ماجرای آب و اقتصاد تو چین: چطوری آب تو بخشای مختلف خرج میشه و چه اثری روی پیشرفت داره؟

ببین، داستان آب و مصرفش توی کشورایی مثل چین واقعاً پیچیده‌ست! اگه فکر می‌کنی فقط برمی‌گرده به اینکه چقدر بارون میاد یا رودخونه‌ها چطورن، باید بگم قضیه فراتر از این حرفاست. توی این مطالعه که یک تیم خفن از دانشمندای چینی انجام دادن، اومدن مصرف آب تو بخشای مختلف (کشاورزی، صنعت، آبی که تو واردات و صادرات میره و…) رو بین سالای ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۲ بررسی کردن، هم به‌ صورت منطقه‌ای، هم تو کل کشور. حتی اومدن ربط این مصرف آب رو با توسعه اقتصادی کشور هم بررسی کردن که ببینن اون ارتباط چطوریه.

اول یه نکته: تو این مقاله زیاد از “Water Footprint” (ردپای آب) حرف زده میشه – یعنی کل آبی که توسط یک فرد، شرکت یا کشور توی یک مدت زمان مصرف میشه، چه برای تولید کالا و خدمات، چه برای کشاورزی و صنعت. خلاصه‌ش اینکه ببینیم هر کسی یا هر بخشی چقدر آب در نهایت داره خرج می‌کنه.

حالا بریم سر اصل ماجرا! طبق نتیجه‌هایی که گرفتن، ردپای آب تو چین به طور کلی رشد کرده و بیشترین سرعت رشد هم تو مناطق شمال غربی و شمال شرقی کشور بوده. مثلاً استان‌هایی مثل هیلونگ‌جیانگ، مغولستان داخلی و سین کیانگ (بله همون استان‌هایی که کلی چالش دارن!)، بیشترین افزایش رو داشتن. اما در عوض، جاهایی مثل ژجیانگ، پکن و چونگ‌چینگ مصرف آب‌شون کم شده!

حالا این آب کجاها مصرف میشه؟ بیشترین سهم رو کشاورزی داره (WF_agri). یعنی واقعاً زمین‌های کشاورزی و محصولات، مقدار زیادی آب می‌بلعن! اما مصرف آب تو صنعت (WF_indu) روند کاهشی داشته، که این نشون میده بهره‌وری آب تو صنعت بهتر شده و شرکتا دارن بهتر آب رو مدیریت می‌کنن. WF_agri و WF_indu یعنی ردپای آب کشاورزی و صنعتی.

یه نکته مهم دیگه که متوجه شدن اینه که مقدار “Contamination Water Footprint” (WF_cont) افزایش داشته – این همون آبیه که بخاطر آلودگی صنایع و کشاورزی، دیگه قابل‌استفاده نیست. یعنی مصرف فقط آب تمیز نیست، داستان آلودگی آب هم وسطه.

در کنار اینا، تفاوت‌های زیادی توی WF_import و WF_export، یعنی آبی که از طریق واردات و صادرات محصولات تو جریان میفته، وجود داره. این نشون‌دهنده اینه که بعضی مناطق بیشتر آبشون رو صرف تولید محصول برای صادرات می‌کنن و عملاً آب رو به بیرون می‌فرستن؛ بعضی مناطق هم محصولات آبدار وارد می‌کنن و آب “مجازی” وارد استانشون میشه.

یه بخش جالب دیگه از تحقیق این بود که ارتباط و جنگ و آشتی مصرف آب کشاورزی و صنعتی و اکولوژیکی تو هر منطقه رو بررسی کردن. مثلا دیدن تو بیشتر جاها مثل اینکه بین کشاورزی و بخش طبیعت (اکولوژی)، هماهنگی خوبی هست و مصرف آب زیاد به هم آسیب نمی‌زنه. اما، بین کشاورزی و صنعت مخصوصاً تو شمال شرق یه رقابت سنگین هست و اگر آب بیشتری بره سمت صنعت، کشاورزی ضرر می‌کنه – به این میگن trade-off یا همون دو راهی! یعنی اگه به یکی بیشتر آب بدی، اون یکی کم میاره.

از لحاظ اقتصادی، یه ماجرای جالب دیگه این بود که رابطه بین توسعه اقتصادی و مصرف آب خطی نبود. مثلاً بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶، بیشتر مناطق تونستن رشد اقتصادی زیادی داشته باشن ولی مصرف آبشون زیاد بالا نره – به این میگن strong decoupling؛ یعنی رشد اقتصادی از مصرف آب جدا شده و وابسته بهش نیست. اما از ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۲، دوباره تقریباً همه مناطق برگشتن به weak decoupling؛ یعنی رشد اقتصادی باعث بالا رفتن مصرف آب هم شده، ولی نه خیلی شدید.

در مجموع، این تحقیق نشون داد که مدیریت آب فقط خرید و فروش و جیره‌بندی نیست؛ باید با دید منطقه‌ای و بین‌بخشی بهش نگاه کرد، چون بهره‌وری، تجارت، ورود و خروج آب (از طریق کالاها) و حتی سیاست‌های اقتصادی همه توش نقش دارن. اگه بخوایم مشکل کم‌آبی رو تو چین یا هر جای دیگه حل کنیم، باید ببینیم هر بخش چقدر آب می‌گیره یا میده، چقدر آب آلوده میشه و چطور می‌تونیم رشد اقتصادی رو با مصرف منطقی آب هماهنگ کنیم. در نهایت، همین جور آگاهی‌ها باعث میشه به سمت توسعه پایدارتر و مدیریت بهتر منابع آبی بریم.

پس اگه دفعه بعد اسم “Water Footprint” رو شنیدی، بدون کل آبیه که مستقیم و غیرمستقیم برای یه منطقه یا محصول مصرف شده. و اینکه سیاستای اقتصادی، فناوری و مدیریت بین بخش‌ها واقعاً می‌تونن رو وضعیت آب هر منطقه اثر بذارن – و این فقط یه مسأله محیط زیستی نیست، بلکه به شکم و جیب هم ربط داره!
منبع: +