یه سوال مهم که زیاد ازمون پرسیده میشه اینه که چرا خیلی از بچهها وقتی وارد دبیرستان میشن، انگیزهی درس خوندنشون کم میشه؟ خب این یه موضوع طبیعیه چون سن بلوغ، کلی تغییر روحی و رفتاری و اجتماعی واسه نوجوونا داره. این تحقیق اومده دقیقاً بررسی کنه که چه چیزایی میتونه روی انگیزه دانشآموزا تو این دوران تاثیر بذاره، مخصوصاً تو کلاسهای ورزش (همون تربیت بدنی که همه اول فکر میکنیم صرفاً دویدن و فوتبال بازیکردنه!).
تحقیق محورش نظریهی «خودتعیینی» یا Self-determination Theory بود (SDT). این نظریه میگه سه تا نیاز اساسی روانی، خیلی رو انگیزه و حال خوب آدما تاثیر دارن: اولی «احساس شایستگی» یعنی آدم حس کنه بلده و از پسش برمیاد؛ دومی «استقلال یا خودمختاری» یعنی حس کنه خودش حق انتخاب داره و هر چیزی رو به انتخاب خودش انجام میده؛ سومی هم «رابطه اجتماعی» یعنی با بقیه ارتباط خوب داشته باشه. وقتی این نیازا تأمین شه، انگیزه درونی آدم (intrinsic motivation، یعنی از ته دل و برای لذت خودش یه کاری رو انجام دادن نه صرفاً به خاطر نمره و اجبار) میره بالا و حال کلی روحی آدما هم بهتر میشه.
حالا تحقیق اومده ۵۰۲ تا دانشآموز بین ۱۱ تا ۱۸ سال رو بررسی کرده و پرسیده انگیزششون چطوره، هوش هیجانیشون چه وضعیه (هوش هیجانی یعنی اینکه چطور احساسات خودشون و بقیه رو درک کنن و مدیریت کنن)، و چقدر احساس میکنن تو درس ورزش حق انتخاب دارن.
نتیجه جالب بود: دانشآموزایی که پروفایل خودتعیینیشون بالا (یعنی احساس میکنن خودشون انتخاب میکنن و انگیزه دارن)، نه فقط انگیزه درونی بیشتری داشتن، بلکه نیازای اساسیشون هم بیشتر تأمین شده بود و روحیهشون هم خیلی بهتر بود. برعکس، کسایی که پروفایل خودتعیینی پایینی داشتن، معمولاً هم حالشون کلی پایین بود، هم انگیزهشون کم، هم اینکه اصلاً رضایتی از اوضاع نداشتن و عملکردشون هم بدتر بود. پروفایل اینجوری یعنی تو گروههای مختلف دانشآموزا رو تقسیم کردن: اونایی که خودتعیینیشون بالا بود (۱۹.۷٪)، پایین (۲۹.۳٪)، و متعادل (یعنی متوسط بودن، ۵۱٪).
یه نکته بامزه این بود که دخترها از نظر آماری بیشتر تو گروه با خودتعیینی بالا قرار داشتن تا پسرها (یه چیزی حدود ۴/۱ درصد بیشتر). یعنی بهنظر میاد دخترها تو این سن بیشتر اهل انتخاب و انگیزه درونی هستن یا راحتتر نیازهاشون تو این زمینه تأمین میشه. درضمن، اونایی که بیرون کلاس ورزش مدرسه، ورزش فوق برنامه هم میرفتن (مثلا تو باشگاه یا تیم محله)، خیلی بیشتر احتمال داشت جزو گروه با انگیزه و حال خوب باشن (هم تو گروه بالا و هم متوسط، تأثیرش به ترتیب ۷/۷ و ۷/۵ درصد دیده شد).
حالا نتیجه و حرف اصلی این تحقیق چی بود؟ اونا گفتن که اگر کلاسهای ورزش مدرسه جوری طراحی شن که سه نیاز اصلی روانی بچهها رو ساپورت کنن و فضای کلاس، مثبت و انگیزهبخش و برابر باشه (یعنی همه، چه دختر چه پسر، حس کنن میتونن انتخاب کنن و با هم رفیق باشن)، واقعاً میشه روحیه و انگیزهی بچهها رو تو سن بلوغ بهتر کرد و حتی باعث پیشرفت اونا تو بقیه درسها و زندگیشون هم شد.
خلاصه اینکه کلاس ورزش (PE)، چیزی بیشتر از فقط حرکت دادن بدنه؛ میتونه روی حال روحی و روابط اجتماعی و کل شخصیت بچهها تاثیر بذاره، به شرطی که معلمها از روشهای جدید استفاده کنن، حق انتخاب به بچهها بدن و براشون محیط خوب و باانگیزه درست کنن. اینطوری حسابی کمک میکنه هم خودشون رو بهتر بشناسن، هم انگیزهشون زیاد شه، هم روابط اجتماعیشونو تقویت کنن. پس دفعه بعد که توی زنگ ورزش کلی کیف کردی، بدون داری رو آیندهات کار میکنی!
منبع: +