها با بچه‌های کوچیکشون کار می‌کنن.
  • یادگیری اجتماعی-عاطفی یا “SEL” (Social-Emotional Learning)، یعنی تو مدرسه یاد می‌گیرن چطوری احساسات خودشون و دیگران رو بشناسن و درست رفتار کنن.
  • حتی آموزش همدلی به دکترها و مراقبین سلامت؛ چون اونا هم اگر با همدلی بیشتر با مریضاشون برخورد کنن، کیفیت درمان کلی بهتر میشه!

یک چیز مهم دیگه هم تفاوت فرهنگ‌هاست. یادمون نره که همدلی تو هر کشور و هر جامعه‌ای یه جور رشد می‌کنه؛ مثلاً چیزی که تو آمریکا برای ابراز احساسات عادیه شاید تو بعضی کشورا بی‌ادبی حساب بشه! پس باید این آموزشا رو با فرهنگ مردم هرجا هماهنگ کنیم تا واقعاً جواب بده.

در کل، اگر به همدلی بیشتر تو دنیا اهمیت بدیم و یاد دادنش رو جدی بگیریم، کلی مشکلِ ارتباطی و روانی کمتر میشه. مثلاً تو درمان، روابط بهتر و نتیجه‌های مثبت‌تری می‌گیریم، بچه‌ها مهربون‌تر میشن و جامعه سالم‌تری خواهیم داشت.

حرف آخر این مقاله هم اینه که باید دانشمندا، معلم‌ها، سیاست‌گذارها و خلاصه همه با هم همکاری کنن تا همدلی رو به یه پایه و اساس تو سلامت روان دنیا تبدیل کنیم؛ اونم به‌جای اینکه فقط شعار بدیم، با کارهای واقعی و بر اساس شواهد علمی!

خلاصه‌ش اینه: همدلی یادگرفتنیه، پس بیاید راهشو برای همه دنیا، با هر فرهنگی که دارن، هموارترش کنیم!

منبع: +