چند وقت پیش یه شرکت آمریکایی-اسرائیلی به اسم استارداست (Stardust) کلی سر و صدا کرد که تونسته ۶۰ میلیون دلار سرمایه جذب کنه تا به قول خودش تکنولوژی خاصی واسه خنککردن سیاره بسازه. این رقم، بزرگترین پولی بود که تا الان تو این حوزه جدید جذب شده! هدف استارداست اینه که اوایل دهه آینده سیستمش رو راه بندازه؛ یعنی یه چیزی تو مایههای آخر همین دهه.
خب بیاید ببینیم داستان چیه: مهندسی خورشیدی یا همون Solar Geoengineering یعنی چی؟ یه جور فناوریه که میخوان باهاش کاری کنن زمین یه خورده بازتابش بیشتر بشه تا نور خورشید کمتری جذب کنه و پدیده گرمایش زمین یکم مهار بشه. خودشون بهش میگن SRM یا Sunlight Reflection Methods، یعنی روشهایی واسه منعکس کردن نور خورشید.
این ایده اصلاً جدید نیست و سالهاست دانشمندای مختلف دارن روش کار میکنن. مدلسازیهای آبوهوایی زیادی نشون داده که SRM میتونه خیلی سریع و اثرگذار، تغییرات اقلیمی رو کنترل کنه و مخصوصاً به کشورهای داغ کمک کنه که کمتر ضربه بخورن. یه کاربرد دیگهش اینه که مثلاً کشاورزا یا شهرها بتونن با گرمای بیشازحد مقابله کنن.
اما همهی حرف اینه که وقتی با یه پروژهای طرفیم که میخواد کل اقلیم زمین رو دستکاری کنه (یعنی کنترل اساسی روی جو، ابر و تابش خورشید)، باید خیلی شفاف و رو حساب عمل شه؛ یعنی دانش، شفافیت و اعتماد باید باشه. شفافیت یعنی همه چیز رو رک و بیپرده بگن، نه این که اطلاعاتشون رو قایم کنن یا گیر بدن به موضوع ثبت اختراع و منفعت شخصی.
حالا یه سری استارتاپ زدهن بیرون، مثل همین Make Sunsets که واسه پاشیدن سولفور دیاکسید (SO₂) تو هوا، “کریدیت خنککننده” هم میفروشن! خودشون فکر میکنن دارن دنیا رو نجات میدن؛ ولی واقعیت اینه که وقتی یه استارتاپ صرفاً دنبال پول درآوردنه، همیشه وسوسه هست سراغ تبلیغ و وعدههای دروغ یا اغراق شده برن، چون نیاز دارن سرمایهگذار پیدا کنن.
نگرانی اصلی نویسندههای اصلی این مقاله (دو تا پرفسور باسابقه تو مهندسی اقلیم و جو زمین) هم همینه: اینکه شرکتهای خصوصی علم رو مصادره کنن و تصمیمها به جای اینکه براساس بررسی علمی گرفته شه، براساس منفعت اقتصادی و لابی سیاسی باشه. مثلاً فرض کن این شرکتها بیان رو دولتها فشار بیارن که از خدماتشون استفاده کنن، چون فقط اینجوری پول درمیارن! خب معلومه اعتماد مردم افت میکنه، چون دیگه معلوم نیست تصمیم واقعاً به نفع همهست یا فقط به نفع چند نفر خاص.
بگذار یه نکته تکنیکی هم روشن کنیم: استارداست ادعا داره ذرات خاصی اختراع کرده که میتونه بذاره توی جو تا نور خورشید برگرده؛ و این ذرات هم کاملاً بیخطرن و بر میگردن به زمین و وارد بایوسفر یا همون زیستکره میشن. ولی نویسندههای مقاله میگن این ادعاها فقط تبلیغات بازاریه. چون حتی مادهای مثل الماس که فوقالعاده واکنشنشونندادنه (یعنی inert هست)، توی طبقه استراتوسفر بالاخره با مواد موجود واکنش نشون میده. هر ذرهای بالاخره یه جور وجودش روی واکنشهای شیمیایی اون بالابالاها تاثیر داره و حتی میتونه به تخریب لایه اوزون کمک کنه.
تا الان اکثراً برای این پروژهها از سولفات (sulfate) استفاده میشده چون کلی مطالعه علمی راجع بهش هست، از جمله نمونه طبیعیاش یعنی فوران آتشفشان. مهم اینه که باید بدونیم وقتی یه ماده جدید وارد جو میکنی تهش چی میشه؛ این تجربه رو هم توی قرن بیستم با موادی مثل کلروفلوئورکربنها (که همین گازهای مخرب اوزون هستن) یا آفتکش ددت (DDT) داشتیم. اوایل فکر میکردن بیخطره، ولی بعد کلی دردسر درست کرد.
نکته مهم دیگه اینه که مثلاً تو انرژی تجدیدپذیر مثل پنل خورشیدی یا خودرو برقی، رقابت و انگیزه سود باعث شد تکنولوژی ارزونتر و بهتر شه. ولی تو مهندسی خورشیدی داستان فرق داره؛ چون اصلاً پای شک و تردید اجتماعی و اعتماد عمومی وسطه و تصمیمگیریش به موضوعات اخلاقی و سیاسی برمیگرده. تازه این فناوری اونقدر ارزون هست که بهخاطر هزینه بالا نیاز به سرمایهگذاری وسیع خصوصی نداره؛ یعنی بهونهای واسه پول درآوردن نیست.
جمعبندی حرف نویسندهها اینه: آقا یا خانم محترم سرمایهگذار و استارتاپباز! لطفاً به این فکر کن که شاید هجوم بردن شما به این حوزه باعث بشه کار برای علم و دانشمندان واقعی سختتر شه، نه آسونتر. بیاید بذاریم تصمیمها شفاف و با حضور همه دولتها و براساس بهترین دادههای علمی گرفته شه، نه صرفاً بخاطر پول.
در پایان هم گفتن اعتماد مردم از همهچی مهمتره و تجارت هیچوقت خودش نمیتونه اعتماد عمومی بیاره. این تصمیم باید دست محافل علمی و نهادهای بینالمللی باشه، نه سودجوها.
پ.ن: نویسندهها دوتا متخصص شناختهشده هستن، یکی استاد علوم ژئوفیزیک دانشگاه شیکاگو و مدیر اصلی پروژه مهندسی اقلیم اونجا، یکی هم استادیار کرنل و مسئول داده تو یه سازمان غیرانتفاعی برای توسعه این تحقیقات.
منبع: +