واقعاً تا حالا به این فکر کردی که هوش مصنوعی (همون AI که همه ازش حرف میزنن)، چقدرش واقعاً “مصنوعیه” و چقدرش “طبیعیه”؟ یه جورایی خود اسمش به نظر میاد که داره میگه کاملاً با طبیعت فرق داره، ولی واقعیت خیلی جالبتر از این حرفاست!
بذار یه چیزی رو بهت بگم: این هوش مصنوعی که امروزه همه جا حرفش به گوش میرسه، خودش یه جورایی حاصل خلاقیت و فکر ما آدماست! یعنی چی؟ یعنی همین مغز ما آدما که کلی چیز پیچیده رو تو خودش جا داده، باعث شده بتونیم ماشینهایی بسازیم که شبیه خودمون فکر کنن و تصمیم بگیرن.
مثلاً خیلی از الگوریتمهای AI (الگوریتم یعنی همون دستورهایی که به کامپیوتر میدی تا یه کاری رو انجام بده) از ساختار مغز ما الهام گرفتن. یکی از معروفتریناش شبکه عصبی یا Neural Network هست که دقیقاً ادای شبکه عصبی مغز رو درمیاره. درواقع، هوش مصنوعی بیشتر شبیه یک تقلید باحال از کار مغزه تا یک چیز کاملاً مصنوعی جدا.
حتی چیزایی که باهاش هوش مصنوعی رو میسازیم، مثلاً الگوریتمهای تصمیمگیری، همه از همون اصولی میان که تو مغز ما و توی روند تکامل وجود داشته. پس دیگه اون مرز سفتوسختی که میگن بین “هوش طبیعی” (یعنی همون هوش آدما یا موجودات زنده) و “هوش مصنوعی” هست، خیلی واقعی نیست و بیشتر یه اسمگذاریه.
اصلاً وقتی بیای تو بحث سلامت دیجیتال (Digital Health، یعنی استفاده از تکنولوژی و سیستمهای هوشمند توی درمان و سلامت)، میبینی که اینجا دیگه بحث mystical (یعنی چیزای عجیب و غریب یا جادویی) و اینکه فقط تعداد پارامتر مهم باشه، مطرح نیست. اصل داستان اینه که چطور میشه یه سیستم رو جوری سازماندهی کنی و طوری عادتش بدی (Adaptation یعنی هماهنگ شدن با شرایط)، که بهترین کار رو انجام بده. این یعنی خود AI هم داره مثل ما تو هر مرحله یاد میگیره و بهتر میشه!
خلاصه، هرچی میگذره، مرز بین هوش مصنوعی و هوش انسانی کمتر و کمتر معلوم میشه. پس دفعه بعد که کسی گفت این هوش مصنوعیه، یادت بیاد پشت این ماشین باهوش همون قوه تخیل و فکر انسانای باهوش خوابیده!
منبع: +