یه قضیه جالب اینه که خیلی وقتها منابع فرکانسی یا همون «اسپکتروم»هایی که ازشون برای وایرلس و غیره استفاده میشه، کامل مصرف نمیشن. یعنی کلی فرکانس تو هوا هست که اصلًا هیچکی هم ازشون استفاده نمیکنه! برای همین یه ایده ناب اینه که بریم دنبال راههایی که بشه این فرکانسهای بلااستفاده رو به کار بگیریم، اونم بدون دردسر اینکه با کاربرهایی که مجوزدارن تداخل پیدا کنیم. تو این قضیه بهش میگن «دسترسی پویا به اسپکتروم»، یعنی هر کسی میتونه وقتی کسی دیگه استفاده نمیکنه، پرید وسط و ازش بهره ببره.
اما خب، اصل کاری اینجاست که چطوری بفهمیم کی و کجا این اسپکتروم خالیه؟ چون باید حواسمون باشه که موقع استفاده با کاربرای اصلی کاری نداشته باشیم؛ اینا رو تو مخابرات بهشون میگن “Primary users”، یعنی استفادهکنندههای اصلی که مجوز دارن.
حالا ایده باحال این مقاله اینه که یه مدل دقیق برای پیشبینی اینکه چه زمانی و کجا این اسپکتروم آزاد میشه ارائه بده. سیستمشون دو قسمت داره: اول یه مدل به اسم زنجیره مارکوف دوتایی. مارکوف یعنی چی؟ یه مدل ریاضی که بر اساس گذشته نزدیک (مثلاً فقط حالت فعلی) میتونه پیشبینی کنه قدم بعدی چی میشه. تو این مقاله ازش استفاده میکنن تا بفهمن کاربر اصلی بیشتر کی حاضر یا غایبه.
قسمت دومش استفاده از مدلهای پیشرفته پخش امواج از ITU-R هست. ITU-R هم همون سازمان بینالمللی که استانداردها و مدلهای ارتباطات رادیویی رو میده. اینجا از دو تا مدل معروفشون استفاده کردن: توصیههای P.528 و P.2108. این مدلها چی کار میکنن؟ دقیقاً مشخص میکنن امواج چطور تو مسیر حرکت میکنن و چقدر سر راهشون از سیگنال کم میشه (یعنی Path loss). حتی مثلاً اگر تو مسیر موانعی مثل درخت، ساختمون یا … باشه، روش حساب میکنن که تاثیرش رو چقدر بذاره (به این میگن “clutter effects”). هدف نهاییشون اینه بفهمن آیا سیگنال کاربر اصلی سرجای کاربر ثانویه از یه حدی قویتر هست یا نه؛ اگه نه یعنی کاربر ثانویه میتونه بدون مزاحمت استفاده کنه!
این مقاله یه فرمورک کلی داده که این دوتا قسمت رو با هم ترکیب میکنه. یعنی هم الگوی زمانی حضور/غیاب کاربر اصلی رو در نظر میگیره، هم اینکه آیا تو نقطهای که کاربر ثانویه وایساده، سیگنال مزاحم بالا هست یا نه. دقیقاً با همین روش میشه پیشبینی کرد که کجا و کی فرصت استفاده از اسپکتروم خالی وجود داره، اونم با دقت بهتر نسبت به روشهای سنتی.
از نظر فنی هم نویسندهها یه مدل کامل سیستم و الگوریتم مربوطه رو توسعه دادن، کارایی و بهینه بودنش رو بررسی کردن و حتی درباره فرضیات و محدودیتهاشم توضیح دادن. یه نکته باحال اینه که این مدل به شدت منعطفه و تقریباً تو همهی سناریوها و باندهای فرکانسی مختلف قابل استفادهست.
خروجی و نتایجشون نشون داده که این روش میتونه با کمترین هزینه محاسباتی، خیلی سریع بگه کی و کجا اسپکتروم خالی هست. پس خیلی برای «مدیریت لحظهای اسپکتروم» یا همون Real-time Spectrum Management تو شبکههای رادیویی هوشمند (Cognitive Radio Networks یعنی شبکههایی که خودشون میفهمن و تصمیم میگیرن چه زمانی از چه فرکانسی استفاده کنن)، به کار میاد. تازه تو هر سیستم اشتراکگذاری داینامیک دیگه هم میشه ازش استفاده کرد!
در کل اگه دنبال یه راه کاربردی، دقیق و سریع برای استفاده از فرکانسهای آزاد هستید، این مدل جدید میتونه تو خیلی از شرایط کمکتون کنه بدون اینکه خاکستر رو سر کاربران اصلی بپاشید! 😄
منبع: +